• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5517 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۵ تير

ادامه از صفحه اول

نمك پاشيدن بر زخم

اينجا به جيب مردم ربط دارد كه از رگ گردن براي حيات آنان ملموس‌تر است. روحانيت كه روزگاري مرجع دردهاي مردم بود، امروز كارش به جايي رسيده كه از منبر نماز جمعه، سعي در توجيه نادرست و وارونه مردم به تمكين در برابر مشكلات مي‌كند. تا اينجا را هم شايد بشود ناديده گرفت، ولي هنگامي كه اين توجيه حالت نمك پاشيدن بر زخم پيدا مي‌كند، قابل تحمل نخواهد بود. مساله اين است كه نه تنها افزايش حقوقي وجود ندارد بلكه شاهد كاهش آن هستيم. در شرايط تورمي اين كاهش حقوق و دستمزد است كه از طريق افزايش نقدينگي و به صورت غير شرعي و غيرقانوني از جيب مردم برداشته مي‌شود و به خواص تعلق مي‌گيرد. تورم در سال ۱۴۰۱، حدود ۴۸ درصد است، يعني اگر افزايش حقوق در سال ۱۴۰۲، برابر ۴۸ درصد باشد تازه مي‌توانند مثل سال ۱۴۰۱ زندگي كنند. البته فراموش نشود، تورم سالانه براي طبقات پايين و مزد و حقوق‌بگير به ۵۵ تا ۶۰ درصد هم مي‌رسد. مردم سال گذشته را با هر بدبختي بود سر كرده‌اند، امسال بايد حداقل ۵۵ درصد به حقوق‌شان اضافه شود تا بتوانند مثل سال گذشته و نه بهتر از آن زندگي كنند، در حالي كه در بهترين حالت ۲۷ درصد، يعني نصف اين رقم به حقوق آنان اضافه شده است. به تعبير دقيق‌تر بايد بگوييم در سال جاري بيش از اين مقدار از حقوق و دستمزد آنان نسبت به سال ۱۴۰۱ كم شده است و بايد سطح زندگي خود را به اندازه اين مقدار تنزل دهند. آيا فهم و درك مساله‌اي به اين سادگي آن اندازه سخت است كه اظهارات غيرمنطبق با واقعيت را بيان مي‌كنيد؟ بعيد است كه ندانيد. يا در مورد مردم‌ چين آيا نمي‌دانند كه بهبود وضع چين محصول اصلاح سياست خارجي و اقتصادي است و ربطي به ادعاي دو وعده غذا خوردن ندارد؟ گزارش هيات مجمع تشخيص مصلحت به چين را منتشر كنيد كه چيني‌ها چه مي‌گفتند؟ به‌علاوه آقايان خودشان چند وعده غذا مي‌خورند كه اين توصيه‌ها را مي‌كنند؟
اين اظهارات و مواضع بيانگر چيست؟ اينكه پشت صحنه و نيز چنته آقايان خالي است و هيچ‌چيزي براي بيان و عرضه وجود ندارد. اين يك قاعده كلي است كه هر نيروي سياسي فارغ از جهت‌گيري‌هاي آن، اگر نتواند يك گزاره منطقي و قابل فهم ارايه كند، سرنوشت خود را با شكست قطعي پيوند زده است. به نظر مي‌رسد كه مهم‌تر از سخنان مزبور، سكوت ساختار سياسي در برابر اين اظهارات و ناتواني در انجام تغييرات است. شايد همه مي‌دانند كه كفگير به ته ديگ خورده است. در هر حال نمك به زخم مردم نپاشيد. اگر نمي‌توانيد يا نمي‌خواهيد باري را از دوش مردم‌ برداريد حداقل بار بيشتري بر بارگران آنان اضافه نكنيد.


مردم مي‌فهمند

مردم تغيير به دست ايراني و براي ايراني را مي‌خواهند براي بهبود يا همان اصلاح كه مي‌گويند اسمش را نبايد برد. مردم تا تغيير اين روندها و اصلاح اساسي نظامات حكمراني را نبينند رغبتي به مشاركت نخواهند داشت. تغييراتِ نمايشي سرگرم‌كننده ديگر راه به جايي نخواهد برد. تا فرصت باقي است براي تحكيم مردم‌سالاري، براي تحكيم انسجام ملي، براي تقويت جايگاه ايران عزيز كه وعده آن را داده‌اند اقدام كنند... اگر نه، شعار و شعار و شعار راه به جايي نخواهد برد كه مردم آگاه‌تر از اينها هستند. مردم به مسوولان اعتماد مي‌كنند؛ اگر خدا را ببينند، دروغ نگويند و توان انجام وظيفه داشته باشند... و مردم اينها را مي‌فهمند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون