• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5554 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۲ مرداد

اگر صداها آزارتان مي‌دهند تنها نيستيد

نيلوفر منزوي| تصور كنيد دانش‌آموزيد، زنگ تفريح است و يكي از هم‌كلاسي‌هاي‌تان براي سرگرمي با ناخن روي تخته سياه مي‌كشد تا حرص بقيه را درآورد. احتمالا تصورش هم آزاردهنده است. يا اينكه فكر كنيد با عده ديگري دور ميز غذا نشسته‌ايد و يكي از هم‌سفره‌هاي‌تان با ملچ و مولوچ زياد غذا مي‌خورد. خيلي عصباني يا آزرده مي‌شويد؟ در سالن سينما كناردستي‌تان با صداي فس‌فس نفس مي‌كشد؛ نمي‌توانيد تمركز كنيد و كلافه مي‌شويد؟ اگر پاسخ شما مثبت است، ممكن است دچار ميسوفونيا باشيد. محققان بريتانيايي در مطالعه‌اي جديد، مدعي هستند كه تعداد كساني كه به ميسوفونيا مبتلايند، بيشتر از چيزي است كه قبلا تصور مي‌شد. يعني عده‌ بيشتري از صداهاي اينچنيني آزار مي‌بينند، اما هنوز نمي‌دانند كه اين موضوع اسمي هم دارد و ديگراني هم مثل آنها هستند. 
اغلب ما وقتي مي‌شنويم كسي ناخن‌هايش را روي تخته‌سياه مي‌كشد، آن احساس دافعه شديد و لرزاننده ستون فقرات را تجربه مي‌كنيم، اما براي برخي افراد، چنين واكنش‌هاي شديدي به سر و صدا مي‌تواند توسط صداهاي معمولي‌تري ايجاد شود. اين حساسيت ميسوفونيا ناميده مي‌شود. صداهاي محرك شامل چيزهايي مانند جويدن، خرخر كردن، خروپف و تنفس است و واكنش افراد مي‌تواند از تحريك خفيف و عصبانيت تا ناراحتي كه در زندگي روزمره اختلال ايجاد مي‌كند، متغير باشد. جينگرگوري، روانشناس باليني دانشگاه آكسفورد، كه يكي از نويسندگان اين مطالعه بود كه در مارس 2023 منتشر شد، توضيح داد: «نظرسنجي ما پيچيدگي اين بيماري را نشان مي‌دهد. ميسوفونيا چيزي بيشتر از اذيت شدن از صداهاي خاص است و به اين معني است كه وقتي نمي‌توانيد از شر اين صداها خلاص شويد، نمي‌توانيد تمركز كنيد و احساس گير كردن و درماندگي مي‌كنيد.» سيليا ويتوراتو، روان‌سنج كينگز كالج لندن، همراه با گرگوري و همكارانش، از الگوريتمي براي توزيع داوطلبان براساس جنسيت، سن و قوميت استفاده كردند كه منعكس‌كننده داده‌هاي سرشماري بريتانيا بود و توانستند نمونه‌اي با پراكندگي مناسب از افراد بالاي 18 سال را به دست آورند. 772 داوطلب پرسشنامه‌اي را درباره صداهاي محرك بالقوه و واكنش‌هاي احساسي به آنها تكميل كردند كه 5 جنبه ميسوفونيا را بررسي مي‌كرد: احساس تهديد عاطفي، ارزيابي‌ وضعيت دروني و بيروني، احساس طغيان و تحت تاثير قرار گرفتن. محققان همچنين با 26 نفر كه خود را مبتلا به ميسوفونيا مي‌دانستند و 29 نفر كه ميسوفونيا نداشتند، مصاحبه كردند. اين تيم با توضيح اينكه اين يافته‌ها تنها نمايانگر وضعيت در بريتانيا هستند و ممكن است در ساير نقاط جهان وضعيت متفاوتي وجود داشته باشد، شيوع ميسوفونيا را 18.4درصد اعلام كردند. بسياري از صداهايي كه مي‌توانند باعث ايجاد ميسوفونيا شوند، چندان مورد علاقه همه نيستند. جويدن با صداي بلند بيشترين انزجار را در ميان پاسخ‌دهندگان اين نظرسنجي ايجاد كرد و بسياري از صداهاي ديگر باعث تحريك در بين بيشتر شركت‌كنندگان شد. اما دو تفاوت كليدي بين افراد مبتلا به ميسوفونيا و ديگران وجود داشت. نخست اينكه احساسات منفي نسبت به صداهايي كه اغلب مردم از آنها خوش‌شان نمي‌آيد اغلب با خشم و وحشت در ميان افراد حساس‌تر همراه بود. آنها گزارش دادند كه احساس مي‌كنند به دام افتاده و گير كرده‌اند يا وضعيت درماندگي شديدي را گزارش كردند به گونه‌اي كه گويي نمي‌توانند از آن صدا بگريزند.
گرگوري مي‌گويد: «يعني وقتي احساس مي‌كنيد براي نحوه واكنش شما به صداها مشكلي وجود دارد، اما همچنين نمي‌توانيد كاري در مورد آن انجام دهيد.» اين تجربه مي‌تواند منجر به احساس گناه، شرم، اضطراب و كناره‌گيري شود. درنهايت، افراد مبتلا به ميسوفونيا بيشتر با صداهايي مانند تنفس طبيعي و بلع آزار مي‌بينند، درحالي كه اين صداها هيچ واكنشي را در باقي افراد ايجاد نمي‌كند. به گفته ويتوراتو، اين مطالعه نشان داد از هر 5 نفر در بريتانيا، يك نفر واكنش شديدتري به صداها دارد و وضعيت رنج‌آوري را تجربه مي‌كند، اما تنها بخش كوچكي از افراد از اين اصطلاح آگاه هستند. يعني بسياري از افراد مبتلا به ميسوفونيا، نامي براي توصيف تجربه‌شان نمي‌شناسند. در نمونه‌هاي اين مطالعه، كمتر از 14درصد قبل از نظرسنجي اصطلاح ميسوفونيا را مي‌شناختند. به گفته گرگوري، اينكه بدانيد شما تنها نيستيد و افراد ديگري نيز به صداها چنين واكنشي نشان مي‌دهند، مي‌تواند تسكين‌دهنده باشد و خوب است كه بدانيد براي چيزي كه تجربه مي‌كنيد، نامي وجود دارد. اين مطالعه مي‌تواند ابزار مفيدي براي كمك به پزشكان در شناسايي افرادي باشد كه از اين بيماري رنج مي‌برند. به گفته محققان، نتايج اين مطالعه نشان مي‌دهد كه ميسوفونيا يك وضعيت نسبتا رايج است و تحقيقات بيشتري لازم است براي اينكه بدانيم چه زماني و در چه ميزاني از تجربه ناراحتي مي‌توان آن را اختلال ناميد و نياز به درمان دارد. اين تحقيق در «PLOS ONE» منتشر شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون