شيوه جديد در آسيب به محيطزيست
نيوشا طبيبي
آنچه در ميانكاله ميگذرد، فقط مشت نمونه خروار است. اگر در دوره مديريت گذشته سازمان محيطزيست، رييس سازمان، پشيزي براي حفاظت طبيعت ايران ارزش قائل نبود و امضاي تاييدش را پاي هر پروژه ضد محيطزيستي ميگذاشت، در اين دولت، تخريبكنندگان طبيعت و محيطزيست ايران اساسا گوششان بدهكار سازمان نيست، آنها به مدد روابطي كه دارند به راحتي حرف خود را به كرسي مينشانند. مدافعان احداث پتروشيمي در زيست بوم در معرض آسيب و شكنندهاي چون ميانكاله بهانههايي چون ايجاد اشتغال و رونق اقتصادي منطقه را پيش ميكشند. پروژههاي محتاطانهتري از نظر محيطزيستي در منطقه قابل اجراست كه هم شغل ايجاد ميكند و هم به بهبود شرايط زيست گونهها كمك ميكند. گردشگري و به كار بردن تمهيداتي براي رونقدهي به توريسم طبيعت در اين منطقه ميتواند سرمايهگذاران و گردشگران را به اين ناحيه بياورد. استفاده از ظرفيتهاي منحصر به فرد منطقه، تنوع قومي و فرهنگي، سرمايههاي روي زمين ماندهاي هستند كه اگر ارادهاي براي بهكارگيري آنها به وجود بيايد، نه تنها هزاران شغل مستقيم و غيرمستقيم ايجاد ميكند، بلكه استانهاي مجاور را هم رونق ميدهد. پشت پرده احداث راهاندازي چنين پروژههايي فقط سود مادي حاصل از توليدات نيست. نكات ديگري هم وجود دارند كه همگان ميدانند و نميتوانند بر زبان آورند. در نمونه ديگري چندين سال پيش عدهاي قصد داشتند در شهر آبپخش استان بوشهر پتروشيمي احداث كنند. بهانه اول هم طبق معمول ايجاد اشتغال بود. آبپخش به دليل رونق كار خرما، نه تنها با مشكل بيكاري روبهرو نيست، بلكه كارگران نواحي اطراف براي كار به آبپخش ميآيند. به هر حال مردم با هوش و فهيم آبپخش روز كلنگزني پروژه، از ادامه مراسم و شروع عمليات جلوگيري كردند. بعد از آن هم نمايندههاي مجلس و سرمايهگذاران و تصميمگيران صنعتي ديگر براي آن منطقه از اين نقشههاي خانمان خراب كن نگرفتند. در مورد ميانكاله عليرغم مخالفت صريح سازمان حفاظت از محيطزيست، دستور رييسجمهوري، دستور دادستان كل كشور و اعلام خبر مبني بر توقف عمليات، براساس گزارشهاي افراد در صحنه، كار ادامه دارد و پروژه در حال بتونريزي است. ظاهرا شيوه كار عوض شده است. سرمايهگذاران از چنان ارتباطي برخوردارند كه عليرغم اين همه دستورات اجرايي و قضايي و اعلام دستگاههاي مسوول، به كار خود ادامه ميدهند. فرض ديگر هم اين است كه توافق پنهاني براي به انجام رساندن پروژه وجود داشته باشد و در اثناي تكذيبها و دستورات غليظ و شديدي كه صادر ميشود، به سرمايهگذار رساندهاند كه «كار را ادامه بده.» هر چه كه هست، آقايان، خانمها، متوليان محترم، مديران عزيز كه از ماليات ما مردم عادي، ما رعيت، دستمزد ميگيريد كه به ايران خدمت كنيد، شما در تخريب سرزمين مادري دخيل هستيد. فرزندان و عزيزان شما هم در همين خاك زندگي ميكنند، نوادگان شما قرار است روي همين خاك به دنيا بيايند و زندگي كنند. ماي رعيت هيچ، به فكر فرزندان خود هم نيستيد؟ محيطزيست ايران ثروت ملي و ملك مشاع مردم ايران است. اين طرح بخش شكننده و آسيب ديدهاي از طبيعت كشور را با بحران مواجه خواهد كرد. قطعا آلودگيهاي شديدي كه ايجاد ميكند در درازمدت به ضرر ساكنين و اهالي منطقه خواهد بود، چه اصراري براي ادامه كار اين پروژه وجود دارد؟ چه توجيهي ممكن است وجود داشته باشد كه شما را قانع كرده تا پتروشيمي ميانكاله به هر قيمتي ساخته شود؟ حداقل در يك برنامه تلويزيوني يا هر صورت ديگري توضيحات شفاف و روشني به ملت بدهيد و به جاي خائن و دشمن خواندن منتقدان، سعي در اقناع افكار عمومي كنيد.