نگاهي به نمايشگاه نقاشي عليرضا اسماعيلي در گالري گلستان
پيوند انتزاع و واقعيت
مريم آموسا
درختان و گياهان از جلوههاي طبيعت به شمار ميروند و همواره در اديان و در ميان ملتها مورد احترام بودهاند و درباره درختان داستانسراييها بسيار شده است و در بسياري از اقوام بر درختان دخيل ميبندند يا زير شاخ و برگش آرزو ميكنند و منتظر اجابت دعاي خويش ميمانند همچون چينيها كه دلبسته درخت توت هستند كه براي دوام زندگي عاشقانه و فرزندآوري پاي اين درخت عهد ازدواج ميبندند. همواره درخت در فرهنگ ايراني از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده و در بسياري از نگارههايي كه از دل تاريخ براي ما به جا مانده، تصاويري از درخت به تصوير كشيده شده است. درختاني كه هر يك در قد و قامتي متفاوت، جلوهگري ميكنند. گاه درخت سايهساري است براي آسايش و آرامش و گاه جانپناهي است براي گريز از سپاهي عاصي كه دل به نبردي نابرابر سپرده است و گاه هم مجالي كوتاه است تا پرندگان بيايند و بر شاخسارش بنشينند و آوازي خوش سر دهند.
هر جا درختي ميرويد و ريشه در خاك محكم ميكند، گويي بذري از بهشت در زمين رويانده ميشود و با سبزي و سرزندگياش اميد رستن و بقا را در دل انسان زنده نگه ميدارد. برخي نيز معتقدند درختان از نظر فرم و روند رشدي كه پيش ميگيرند، شبيهترين موجود به انسان هستند.
درختان گويي با هر وزش نسيم در حال تسبيح و حمد پروردگارند. فرم، ريخت و تنوع و گرهخوردگي آن با فرهنگ و تمدن بشري موجب شده تا هنرمندان بسياري درصدد اين باشند كه در آثارشان جلوهاي از زيبايي و كمالخواهي طبيعت را به تصوير بكشند. يكي از صدها هنرمند معاصري كه درختان را در قابهاي نقاشياش ماندگار كرده است، عليرضا اسماعيلي است. او كه تجربيات متعددي را در عرصه نقاشي پشت سر گذاشته، قريب به دو دهه است كه درخت ميكشد. درختاني كه گاه به سمت انتزاع پيش رفتهاند و گاه نه دورنمايي از طبيعت را در قابي كوچك ماندگار كردهاند.
درختان اسماعيلي با اينكه گاه تك و تنها در قابهاي مربع او جلوهگري ميكنند، هرگز تنهايي و نوعي انزواطلبي را به مخاطب القا نميكنند. با اينكه در بيشتر قابهاي اسماعيلي تك درخت يا درختاني كه شاخه در شاخه هم تنيدهاند به چشم ميخورد در چشماندازي از دوردست به تصوير كشيده شدهاند، اما حركت و سرزندگي در اين مجموعه به چشم ميخورد. گويي نسيم و آرامشش عنصر حاضر در اين نقاشيهاست كه شاخ و برگ اين درختان را با ريتمي كند به رقص واداشته است. اسماعيلي كه در مجموعههاي پيشينش به نوعي دلبستگياش را به سنگها و صخرهها نشان داده بود، در مجموعه اخيرش كه در سالهاي كرونا خلق شده است، تلاش كرده و تلفيقي ميان مجموعه سنگها و درختها به وجود آورده است و اين بار در اين مجموعه درختان از نمايي بسيار دور روي صخرهها روييدند و رنگ و بافت جديدي در اين مجموعه خلق كردهاند.
البته در بيشتر نقاشيهای اين مجموعه حجم بزرگي از قاب را صخرهها به خود اختصاص دادهاند و گاه تكدرختي سبز در گوشهاي به چشم ميخورد. اما نقاش با تيزهوشي و به كارگيري از رنگهاي گرم و شاد، كوشيده تا مخاطب از تماشاي نقاشيهايش احساس دلهره و حتي فرو افتادن نكند. البته در پسزمينه برخي از اين درخت ها بافت شهري نيز ديده ميشود. گويي اين درختها هستند كه در بافت شهري جانپناه بيننده شدهاند و آرامش و امنيتي ازلي را به مخاطب القا ميكنند و گويي با حضورشان در اين قابها، نوعي انتزاع را به دنياي واقعگرايي پيوند زدهاند. با اينكه برخي درختان اسماعيلي در بافت شهري به تصوير كشيده شدهاند، اما همچنان اين درختان بيزمان و مكان هستند و گويي از زمانهاي دور با ما بودهاند، زندهاند، موســيقي و صدا دارند. اسماعيلي درخت را نماد هماهنگي زمين ميداند و معتقد است؛ هر درختي در وزش باد صداي خاص خودش را دارد و اگر مخاطب دقت كند صداي اين موسيقي را در اين نقاشيها نيز ميشنود.
درختهاي مجموعه اخير اسماعيلي بيشتر تك درختهايي هستند كه با جانسختي و صلابت و گاه ستيز، در دل كوهها و بر فراز صخرهها ميرويند و به نوعي اين درختان نمادي از تلاشهايي است براي بقا. در اين مجموعه مخاطب با گستره وسيعتري مواجه ميشود و ميتواند به دوردستها سفر كند و در بكگراند درختها، گاه روستايي بدوي را ببيند وگاه در پس آنها آسمانخراشهاي شهري در فضاي كار سنگيني ميكنند. اسماعيلي كه پيشتر نقاشيهايش را با تكنيكهاي متنوعي خلق ميكرد، اين مجموعه را با رنگ روغن نقاشي كرده است.
اسماعيلي كه از هنرمندان گالري گلستان به شمار ميرود، پيش از شيوع كرونا همواره نمايشگاهش در اين گالري با اقبال روبهرو ميشد، اين براي دومين بار است كه به خاطر كرونا و تعطيلي فيزيكي گالري گلستان تن به نمايش آنلاين آثارش داده است؛ با اينكه بازديد از نمايش آثارش با اقبال بيسابقهاي روبهرو شد، اما اين نمايشگاه بدون فروش به كار خود پايان داد، گويي نمايش آنلاين آثار تجسمي با اينكه دارد جاي خودش را در ميان هنردوستان پيدا ميكند، اما تا فروش آثار راه بسيار است.
نمايشگاه نقاشيهاي عليرضا اسماعيلي به مدت ٥ روز از ٢٦ تا ٣١ خرداد در سايت گالري گلستان برپا بود.
عليرضا اسماعيلي، نقاش و گرافيست، نويسنده و شاعر متولد ۱۳۳۶ تهران، دانشآموخته رشته گرافيك از دانشكده هنرهاي تزييني است. او نقاشي را به شكل جدي از دوران دانشكده و زير نظر بهمن بروجني آغاز كرد و در كنار نقاشي در رشته گرافيك فعاليت حرفهاي خود را دنبال كرده است. اسماعيلي يكي از نخستين هنرمندان گالري گلستان به شمار ميرود كه در سال ۱۳۶۹ از سوي اين گالري به جامعه هنري معرفي و اتفاقا نمايشگاه او با اقبال خوبي از سوي جامعه هنري روبهرو شد. اسماعيلي از فاصله سالهاي ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۹ شش نمايشگاه انفرادي در گالري گلستان و پس از آن نمايشگاههايي در گالري آريا، گالري سيحون و دي برپا كرده است. آثار اين هنرمند در بيش از۲۳ نمايشگاه گروهي و بيینالهاي معتبر طراحي، نقاشي و گرافيك در معرض ديد علاقهمندان قرار گرفته است.