ادامه از صفحه اول
شرقگرايي اصولگرايان ضدمنافع ملي است
مايتهاي تمام قد ايران از روسيه در جنگ عليه اوكراين، آخرين پرده از تلاشهاي ايران براي ايجاد روابط راهبردي با روسيه است. ايران طي دو مرحله در جريان رايگيريهاي سازمان ملل به طرح محكوميت روسيه راي ممتنع داد. طبيعي است كه روسيه هم بايد به اين تحركات ايران پاسخ مناسب دهد و حداقل برخلاف منافع ملي و تماميت ارضي ايران رفتار نكند. اما روسيه نه تنها به اين تلاشهاي دوستانه ايران وقعي ننهاد، بلكه حاكميت ملي ما را نيز در خصوص جزاير سهگانه خليج فارس زير سوال برد. همانطور كه پيش از اين هم بر اساس روايتهاي محمدجواد ظريف در جريان مذاكرات برجامي، برخلاف منافع ايران رفتار كرده بود. شخصا در يادداشتي در«اعتماد» با عنوان «چرا بايد حمله روسيه به اوكراين را محكوم كرد» پيشبيني چنين روزهايي را كرده بودم. دي ماه سال 1401 بود كه چين هم مشابه روسيه در مواجهه ايران با كشورهاي عربي، به يك سو غلتيد. در همان ايام هم بسياري از تحليلگران هشدار دادند كه دولت سيزدهم بايد موازنهسازي را در دستور كار خود قرار دهد. در مقالهاي ديگر با عنوان «چرخش در برابر چرخش» تاكيد كردم كه بايد پاسخ ديپلماتيك مناسب به چين داده شود. اما مسوولان دولتي واكنش مناسبي به اين رفتارهاي خارج از اصول ديپلماتيك نشان ندادند تا به فاصله چند ماه رفتاري بدتر توسط روسيه تكرار شود. اگر ايران در آن زمان، چرخش به سمت سوي ديگر قدرت داشت و موازنهسازي را براي ايجاد تعادل برنامهريزي ميكرد، روسيه امروز اينگونه آشكارا از كشورهاي عربي در مساله 3جزيره ايراني حمايت نميكرد. روسيه به درستي ميداند كه سياست شرقگرايي ايران، امكان ايجاد توزان را سلب كرده است. اما بايد از مسوولان دولت سوال كرد كه روسيه چه رجحان و برتري نسبت به امريكا، اروپا و...دارد كه ايران اينگونه از آن دفاع ميكند و بار آن را به دوش ميكشد. اساسا روابط ايران و اروپا دچار تنشهاي بسياري شد، چون اين ادعا مطرح شد كه ايران در جريان تجاوز روسيه به اوكراين به اين كشور پهپاد صادر كرده است. عقلانيت، خردورزي و سياستورزي درست اقتضا ميكند كه مسوولان ايراني در راستاي منافع ملي كشور عمل كرده و هر تصميمي كه به نفع مردم است را اتخاذ كنند. موازنهسازي يكي از ابزارهايي است كه از طريق آن ميتوان توازني در صحنه سياست خارجي ايجاد كرد. اگر مسوولان دولت اصولگراي سيزدهم به جاي شرقگرايي افراطي، موازنهاي ميان مناسبات ارتباطي خود با شرق و غرب عالم ايجاد ميكردند، روسيه و چين اينگونه مخالف منافع ملي ما عمل نميكردند. كشور تركيه به عنوان كشور همسايه ايران، همواره با كارتهاي شرق و غرب به درستي بهره ميبرد و از طريق موازنهسازي تلاش ميكند، منافع مردم خود را تامين كند. به نظرم وقت آن رسيده است كه ايران در حوزه سياست خارجي با كارت غرب به درستي بازي كرده و مواضع منطقي اتخاذ كند. قدم اول در اين مسير محكوميت تجاوز روسيه به اوكراين است؛ ضمن اينكه ايران بايد پيامهاي لازم را هم به طرف چيني ارسال كند. اين توازنسازي باعث بهبود سياستهاي ايران در منطقه و جهان خواهد شد و ظرفيتهاي تازهاي را به نفع ايران شكل ميدهد. همانطور كه احضار سفير چين به وزارت خارجه در ديماه 1401 فايده ملموسي براي ايران نداشت، احضار اخير سفير روسيه هم به تنهايي كمكي به ايران نميكند. گزاره درست در اين معادله، ايجاد توزانسازي و تعادلبخشي در حوزه سياست خارجي است كه وزن ايران را در عرصه ارتباطات جهاني بالاتر ميبرد.
راهاندازي بساط حاشيهسازي براي كشور
از سوي ديگر نبايد فراموش كرد كه كشور در شرايط معيشتي و اقتصادي نا به هنجاري به سر ميبرد. مردم هر روز اخبار مفاسد و اختلاسها را ميشنوند و زماني كه ميبينند، نهادهاي نظارتي به جاي پرداختن به موضوعات اقتصادي و اختلاسها، تنها به امر حجاب توجه دارند، دچار بدبيني ميشوند. به نظرم وقت آن رسيده است كه در خصوص مقولات فرهنگي و اجتماعي با نگاهي ايجابي و نه سلبي برخورد شود. اساس دين مبتني بر اخلاق است و اخلاق نه در حرف بلكه در عمل نمود مييابد. اين نوع حركات در آستانه انتخابات و در شرايطي كه كشور بيش از هر زمان ديگري به مشاركت مردم نياز دارد ، قابل قبول نيست. باز هم تاكيد ميكنم به نظرم دستهايي در كار است تا براي كشور حاشيهسازي كند.