گوندوگان و مودريچ عصاره همه‌ چيز در فوتبال هستند

ستاره سابق فوتبال جهان و تيم ملي آلمان يادداشتي در رابطه با عملكرد فوق‌العاده ايلكاي گوندوگان و فيليپ لام نوشته است كه در نشريه گاردين منتشر شده. به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردين، لام در اين يادداشت نوشت: من با علاقه ليگ ملت‌ها را تماشا كردم. اين ميني قهرماني اروپا، پيش‌بيني يوفا يورو 2024 بود. نقطه عاطفي براي من، پيروزي كرواسي مقابل ميزبان يعني هلند، در نيمه نهايي بود. هلندي‌ها 23 سال در استاديوم دي كويپ شكست نخورده بودند اما در وقت اضافه، اين 20000 كروات حاضر در روتردام بودند كه جشن گرفتند. كشوري كه كمتر از 4 ميليون نفر جمعيت دارد، اما اخيرا دو بار به نيمه نهايي جام جهاني رفته است. اين تيم بسيار قوي است و در بين هوادارانش بسيار محبوب، زيرا بازيكنان علاقه زيادي به بازي براي كشور خود دارند. بازيكن برجسته آنها لوكا مودريچ است. او 17 سال با قدرت در تيم ملي خود حضور داشته است. مودريچ كه در اروپا و جهان به عنوان يك هافبك درخشان شناخته مي‌شود، نمادي مانند ژاوي يا آندره آ پيرلو است. حالا ايلكاي گوندوگان با قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا به عنوان كاپيتان منچسترسيتي به ‌بارسلونا پيوست. پس از هفت سال و پنج قهرماني ليگ برتر، پيروزي در فينال استانبول پايان يك دوران را براي او رقم زد. پپ گوارديولا خود را از شر يك نقص خلاص كرد و ثابت كرد كه سيتي اكنون مي‌تواند هر لحظه هر تغييري را بپذيرد، درست مثل رئال‌مادريد و بارسلونا و گوندوگان بخش مهمي از اين موفقيت بود. خط هافبك من‌سيتي با حضور او، رودري و كوين دي بروين را مي‌توان با خط هافبك رئال‌مادريد در زمان حضور كاسميرو كنار توني كروس و مودريچ در روزهاي اوج مقايسه كرد. بازيكناني مانند گوندوگان و مودريچ خيلي از مهارت‌ها را ندارند. فيزيك بدني يا سرعت، توانايي سر زدن يا پيروزي در تقابل‌هاي يك در برابر يك در اين بازيكنان وجود ندارد اما آنها چيزي دارند كه مجموع همه اينهاست. آنها به تيم‌هاي خود نظم و ساختار مي‌دهند. در هر موقعيتي، آنها شانس‌ها و خطرات را دوباره محاسبه مي‌كنند. هم براي حريف، هم براي تيم خودشان. آنها توپ را ثابت مي‌كنند، آن را در صفوف خود نگه مي‌دارند و لحظه حمله را تشخيص مي‌دهند. گوندوگان و مودريچ تعادل بين دفاع و حمله را حفظ مي‌كنند. آنها در مديريت ريسك در زمين متخصص هستند كه ثبات، امنيت و كنترل ايجاد مي‌كند. مربيان موفق مي‌دانند كه داشتن اين نوع بازيكنان ضروري است. آنها همچنين مي‌دانند كه كارهاي بزرگ زمان مي‌برد. زماني كه گوارديولا به منچستر رفت، گوندوگان را از دورتموند آورد. سپس آنها در طول سال‌ها چيزي را با هم توسعه دادند. شما به تنهايي در ورزش تيمي هيچ هستيد. بازيكناني مانند گوندوگان به ويژه زماني ارزشمند هستند كه تيم به خوبي تركيب شود. در منچستر سيتي هم همين‌طور است. بازيكنان خوب زياد هستند، تيم‌هاي خوب خيلي كمتر. براي موفقيت، بايد يك ساختار كلي وجود داشته باشد كه ويژگي‌هاي فردي را تقويت كند. بازيكناني مانند گوندوگان، ژاوي يا پيرلو از اين موضوع سود مي‌برند. داشتن يك ايده براي بازي و تقسيم كار هوشمندانه مثل يك اندام ارگانيك. همه تيم‌هاي بزرگ تاريخ چيزي از اين را داشته‌اند. حالا در 32سالگي، گوندوگان يكي از آن بازيكناني است كه مي‌تواند قلب يك تيم باشد. او با همكاري مربي توانايي‌هاي خود را به ‌طور كامل توسعه داده است. براي اينكه چنين بازيكناني به بازي خود ادامه دهند، به يك محيط مناسب نياز دارند. بازيكنان با اين كاليبر قبل از حركت مسير را با مربي و باشگاه چك مي‌كنند. بنابراين، رفتن گوندوگان به بارسلونا تصميمي منطقي بود. اگر از گوارديولا دور است، پس به ژاوي نزديك شده. به عنوان يك بازيكن، ژاوي با آندرس اينيستا و سرخيو بوسكتس بخشي از يك خط هافبك سبك بود. گوندوگان، كه حامل فلسفه اسپانيايي است، 
در دسترس است. چيزي كه ژاوي در بارسلونا كم دارد، به دست مي‌آورد. رفتن به آرسنال نيز راه‌حل خوبي بود، زيرا شاگرد سابق گوارديولا، ميكل آرتتا نيز برنامه‌هاي بلندمدت دارد. از سوي ديگر، پاري‌سن‌ژرمن، جايي كه به عنوان يكي از مقاصد گوندوگان مورد بحث بود، اين تداوم و رشد ارگانيك را ندارد. بنابراين يك فصل جديد هيجان‌انگيز پيش روي او خواهد بود. در ليگ قهرمانان، رقابت براي منچسترسيتي و رئال ابدي مي‌تواند پديدار شود. بارسا در سال‌هاي اخير فاصله‌اي با باشگاه‌هاي برتر پيدا كرده است. اما با گوندوگان اين شانس وجود دارد كه آن فاصله از بين برود. در ليگ برتر، قوي‌ترين ليگ ملي، آرسنال به دنبال مقابله با برنده هميشگي سيتي خواهد بود. به عنوان مدير تورنمنت، من به ويژه مشتاقانه منتظر يورو 2024 هستم، رقابت بين كشورهايي با بالاترين تراكم كيفيت در جهان. مودريچ در نهايت مي‌خواهد قهرمان شود. او در سال‌هاي 2018، 2022 و 2023 نزديك شد، اما رسيدن به قهرماني با كرواسي سخت است. گوندوگان اعتبار بهتري دارد، مانند ژاوي كه سه بار با اسپانيا پيروز شد. تيم‌هاي ملي آنها به اندازه كافي بزرگ هستند كه قهرمان جهان يا اروپا شوند. همه‌چيز در فوتبال باشگاهي حول محور گوندوگان مي‌چرخد، زيرا او براي ايده بازي و انسجام ساخته شده است. اما تيم آلمان در مجموع در حال تزلزل است كه اين من را نگران مي‌كند. با وجود گوندوگان، شما نمي‌توانيد هيچ تركيبي يا هيچ رويكردي را بدون حضور او ببينيد. بدون او تيم فاقد كنترل، تعادل و ثبات است.