• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5548 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۵ مرداد

شهر خانه ماست؟

بهروز مرباغي

در خيلي‌از شهرهاي ما، اين شعار بر در و ديوار هست كه «شهر خانه ماست!». اينكه در شهرهاي آن‌ور آب، مثلا در اروپا هم اين شعار را در شهر مي‌بينيم يا نه، بر ما معلوم نيست. هرچند بود و نبودِ اين شعار بر ديوارهاي شهرهاي آنها، خيلي هم تاثيري در گفتار امروز ما ندارد. ما دنبال آنيم كه بدانيم آيا مي‌شود شهر را خانه خود بدانيم؟ اگر بدانيم چه اتفاقي مي‌افتد كه اگر ندانيم نمي‌افتد؟ شايد، اصولا، نخست اين سوال را بپرسيم كه شهر مال كيست؟ حتي تندتر از آن: مالك شهر كيست؟! اصلا شهر مالك دارد؟ مي‌تواند داشته‌باشد؟  در اين گفتار علاقه‌منديم يك تلنگر ذهني به خودمان بزنيم ‌و از شعارهاي دور و اطراف‌مان راحت نگذريم. از خودمان بپرسيم چرا و چه كساني اين شعار را بر ديوارها مي‌نويسند. ممكن است خيلي سريع و ساده گفته‌شود «شهرداري نوشته!». درست هم هست. ولي چرا نوشته؟ آيا واقعا شهرداري باور دارد كه شهر مال ماست؟ ما كي هستيم؟ اگر شهر مال ماست ما چه وظايفي در قبال آن داريم؟ مثلا وقتي ما يك خانه يا يك آپارتمان داريم، موظفيم آن را سالم نگه‌داريم، هر وقت لازم شد تعميرات انجام دهيم. داخلش را تزيين كنيم، پول آب ‌و برق و گاز را بپردازيم. و الي‌آخر. آيا اگر شهر هم مال ما باشد، مثل خانه ما باشد، وظيفه ما در قبال آن چيست؟ اين‌جا است كه منظور نظر نويسنده آن شعار بر ديوار شهر مشخص مي‌شود. از ما مي‌خواهد عوارض شهرداري را به‌موقع بپردازيم، سهم فاضلاب شهري‌مان را بپردازيم، سهم‌مان از نظافت شهر را بپردازيم و الي‌آخر. پس اينكه «شهر خانه ماست»، يك تعارف مودبانه است براي گرفتن هزينه‌هاي شهر از ما. معلوم است كه شهر مال ما نيست. 
چگونه مي‌شود تصور كرد كه اهالي يك شهر آن را خانه خود بدانند؟ خيلي ساده است. كافي است من و شما در اداره شهر سهم و نقش موثر داشته‌باشيم. همانطور كه وقتي قرار است خانه‌مان را تعمير كنيم دست به كار مي‌شويم متخصص مي‌آوريم، كمكش مي‌كنيم‌ و خانه را آباد مي‌كنيم. شهر هم بايد چنين بده‌بستاني با شهروندانش داشته‌باشد. حتما، خيلي سريع مي‌شود گفت مگر مي‌شود براي انجام امور شهر به تك‌تك مردم مراجعه كرد؟ و پاسخ بسيار روشن است: نه! اما مگر مشاركت در امور شهر به‌صورت انفرادي و تك‌تك بايد باشد. گذشت آن روزها كه شهر يك والي يا حاكم داشت و چند داروغه و تعدادي جارچي. الان شهر و كشور به‌صورت سيستمي اداره مي‌شود يا بايد بشود، نه به‌صورت فردي. مهم و اصل آن است كه مردم يك شهر در اين سيستم ديده شوند و نقش بازي كنند. پس سوال به اين شكل درمي‌آيد كه سيستم مديريت شهري چگونه مي‌تواند مردم شهر را ببيند و نقش مناسب هركدام را بشناسد و همكاري كند؟ تمام مساله و پيچيدگي اداره يك جامعه همين يك نكته است كه جماعت بدانند و حس كنند نقش و سهمي ملموس در اداره آن دارند. همين!
معمار، مدرس دانشگاه 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون