سيما پروانهگهر
انتشار يك ويديوي كوتاه در فضاي مجازي از روحالله مومننسب كه تا پيش از اين به خاطر اظهاراتي شاذ در زمينه اينترنت و فضاي مجازي شناخته ميشد و از مدافعان سرسخت فيلترينگ بود، خبرساز شد. او كه به تازگي دبير ستاد امر به معروف و نهي از منكر استان تهران شده است، با حضور در ميان معترضين به وضعيت فعلي حجاب در مقابل قوه قضاييه، انتقادات تندي از مسوولان قوه قضاييه و همينطور از بازداشت حدود ۳۰ نفر از تحصنكنندگان داشت. ادبيات مومننسب در سخنانش در اين ويديوي كوتاه عجيب بود، به خصوص نحوه انتقاد از قوه قضاييه به خاطر بازداشت برخي تحصنكنندگان. او در اين ويديوي كوتاه ميگويد: «از اول كه اينها
-تحصنكنندگان- آمدند، آقايان گرفتند و بردند، خب اگر اينقدر زور داريد، برويد زورتان را به طرف مقابل هم نشان دهيد، اين بيحجابيها بيداد ميكند، زورتان نرسيد حسن روحاني را محاكمه كنيد، زورتان نرسيد آذري جهرمي را محاكمه كنيد، زورتان نرسيد اين بيحجابيها را جمع كنيد، زورتان نميرسد فضاي مجازي را جمع كنيد؟ زورتان به چهار تا نيروي انقلابي ميرسد كه شما روي صندلياي نشستهايد كه اينها و فرزندانشان جان دادند و اگر اينها نبودند صندلياي نبود كه شما روي آن بنشينيد.» او در اين ويديو خطاب به تحصنكنندگان ميگويد: «من آمدم در جمع شما، از طرف دبير ستاد، دبير كشوري و مجموعه تهران خدمتتان عرض كنيم كه حتما اين مساله را پيگيري ميكنيم و كوتاه هم نميآييم. درباره اين كار -بازداشت تحصنكنندگان- نميدانم لفظ احمقانه به كار ببرم يا نه؛ اما كار عاقلانهاي نبود.»
يك دهه خبرسازي؛ دو گيگ اينترنتي كه داستان شد
در يك دهه گذشته مومننسب همواره با اظهارات حاشيهسازش در مركز توجه بوده است. ماجراي اينترنت دو گيگي و بارداري دختر نوجوان از پرواكنشترين اظهارات او قلمداد ميشود؛ اظهاراتي كه هنوز هم دستمايه شوخي و كنايه چهرهها قرار ميگيرد. او سال ۱۳۹۷در يك برنامه تلويزيوني ماجراي
«۲ گيگ اينترنت رايگاني» را تعريف كرد كه منجر به آشنا شدن دختري نوجوان با يك پسر و باردار شدن او ميشود. مدت كمي بعد برخي مدعي شدند كه او پيش از آن نيز همين روايت را درباره «دختري ۱۲ ساله» تعريف كرده بود، اما از طريق وايبر. بهرغم گذشت 5 سال از آن زمان هنوز اين اظهارات بازخواني ميشود. روز گذشته محمدجواد آذري جهرمي، وزير ارتباطات دولت دوازدهم در واكنش به اظهارات رييس سازمان پدافند غيرعامل كه گفته بود: «عامل مسموميت دانشآموزان فضاسازي رسانهاي بود» در كانال تلگرامي خود نوشت: «وقتي فناوري رسانه ميتونه عامل مسموميت دانشآموزان باشه، چرا دو گيگ اينترنت نتونه بارداري رو رقم بزنه؟؟»
مومننسب همچنين مدعي شده كه «عوامل حمله به رژه نيروهاي مسلح در اهواز از تلگرام براي ارتباط استفاده كرده بودند» و خانواده قربانيان قصد شكايت از محمدجواد آذري جهرمي، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات دولت قبل را داشتند. پس از حذف تصاوير سردار قاسم سليماني و طرحهاي مرتبط با سپاه پاسداران در اينستاگرام، روحالله مومننسب پيشنهاد كرده بود كه ايرانيها در اقدامي هماهنگ عكس پروفايل خود را به لوگوي سپاه پاسداران تغيير بدهند و بعد اين شبكه اجتماعي را ترك كنند.
اكانتسازي فيك؛ از تفاخر مومننسب تا تقبيح مسوولان
سال گذشته مومننسب در مصاحبهاي كه با مجله اينترنتي گرانش داشت، از ايجاد و مديريت «حسابهاي جعلي (فيك) در توييتر» خبر داد و گفت: «با نام افراد تاثيرگذار در توييتر -كه همه ضدانقلاب بودند- اكانت مشابه ولي فيك درست ميكرديم و با آنها شروع به فعاليت ميكرديم.» مومننسب در بخشي از گفتوگو انگيزهاش براي ساختن حسابهاي جعلي را بسته شدن حساب خودش در توييتر توصيف كرد. به گفته او وقتي در جريان اعتراضات به انتخابات ۱۳۸۸، توييت كرد «كسي كشور خودش را آتش نميزند، اگر اعتراض داريد، مسالمتآميز»، حساب كاربرياش در توييتر، بسته شد. بعد از آنكه او ميفهمد حسابش به دليل گزارش كاربران ديگر بسته شده، تصميم ميگيرد براي «مديريت فضا از درون» اقدام كند و به گفته خودش ۲۵۶ حساب كاربري فيك درست كرد. او در اين باره با اين توضيح كه «ما ميآمديم به اسم افراد اثرگذاري كه توي توييتر بودند و همهشان هم ضدانقلاب بودند و فعاليت ميكردند، اكانت درست ميكرديم»، گفته بود: «ما نرمافزارهايي ساختيم كه از ايپيآي توييتر استفاده ميكرد و در توييتر پست ميگذاشت. ما هي ميساختيم، هي اونها ميبستند.»
او در اين مصاحبه اين كار را «عمليات رواني» ناميد كه «آتش به اختيار» انجام دادهاند؛ اما صحبتهاي او با واكنش گسترده همراه شد. جلال رشيدي كوچي، نماينده مرودشت كه از جديترين نمايندگان مخالف طرح معروف به صيانت در كميسيون ويژه هم به شمار ميرفت، در توييتر نوشت: «ساخت اكانت فيك به اسم افراد ضدانقلاب نه يك حركت هوشمندانه مبتني بر جهاد تبيين، بلكه يك اشتباه استراتژيك و پنجه كشيدن بر اعتماد مردم است.» آذري جهرمي، وزير سابق ارتباطات هم در توييتر نوشت: «گروهي به نام اشخاص معروف اكانت جعلي ميساختند؛ گروهي ديگر هم همين مطالب جعلي را در قالب بولتن به مسوولان بياطلاع از فجازي [فضاي مجازي] ارايه ميكردند.» امير ناظمي، معاون سابق وزير ارتباطات نيز با اشاره به اين اظهارات مومننسب گفته بود: «بدون اختيارات نامحدودي كه طرح صيانت بدون پاسخگويي دراختيارشان ميگذارد چنين بودهاند، با قانون شدن اين طرح چه خواهند كرد.» سيدحسين موسويان، ديپلمات پيشين نيز با انتقاد از اين كار نوشت: «آقاي روحالله مومننسب از حاميان طرح صيانت، رسما اعلام ميكند كه به نام اشخاص اكانت ميساختهاند و اخبار جعلي توييت ميكردند! ايشان تاكيد هم دارد كه آتش به اختيار عمليات رواني ميكردند! صرفا با داشتن مصونيت قضايي، اينگونه ميتوان با شجاعت، اعتراف به ساخت اكانتهاي جعلي كرد.» اين اظهارات مومننسب توسط برخي رسانهها به رفتار و كردار مسعود دهنمكي نيز نسبت داده شد؛ آن زمان كه دهنمكي گفته بود با نام شهدا يادداشت مينوشته است. روزنامه جمهوري اسلامي با اشاره به اعتراف مومننسب مبني بر اينكه «به اسم افراد مشهور ضدانقلاب، اكانت فيك ميساختيم» نوشته بود: «معلوم است در اين اكانتها چه مطالبي منتشر ميكردند! حالا به نيت خير يا قيمتي شدن فاكتوري كه ميخواستند بنويسند، فرقي نميكند. مهم اين است كه به «دروغ» قلم ميزدند.» اين روزنامه در ادامه با اشاره به اظهارات مسعود دهنمكي كه گفته بود: «در نشريات خود، پندارهايش را به اسم «شهدا» قلمي ميكرده است و براي فلان شهيد احضاريه آمده بود!» نوشت: «بيجا كرديد حرف خود را به اسم شهيد نوشتيد... براي حرفهاي ناحسابِ شما احضاريه آمده در اين دنيا نه براي شهيد. منتظر احضاريه شهيد در قيامت هم باشيد.» پايگاه خبري رويداد24 هم در گزارشي درباره اين اكانتهاي فيك گمانهزني كرده و نوشته است: «مصطفي تاجزاده، شهيندخت مولاوردي، مسعود بهنود، آذر منصوري، اردشير زاهدي و... ازجمله افرادي هستند كه اكانتهاي فيك به نام آنها در توييتر در سالهاي گذشته ايجاد شده و اكانت ايجاد شده شباهتهاي زيادي با توصيفهاي مومننسب داشته است. مثلا چند حساب جعلي توييتري به نام «اردشير زاهدي» وجود دارد، اما يكي از اين حسابهاي جعلي، فعاليت مداومي دارد و مدتي است با نام او درباره مسائل داخلي و بينالمللي ايران اظهارنظرهاي جنجالي منتشر ميكرد. در نمونهاي ديگر يكي از همين اكانتهاي فيك، نامهاي جعلي منتسب به رييس حراست دانشگاه آزاد درباره علياكبر ولايتي منتشر کردندکه همه اين موارد نشان ميداد نميتوان كسي اينگونه از «ساخت اكانت فيك» به نام ديگران صحبت كند و به آن افتخار كند، اما خودش گرفتار چنين فضايي نشود. در واقع كسي نميتواند خودش صراحتا بگويد: «ما به صورت گروهي اكانت فيك ميسازيم و با كمك دوستان ريتوييت ميكنيم.» اما از ديگران به خاطر همين كار گلايه داشته باشد. در دنياي موازي نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي، به خاطر بيان همين جملات مومننسب، بايد او را مورد سوال قرار بدهند.»
طراح طرح صيانت، مدافع سرسخت فيلترينگ و آرزومند اينترنت ملي
مومننسب در گفتوگويي روايت كرده و گفته كه پيش از سال ۸۸ به مقامات دولت محمود احمدينژاد پيامهايي را درباره فضاي مجازي ارسال ميكرده و پس از اعتراضات اين سال مقامات دولت وقت، او را دعوت كردهاند كه از نجفآباد به تهران بيايد و با آنان همكاري كند. اگر همين روايت خود او دقيق باشد، ميتوان گفت كه مومننسب از قبل از سال 88 مدافع سرسخت فيلترينگ بوده و كماكان نيز هست. در دو سال گذشته كه طرح موسوم به صيانت از حقوق كاربران در فضاي مجازي -كه طرح فيلترينگ نيز خوانده ميشد- سر و صدا به پا كرده بود، از مومننسب به عنوان يكي از چهرههاي اصلي طراح و پشت پرده اين طرح نام برده شد. يادداشتهاي مومننسب در رسانهها در آن ايام به خوبي بيانگر ديدگاههاي وي در طراحي طرح صيانت است. وي در بخشي از يادداشت خود با عنوان طرح حمايت، براي صيانت از فضاي مجازي ايران كه در خبرگزاري فارس منتشر شده، تدوين سياستهاي فناورانه و ارتباطات در ايران را نتيجه كار اسراييل ميداند و مينويسد: «طرح حمايت، براي صيانت از فضاي مجازي ايران؛ ميراث متخصصان گمنام است. انشاءالله مجلس انقلابي با تصويب طرحي كه ميتواند در مسير جهاني شدن ايران، گامي باشد براي ملي شدن صنعت اينترنت و فضاي مجازي، كار نيمه تمامشان را تمام كند و اين قانون باقياتالصالحاتي شود براي همه موافقان و پيگيريكنندگان و تكميلكنندگانش در هفت سال گذشته.» علاوه بر اين روزنامه همشهري در سال 1400 با مومننسب گفتوگويي داشته و در ابتداي اين مصاحبه با صراحت از مومننسب به عنوان «يكي از طراحان طرح فيلترينگ» ياد ميكند. او در اين گفتوگو در پاسخ به پرسشي درباره جايگزينهاي داخلي ميگويد كه ما جايگزينهاي بسيار مناسب داخلي براي سرويسهاي خارجي (اينستاگرام، واتساپ، تلگرام، سرويسهاي گوگل و...) داريم به عنوان مثال روبينو به عنوان جايگزين اينستاگرام گزينه خوبي است. مومننسب كه در اين گفتوگو عنوان كارشناس فضاي مجازي را يدك ميكشد، با اشاره به اينكه ما كار خود را به صورت مردمي و آتش به اختيار پيش بردهايم، تاكيد ميكند: «از زماني كه فعاليت خود را شروع كردهايم، هيچ كمك مادي از هيچ نهادي دريافت نكردهايم و خود من هم يك ريال، حتي بابت هزينه اياب و ذهاب حضور در جلسات تدوين طرح دريافت نكردهام.» مومننسب در اين گفتوگو با تاييد تلويحي خسارت به كسب و كارها معتقد است كه «بايد به كسب و كارهايي كه در اينستاگرام فعال هستند، فرصت انتقال داد و مزيتها و امكاناتي ايجاد كرد كه خسارت آنها جبران شود.» او در گفتوگو با همشهري همچنين از فعاليت «جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي» در توليد گوشي و اندرويد ايراني خبر ميدهد و آن را كاري بزرگ و خاص در دنيا ميداند. او ميگويد: «اگر دولت همراهي ميكرد به پيشرفتهاي بيشتري دست مييافتيم. ما با استفاده از اينترنت ايراني، گوشي ايراني، اندرويد ايراني، سختافزار و نرمافزار ايراني، ۳۷۰ نشست تخصصي برگزار كرديم كه كاري خاص در فضاي مجازي بود.»
جبهه انقلاب اسلامي در فضاي «مجازي» چه گروهي است؟
تا پيش از انتصاب به عنوان دبير ستاد امر به معروف استان تهران، روحالله مومننسب با عنوان «رييس مركز آموزش سواد فضاي مجازي كشور» و دبيركل «جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي» معرفي ميشد. به روايت خود مومننسب هسته اصلي «جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي» از سال ۹۳ مشغول فعاليت است؛ جبههاي كه يك حركت گفتماني است. او تاكيد دارد كه بر اين اساس كه فضاي مجازي محيطي «ول و رها» است، بايد ساماندهي شود و از پيشنهاد هويتمند شدن فضاي مجازي به وزارت ارتباطات خبر ميدهد. به گفته مومننسب همه سيزده بند بيانيه افتتاحيه «جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي» از صحبتهاي «امام، رهبري، آيات قرآن و روايات» الهام گرفته و اين جبهه براي گفتمانسازي در اين زمينه تشكيل شده است. تلاش براي «كاهش مراجعه كاربران ايراني به اينترنت جهاني از طريق اجراي شبكه ملي اطلاعات»، «مسلط كردن كشور بر دروازههاي ورودي و خروجي فضايمجازي»، «دستيابي به بالاترين سطح از امنيت و سلامت در فضايمجازي» ازجمله هدفهاي «جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي» اعلام شده است. روزي از سالهاي 93 و 94 بود كه مومننسب جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي را تازه راه انداخته بود و ساماندهياش ميكرد، موبايلش زنگ خورد؛ از برنامهاي از شبكه من و تو با او تماس گرفته بودند تا درباره فيلترينگ در ايران صحبت كند. مومننسب با خونسردي به مجري شبكه من و تو گفت كه فليترينگ در انگلستان بيشتر از ايران است و دانشجويان كف خيابانهاي لندن كتك ميخورند. مومننسب همچنين گفت حاضر نيست با كساني كه وطنشان را رها كرده و به رسانه خارجي رفتهاند گفتوگو كند و به آنها هم توصيه كرد تا به ايران بازگردند.
انتصاب به عنوان دبير ستاد امر به معروف تهران
اعلام خبر انتصاب مومننسب به عنوان دبير ستاد امر به معروف و نهي از منكر تهران با واكنشهاي تندي همراه شد. عدم تناسب زمينه فعاليتهاي پيشين مومننسب با اين انتساب محوري شد كه حتي صداي نقد خود اصولگرايان را نيز بلند كرد. مومننسب پيش از اين انتصاب عهدهدار سمتهايي همچون رييس اجراي احكام فضاي مجازي دادستاني كل كشور، معاون مركز توسعه فناوري اطلاعات و رسانههاي ديجيتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده است. پس از اين انتصاب، عمادالدين باقي، فعال حقوق بشر در توييتي در اين باره نوشته است: «در هر جايي از دنياي متمدن، كسي كه در امنيت و آزادي به جعل اكانت اعتراف كند محاكمه و مجازات ميشود، اما اينجا مصونيت و ارتقا مييابد آنهم در جايگاهي كه بتواند منجر به لوث كردن بيشتر امر به معروف و نهي از منكر شود. براي بياعتبار كردن دين ديگر چه كارهايي مانده كه تا فرصت دارند زودتر انجام دهند؟» فرهيختگان در واكنش به اين انتصاب، «روحالله مومننسب» را اينگونه معرفي كرد: «متخصص بزرگ شاذگوييهاي نامنظم درمورد فضاي مجازي و كسي كه جعل اكانت را از افتخارات خود ميداند.» اين رسانه اصولگرا همچنين نوشته است: «جناب رييس ستاد امر به معروف و نهي از منكر! با سلام، لطفا بفرماييد بايد با كدام دوربين دست تكان بدهيم و اين برنامه قرار است از كدام شبكه پخش شود؟» فرهيختگان همچنين در اين باره نوشته بود: «از شاخصههاي مهم در انتخاب دبير ستاد امر به معروف و نهي از منكر، «عقلانيت و اخلاق» است. توجه به اين دو مولفه در وهله اول با توجه به حساسيت اين ستاد و در وهله بعدي التهابات تقريبا هميشگي و كشمكش ميان اقشار و گرايشهاي مختلف و حتي گفتمانهاي ديني و غيرديني در بطن جامعه است. وقتي يك مساله ديني براي يك جامعه ديندار در بعد اجتماعي-فرهنگي و سياسي اهميت پيدا ميكند، طبيعتا انتخابها، انتصابها، اهداف و فعاليتهاي آن نهاد نيز براي مردم زير ذرهبين قرار خواهد گرفت. يعني نهادي مانند ستاد امر به معروف و نهي از منكر همانقدر كه براي حاكميت بابت تبديل اين فريضه به دغدغه مردم، اهميت پيدا خواهد كرد؛ به همان اندازه نيز اهداف، افعال و تصميمات اين نهاد كه در رابطه با جامعه است نيز براي آحاد ملت به دغدغه تبديل خواهد شد. اصولا براي همين حتي جزييات و واكنشهاي دبير ستاد در رابطه با امور مختلف در سطح جامعه و بين مردم مهم خواهد بود، چه برسد به خود دبير!»
آمارهاي بدون منبع و آمران كف خيابان
مرور سخنرانيها و اظهارات مومننسب وجود يك موضوع مشترك در گفتههاي او را اثبات ميكند؛ او عموما آمارهايي را ارايه ميدهد كه منبعي ندارد به اين معني كه با جستوجوي گفتههاي وي تنها همان اظهارات مومننسب منبع قرار ميگيرد. مواردي از قبيل «ساخت ۵ اپليكيشن بومي جايگزين براي اينستاگرام»، يا طرح دادههايي مشابه اينكه «۳۰درصد دانشآموزان به بازيهاي اينترنتي معتادند»، «۱۴۵ دلار در آمد اسراييل از عضويت هر كاربر در وايبر» يا «۱۲۰۰ آسيب رواني و جسمي در فضاي مجازي شناسايي شده» از مواردي است كه البته منبعي جز خود مومن نسب ندارد. وقتي كسي از اكانتسازي فيك با افتخار سخن ميگويد احتمالا نبايد مشكلي هم براي آمارسازي فيك داشته باشد. آمارهايي كه هيجاني براي ايجاد جنگ رواني و رسانهاي بيان ميشود. علاوه بر اين مومننسب شباهت زيادي به علياكبر رائفيپور دارد؛ هم آمارسازي شاذو هم دشمني ناتمام با روحاني و وزير ارتباطاتش. حالا رفتن فردي به ستاد امر به معروف تهران كه يدطولايي در اكانتسازي و آمارسازي فيك با توجيهات ايدئولوژيك دارد، بيش از هر چيز باعث گمانهزنيهايي براي آينده عملكرد اين ستاد شده است. او ميتواند با عينك آفتابي و ادبيات انقلابي جلوي درب قوه قضاييه با واژههايي كه كمتر سابقه استفاده براي دستگاه قضا دارد، مسوولان قوه قضاييه را به باد نقد بگيرد. در جمع تحصنكنندگان بگويد كه تا آخر خط همراه آنهاست و مقابل بيحجابي كوتاه نميآيد و بدون اينكه عينك آفتابي از چشم بردارد براي همه خط و نشان بكشد.