تيم ملي نوجوانان مثل بزرگسالان سه - صفر به ساموراييها باخت
پاسخ صفايي فراهاني به يك سوال: چرا ورزش ايران از ژاپن عقب افتاد؟
مسوولان ما فكر ميكنند ورزش همان گرگم به هواي توي كوچه است!
علي ولياللهي
رييس اسبق فدراسيون فوتبال ميگويد نگاه ژاپن به ورزش نگاه توسعهاي است و نه تفنني! و اين احتمالا اصليترين دليل موفقيت تيمهاي ورزشي اين كشور برابر تيمهاي ايراني است.
به گزارش روزنامه اعتماد، تيم ملي فوتبال نوجوانان ايران در مرحله نيمه نهايي جام ملتهاي آسيا زير 17 سال با نتيجه سنگين سه بر صفر مقابل ژاپن شكست خورد؛ درست مثل تيم بزرگسالان در سال 2019.
شاگردان حسين عبدي كه پيش از اين در مرحله يكچهارم نهايي با برتري مقابل يمن در ضربات پنالتي جواز حضور در جام جهاني را به دست آورده بودند روز پنجشنبه در تايلند مقابل ساموراييها به ميدان رفتند و در يك بازي ضعيف با نتيجه سنگين سه - صفر شكست خوردند.
شكست يوزهاي جوان مقابل ژاپن در شرايطي كه بازي كاملا يكطرفه بود را ميتوان هم در بستر مسابقات نوجوانان زير 17 سال بررسي كرد هم در بستري بزرگتر به نام فوتبال ملي و حتي در ابعادي وسيعتر ورزش ايران. در چارچوب اول آنچه بيشتر از هر چيزي علاقهمندان به فوتبال و تيم ملي را آزار داد عدم توانايي تيم حسين عبدي در رقابت با ژاپن بود. يعني فارغ از نتيجه كه نشان از برتري كامل ژاپنيها دارد تيم ايران در طول 90 دقيقه هم حرفي براي گفتن نداشت و كاملا تسليم حريف بود. اين عدم رقابتپذيري تيم احتمالا بيشتر از هر چيز ديگري به توانايي كادرفني برميگردد. البته نبايد در اين شرايط همه كاسه كوزهها را سر حسين عبدي و دستيارانش شكست. يعني همانطور كه بالا بردن سرمربي تيم نوجوانان تا عرش بعد از برد سخت ايران در ضربات پنالتي مقابل يمن جنگ زده و صعود به جام جهاني اشتباه بود، حمله همهجانبه به كادر فني هم دور از انصاف است. مخصوصا اگر اين باخت در فريمهاي بزرگتر مورد بررسي قرار بگيرد.
اين نخستينبار نيست كه يك تيم فوتبال از ايران مقابل ژاپن بد ميبازد. حتي اولينبار نيست كه يك تيم ورزشي تيمي ايران برابر ژاپن نااميدكننده ظاهر ميشود. در ابتداي متن ذكر شد كه تيم فوتبال بزرگسالان ايران با آن همه كبكبه و دبدبه، مربي خارجي، چندين لژيونر و امكانات كافي در جام ملتهاي 2019 مقابل ژاپن سه بر صفر باخت تا بدترين نتيجه تاريخ ايران در جام ملتهاي آسيا رقم بخورد. البته كيروش بعدا اين ركورد را ارتقا داد و توانست سنگينترين شكست ايران در تاريخ ادوار جام جهاني را نيز به نام خود سند بزند. از آن طرف همين اواخر تيم ملي واليبال ايران هم در يك بازي ضعيف مقابل ژاپن در ليگ ملتها با حساب سه بر صفر بازنده شد. باختهايي نمادين كه نشان ميدهد ژاپنيها در ورزشهايي كه ايران در آن مدعي بوده هم حسابي جلو افتاده. نه يك - صفر، نه دو - صفر كه سه - صفر!
پاسخ كوتاه، ساده و درست به اين وضعيت ميتواند مساله توسعه باشد. يعني اينطور گفته شود كه ژاپن در همه زمينهها توسعه يافته است و طبيعتا در فوتبال و ورزش هم روز به روز در حال پيشرفت است. بعد هم مثال زد كه تيم ملي ژاپن در جام جهاني 2022 قطر در گروهي كه آلمان و اسپانيا در آن حضور داشتند به عنوان صدرنشين راهي دور بعد شد و فقط كرواسي سرسخت توانست آنها را در ضربات پنالتي حذف كند. يا همين امروز ساموراييها در ليگ ملتهاي واليبال بيشترين برد را به دست آوردند و حتي رقبايي مثل برزيل را هم از دم تيغ گذراندهاند. درنهايت هم با همين تفسير راحت كه ژاپن كشوري پيشرفته است و زيرساختهاي مناسبي دارد و طبيعي است كه از ايران جلو بيفتد پرونده مختومه اعلام شود.
در عين حال اگر كسي علاقهمند يا حتي مهمتر از آن دلسوز باشد، ميتواند كمي عميقتر به ماجرا نگاه كند و اين سوال را بپرسد كه آيا ژاپنيها كار عجيب و غريب، پيچيده يا ماوراي توان بشري انجام دادهاند؟ آيا آنها به فرمولي محرمانه دست پيدا كردهاند كه ميتوانند امروز چنين نتايجي رقم بزنند؟ پاسخ قطعا خير است! به اين معنا كه شايد بتوان گفت كه كپيبرداري از الگوي توسعه ژاپن را در همه ابعاد از جمله پيشرفت تكنولوژي، اقتصاد، مسكن، پزشكي و ... كار بسيار سختي است اما الگوي توسعه آنها در حوزه ورزش از يك مسير امتحان پس داده و كاملا آشنا به دست آمده است. به عبارت ديگر شايد ژاپن شدن حداقل در يك بازه زماني كوتاه محال باشد اما در حوزه ورزش به صورت مشخص اينطور نيست.
براي بررسي اين ادعا بهتر است بخشي از مصاحبه مفصل مهندس صفايي فراهاني با سالنامه اعتماد در سال 1400 را مرور كنيم. صفايي فراهاني در اين مصاحبه كه آخرين مصاحبه ورزشياش از آن زمان به حساب ميآيد و بعد از آن ديگر حاضر نشده در هيچ گفتوگويي شركت كند در مورد شكل پيشرفت ژاپنيها و دليل اينكه چنين مسيري را طي نكردهايم به خبرنگار اعتماد گفت: «امروز باشگاههاي معتبر دنيا مثل منچسترسيتي يا پاريسنژرمن چطور اداره ميشوند؟ مطمئن باشيد فوتبال ايران به اندازه كافي در منطقه شناختهشده هست كه سرمايهگذار بخواهد در آن ورود نمايد. وقتي در كشور سياست و مقررات پايداري براي اين كار تدوين نميشود، مشخص است كه باشگاهداري رشد نميكند. در تركيه از زمان اوزال به بعد چه حمايتهايي از باشگاهها شد. همين كشورهاي حوزه خليجفارس سالها با سياست مشخص باشگاهها را حمايت كردند تا كمكم توانستند روي پاي خودشان بايستند. مساله باشگاهداري در ايران جزو مسائل فراموششده است.»
ايشان در ادامه با اشاره به سفر به ژاپن و ديدن اقدامات اين كشور از نزديك ادامه داد: «در سال 2006 سفري به ژاپن داشتم. آن موقع ژاپن 33 هزار باشگاه ورزشي داشت. از آنها سوال كردم بهطور متوسط در هر باشگاهي تعداد نفراتي كه تمرين ميكنند و آموزش منظم ميبينند چند نفر است؟ گفت حدود 800 نفر. به معني ديگر در آن زمان حدود 20 ميليون نفر آموزش ورزشي ميگرفتند. اولا به لحاط سلامت جسماني چه فرصتي به جوانان داده ميشود كه سلامتشان را حفظ كنند. از طرف ديگر از بين 20 ميليون ورزشكار پيدا كردن چند بازيكن براي تيمهاي ملي چقدر كار راحتي ميشود. پرسيدم در هر باشگاه حدودا چند نفر كار ميكنند؟ گفتند 60 نفر. يعني 2 ميليون شغل! ژاپن به ورزش به عنوان تفنن و تفريح نگاه نميكند. آن نگاه ورزش را به عنوان بخشي از اقتصاد كشور ميبيند. آن نگاه با ايران و ورزش ايران متفاوت است آن موقع من از باشگاهي ديدن كردم در سطح چهاردهم ليگ ژاپن بود. آن باشگاه در شهر توكيو قرار داشت. اگر بخواهم در تهران مقياس بگيرم تصور كنيد يك باشگاه در حدود ميدان امام حسين واقع شود. يك استاديوم 15 هزار نفره. يك هتل ورزشي براي صد نفر، رستوان، سالن سرپوشيده بدنسازي، سالن سرپوشيده فوتسال. اين مجموعه را كداميك از باشگاههاي ايران دارد؟ از آن 33 هزار باشگاه و امكانات گسترده است كه ژاپن در المپيكها در اكثر رشتههاي ورزشي حرف براي گفتن دارد و به لحاظ مدال در پنج تيم اول مطرح ميگردد.»
رييس اسبق فدراسيون فوتبال در ادامه با اشاره به فعاليتهاي خودش و نگاههاي منفي به آن اقدامات اظهار داشت: «با نگاه محدود نميتوان كار بزرگ كرد. وقتي در فدراسيون 100 دوره كلاس مربيگري گذاشتم همه گفتند ميخواهي آش مربي بپزي؟ گفتم من 100 كلاس ميگذارم و در هر كدام 15 نفر شركت ميكنند. از اين 1500 نفر ممكن است 15 تا مربي خوب در بيايد ولي من بايد 1500 نفر را مربي كنم تا 15 تا خوب از داخلشان بيرون بيايد. اگر من 50 نفر را بفرستم سر كلاس شايد حداكثر 5 تا مربي دربيايد. نگاه ما ماكرو نيست. ميكرو است. بلند نگاه نميكنيم و اين را مطرح نميكنيم كه در بحث ورزش آيا اين را بخشي از سلامت و بهداشت جامعه و محيط اطراف و كيفيت نيروي انسانيمان ميبينيم يا هنوز هم فكر ميكنيم ورزش گرگم به هواي بچههاي توي كوچه است؟ وقتي ورزش را در اقتصاد كلان نميبري ازش چيزي در نميآيد. تهش ميشود همين باشگاههاي دولتي.»