• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5517 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۵ تير

هيدروپليتيك و سياست آبي طالبان

فرزاد رمضاني‌بونش

آب منبع حياتي براي انسان است و در تمام ابعاد زندگي يكي از مهم‌ترين موضوعات است. بنا بر تحولات جهاني مانند افزايش تقاضا براي ذخاير آبي، آلودگي رودخانه‌ها، درياچه‌ها و ساير منابع آب، بهره‌برداري بهينه از منابع آب يكي از اركان اصلي سياست‌هاي كشورهاست. 
منابع آبي، رودها و آب‌هاي فرامرزي يكي از پرحاشيه‌ترين و بلكه پرمساله‌ترين موضوعات در جهان كنوني است. در حال حاضر 148 كشور به صورت كامل يا نسبي در حوزه رود‌هاي بين‌المللي قرار دارند. وجود رشته كوه‌هاي پامير و هندوكش افغانستان را به يكي از كشور‌هاي بالادست در حوزه آب‌هاي فرامرزي جهان تبديل كرده است.
 چنانكه از شش همسايه افغانستان چهار كشور وابستگي شديد به ذخاير آبي افغانستان دارند. همچنين بخشي از توسعه اقتصادي و ثبات سياسي-  امنيتي كشورهاي پايين‌دست رودها تا حدي به سيستم رودخانه‌هاي افغانستان هم وابسته است.
افغانستان در قلب منابع تجديدپذير آب و تقريبا  50 رود بزرگ و كوچك با مقادير زياد آب در وضعيت به مراتب بهتر از كشورهاي منطقه قرار دارد. ذخاير آبي روي سطحي افغانستان به‌طور تخميني حدود 57  ميليارد مترمكعب و ظرفيت آبي در آمودريا به‌ علاوه رودهاي هيرمند، هريرود، كندز، حوزه آبي كابل، مرغاب  و ...  هستند. 

اهداف  و   رويكرد  طالبان
از ديد بسياري در كابل، افغانستان تنها از ۲۵ تا ۳۰ درصد از آب سطح ارضي در داخل استفاده مي‌كند و باقي ۷۰ تا ۷۵ درصد آن بدون بهره‌برداري به كشورهاي همسايه سرازير مي‌شود.
از نگاه بسياري از مقامات و تصميم‌سازان در دولت‌هاي گذشته در كابل، رودها مي‌توانند به عنوان يكي از منابع اساسي توسعه زيربناهاي كشور در آينده به شمار آيند و حتي  در ازاي آب به كشورهاي همسايه، امتيازات مشخص و سياسي كسب كنند. در دو دهه اخير كابل تلاش كرده است تا  آب‌هاي داخلي خود را  مديريت كند.
همچنين كابل براي كاهش وابستگي به انرژي وارداتي كوشيده است تا در جهت كاهش وابستگي و افزايش توليد داخلي، در جهت خودكفايي انرژي توليد برق و مهار آب‌ها گام بردارد. 
هم‌اكنون نيز وزارت انرژي و آب طالبان براي پروژه‌هاي مديريت آب (شامل بند‌هاي بزرگ و متوسط، كانال‌ها و...) بودجه‌هايي در نظر گرفته و با توجه به اهميت اساسي آب و انرژي در توسعه و خودكفايي كشور، تنها راه نجات افغانستان از فقر و وابستگي به گسترش توليد انرژي و مديريت را منابع آبي مي‌داند.  
از يك سو رويكرد و سياست طالبان در مورد رودخانه «آمودريا» كه در قسمت مرزهاي شمالي افغانستان با تاجيكستان، ازبكستان و تركمنستان جاري است بسيار جدي‌تر شده است. آمودريا پرآب‌ترين و بزرگ‌ترين رود در منطقه به شمار مي‌آيد. لذا طالبان به تكميل پروژه بهره‌برداري از كانال ۲۵۸ كيلومتري قوش‌تپه از آب آمودريا به داخل كشور را طي 5 سال آينده  متعهد  شده  است.  
از اين ديد با گشايش كانال تقريبا‌ معادل ۲۵ درصد آب رودخانه آمو، به داخل خاك افغانستان هدايت مي‌شود و با آبياري ۷۰۰ هزار هكتار زمين مي‌تواند گامي براي كاهش بحران اقتصادي و انساني افغانستان، استقلال و قدرت و خودكفايي  باشد.
با اين حال رويكرد طالبان در مورد رودخانه «كابل» كه از «هندوكش» سرچشمه مي‌گيرد و به پاكستان مي‌رود چندان مشخص نيست و تابع امتياز و كارت‌ بازي با اسلام‌آباد است. با اين حال ترس پاكستان از انحراف آب رود كابل با كمك هند وجود دارد.
به نظر مي‌رسد سياست طالبان در رودخانه «هريرود» در كنار تقويت سد «سلما» احداث و بازسازي سد‌هاي ديگر است. در اين حوزه كابل علاقه چنداني به شركت در جلسات مشترك و سه‌جانبه ايران، تركمنستان و افغانستان براي هماهنگي درباره بهره‌برداري از منابع آب رودخانه هريرود از خود  نشان  نمي‌دهد. 
به علاوه با وجود برنامه‌هاي آبي افغانستان، در مورد رودخانه «فراه رود» (كه از غرب افغانستان به هامون مي‌پيوندد) هنوز قرارداد و توافقنامه‌اي  با  ايران منعقد  نشده  است. 
در بعد ديگري هر چند به دليل شرايط توپوگرافي رودخانه مرغاب، استفاده افغانستان از اين رودخانه بسيار محدود است، اما اين رود كه از مركز- غرب افغانستان در صحراي قره قوم تركمنستان فرو مي‌رود، مدنظر در برنامه‌هاي آبي افغانستان  نيز  است.
در كنار اين نيز بايد گفت كه طالبان جديت بيشتري درباره حقابه هيرمند به كار برده است. طالبان پس از هشدار اخير تهران در مورد رفع موانع براي تامين حقابه ايران، در رويكرد اعلاني قصد نقض معاهده حقابه هيرمند را ندارد.
 در اين حوزه رهبران طالبان با توجه به «خشكسالي» و ناكافي بودن آب ذخيره شده پشت سدهاي كمال‌خان و كجكي را علت عدم تخصيص حقابه ايران اعلام كرده‌اند و به حل معضل از طريق ديپلماسي و گفتمان سخن گفته‌اند.
در واقع به نظر مي‌رسد در سياست‌ آبي طالبان، آب مساله‌اي سياسي و حيثيتي است و با تبديل آب به يك اهرم سياسي- اقتصادي مي‌توان از آب در سياست‌هاي داخلي و خارجي خود بهره‌ برد. در اين رويكرد مي‌توان خود را مستقل و ملي نشان داد و ثابت كرد كه كارآمدترين حكومت بوده و با نشان دادن شدت عمل، احساسات ناسيوناليستي را ارضا كرد. همچنين برخي در كابل، آب را در حكم نفت دانسته و معتقدند دولت بايد بخشي از هزينه‌هاي خود را از طريق فروش آب به همسايگان تامين كند. 
از اين ديد نگاه جدي‌تر به هيدروهژموني و تسلط بر حوضه رودخانه‌ها از طريق استراتژي‌هاي كنترل منابع آب از طريق مجموعه‌اي از تاكتيك‌ها امكان‌پذير است. 
همچنين سياست هيدروپليتيكي به افغانستان قدرت چانه‌زني چند لايه (در ابعاد سياسي- ايدئولوژيك- اقتصادي- تجاري- فرهنگي- اجتماعي) خواهد داد يا مي‌تواند يك رويكرد سازشي را در قبال طالبان به دست آورد.
علاوه بر اين به نظر مي‌رسد طالبان براي مورد شناسايي قرار گرفتن خود توسط همسايگان، از ابزار آب نيز بهره‌برداري مي‌كند يا مثلا از طريق سياست آبي رفتار و تصميمات سياسي همسايگان در زمينه فروش نفت ارزان، پذيرش مهاجران  و دوري  از مخالفان طالبان  را  بهتر كند.

چشم‌انداز
به نظر مي‌رسد با وجود عدم معاهدات و توافقنامه‌ها بر سر آب‌هاي فرامرزي با همسايگان افغانستان جز رود هيرمند، سياست آب طالبان و كاهش سطح آب ورودي به كشورهاي  مجاور، اثر  نامطلوبي  ايجاد  كند.
تلاش افغانستان براي عملياتي كردن سياست‌ كنترل آب‌هاي سطحي افغانستان و اجراي سياست هيدروهژمون، تبعات مخرب اقتصادي و زيستي پايدار و در نهايت تغييرات اساسي را در كشورهاي پايين‌دست رودخانه‌ها رقم مي‌زند. در اين ميان با توجه به كاهش سطح آب رودخانه‌ها و تغييرات اقليمي، نياز به ديپلماسي آبي با كشور‌هاي همسايه و پيگيري روند مذاكرات، استفاده از ديپلماسي علمي در حوزه آب‌هاي فرامرزي بيشتر خواهد شد. اين امر مي‌تواند نگراني‌ها و مشكلات بزرگ را كمتر كرده و از امنيتي شدن روابط همسايگان با افغانستان جلوگيري كند.
 (نسخه انگليسي اين مطلب در الميادين منتشر شده است.) 
پژوهشگر و تحليلگر ارشد  مسائل بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون