به مناسبت درگذشت كوروش صفوي
معرف زبانشناسي جديد
محسن آزموده
سالهاي مياني دهه هفتاد، ما نوجوانهاي تازه سر از تخم در آورده كه به فلسفه و علومانساني علاقهمند بوديم، در كتابهاي تازه ترجمه شده و مقالاتي كه در روزنامهها ميخوانديم، با مفاهيم و اصطلاحات و عناويني مواجه ميشديم كه غريب و نو بودند، مضاميني چون زبانشناسي، ساختارگرايي، پساساختارگرايي، نشانهشناسي، محورهاي همنشيني و جانشيني، شالودهشكني، هرمنوتيك، فرماليسم روسي و اسمهايي چون رومن ياكوبسن، فرديناند دو سوسور، چارلز سندرس پيرس، ويكتور شكلوفسكي، ميخاييل باختين و... در هر مقاله و كتاب فلسفي كه ميخوانديم، «زبان» را بر صدر مينشاند و آن را به عنوان مهمترين مساله فلسفي معرفي ميكرد. ميگفتند در آغاز قرن بيستم «چرخشي زباني» به وقوع پيوسته و «زبان» در مركز پژوهشهاي فلسفي قرار گرفته است.
اما آن سالها با آن سن و سال كم و با آن آگاهي ناچيز، نميدانستيم زبان يعني چه و چرا اينقدر مهم است. اين «زبان»ي كه از آن سخن ميگويند، چيست و چگونه بايد به آن پرداخت. منابع و كتابها اندك بود و بعضا غيرقابل اتكا. برخي نويسندگان از همه چيز مينوشتند و هر چه به دستشان ميرسيد، ترجمه ميكردند، از فلسفه و هنرشناسي و ادبيات گرفته تا نقد ادبي و علوم سياسي و زبانشناسي. نميشد به مطالبشان استناد كرد، كلي گويانه بودند و سطحي. نام دكتر كوروش صفوي روي جلد كتابهاي زبانشناسي اما شاخص بود. شنيده بوديم كه بهطور تخصصي زبانشناسي خوانده و در اين زمينه تحقيق كرده و از عناوين كتابهايي كه ترجمه ميكرد يا نام نويسندگان آنها، مشخص بود كه به زبانشناسي جديد تسلط دارد و متفكران اين حوزه را به خوبي ميشناسد. آنها كه سن و سالي داشتند، با قاطعيت ميگفتند اگر ميخواهيد فراتر از اطلاعات كلي و دم دستي و تكراري، درباره زبانشناسي جديد و نحلهها و گرايشهاي آن بدانيد، آثار دكتر صفوي را بخوانيد.
مثلا خيليها از فرديناند دو سوسور، زبانشناس موسس سوييسي و نقش او در تاسيس زبانشناسي جديد و ابداعاتش مثل تمايز ميان گفتار و زبان سخن ميگفتند، اما اين دكتر كوروش صفوي بود كه ترجمهاي منقح و قابل اعتماد و دقيق از كتاب مهم و اثرگذار سوسور يعني «دوره زبانشناسي عمومي» ارايه كرد. همچنين است در مورد زبانشناسان بزرگ ديگري همچون نوام چامسكي و رومن ياكوبسن. كوروش صفوي كه تحصيلات ابتدايي خود را در مدارس آلمان و اتريش به پايان رسانده بود، تحصيلات دانشگاهي را در رشته زبان آلماني نخست در دانشگاه تهران و سپس مدرسه عالي ترجمه ادامه داد. قبل از انقلاب مدتي براي تحصيل در رشته زبانشناسي به امريكا رفت اما به علت بيماري پدر به ايران بازگشت و تحصيلاتش را در رشته زبانشناسي در دانشگاه تهران ادامه داد. او درنهايت در سال 1372 از رساله دكتراي خودش در رشته زبانشناسي دفاع كرد. اين رساله كه با هدايت دكتر علي محمد حقشناس نوشته شد، بعدا به صورت كتابي با عنوان «از زبانشناسي به ادبيات» منتشر شد.
صفوي نويسنده و مترجمي پركار بود و غير از زبانشناسي در حوزه ادبيات و فلسفه هم ترجمه و تاليف ميكرد. ديوان غربي شرقي گوته و دنياي سوفي نوشته يوستين گاردر از ترجمههاي مشهور او هستند. دكتر كوروش صفوي از پژوهشگران و محققاني است كه نقش موثري در آشنايي فارسيزبانان با زبانشناسي جديد ايفا كرد و با آثار متعدد و موثرش به ايرانيان نشان داد كه زبان چيست و چرا اينقدر اهميت دارد. دوستان و همكارانش از خوشرويي و مهرباني و شوخ طبعي او بسيار گفتهاند. يادش گرامي. با اميد.