هوش مصنوعي و نگراني از پيامدهاي آن
حمزه كرمي
هوش مصنوعي ارتباط نزديكي با فلسفه دارد زيرا بحث هردوي آنها در مورد فكر و ذهن وخودآگاهي ومعرفت شناسي و...است؛ به همين سبب فلاسفه، توجه شاياني به اين مقوله داشتهاند.تا آنجا كه سالهاست رشتهاي بهنام « فلسفه ذهن » وفلسفه هوش مصنوعي در كشورهاي پيشرفته جهان تاسيس شده است . انديشمندان باستان وفلاسفه يونان نيز با ذكر افسانههايي بهنام تالو وپاندورا كه به هرج ومرج و ويراني زندگي بشر اشاره دارد به نسلهاي بعدي به خاطر ساختههاي بشري و دخل وتصرفات انسان نسبت به روال طبيعي خلقت هشدار دادهاند ! استيون هاوكينگ فيزيكدان بزرگ معاصر در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۴ و در سالهاي پايان زندگياش هشدار دادكه هوش مصنوعي ميتواند به معناي پايان زندگي نسل بشر باشد ! وآنراخطري جدي خواندوگفت بهنظر ميرسد در نزاع بين انسان وهوش مصنوعي برتري از آن هوش مصنوعي باشد! و ميتواند به بدترين كابوس آينده انسان تبديل شود. جفري هينتون مخترع و پدر هوشمصنوعي اخيرا گفته است نسبت به آينده بشر، وكسب وكار انسانها با وجود اين فناوري نوظهور نگران است. بهنظر ميرسد هوش مصنوعي سامانه مديريتي تمدن بشري را هك خواهد كرد ونگرانيهاي فيلسوفان ودانشمندان ومصلحان جامعه بشري هر روز نسبت به اين پديده افزايش خواهد یافت . از جمله فيلسوفان برجستهاي كه اخيرا در مورد هوش مصنوعي هشدار دادند «نيك باستروم » از دانشگاه آكسفورد است . همچنين يوال نوآ هراري، فيلسوف آينده پژوه نيز در مورد خلق ماشينهاي قدرتمندي كه ذهن ميلياردها انسان را تحت سيطره خود بگيرد هشدار داده وميگويد اين تكنولوژي ميتواند به نابود كردن ايده « فرد مستقل وداراي اختيار » بينجامد ! در آن صورت با نابود كردن ايده فرد مستقل ومختار، دموكراسي در جهان از بين خواهد رفت .
گويي با هوش مصنوعي وغلبه آن بر بشر، انسانها به رباتهايي تحت امر آن تبديل خواهند شدوعدهاي بهوسيله هوش مصنوعي جمعيت كثيري را منقاد خودخواهند كرد! محققان دانشگاه اكسفورد نيز اخيرا هشدار دادهاند كه احتمال زياد وجود دارد كه صورتهاي پيشرفته هوش مصنوعي براي وجود حيات بر روي كره زمين مخاطرهآميز باشند . ايلان ماسك نيزگفته است: خطر هوش مصنوعي از سلاحهاي هستهاي بيشتر است !
بيل گيتس نيز در اين باره گفته است: نگران قدرت مهار نشدني هوش مصنوعي هستم .!
كي يركگور فيلسوف برجسته دانماركي (۱۸۱۳-۱۸۵۵) كه اورا اولين فيلسوف اگزيستانسياليست معرفي ميكنند جملهاي دارد مبني بر اينكه: «زندگي را فقط با نگاه به عقب ميتوان درك كرد ولي بايد با نگاه به جلو آن را زيست . »
بهراستي در دنياي كنوني كه جهان پيشرفتهاي علمي بشر را مانند هوش مصنوعي تجربه ميكند چگونه ميتوان زندگي را با نگاه به جلو زيست كرد !؟
نگارنده معتقد است اهميت هوش مصنوعي و تاثيراتش در زندگي بشر چنان است كه شايد بتوان زندگي بشر را به دو دوره تقسيم كرد : دوران قبل از هوش مصنوعي ودوران پسا هوش مصنوعي .
كي يركگور باز هم جمله نابي دارد كه حال امروز بشر را ترسيم ميكند و ميگويد: زندگي، نيروهاي پنهان خودرا داردكه تنها با زندگي كردن ميتوانيد آنها را كشف كنيد. حال اگر هوش مصنوعي را نيروي پنهان شده زندگي بشر قلمداد كنيم بهراستي زندگي آينده بشريت با اين نيروي پنهان بسيار دلهرهآور و نگران كننده است . زيراعملكرد انسان در برخورد با كشفيات ودستاوردهاي علمي، عملكرد قابل دفاعي نيست. مانند سوءاستفادهاي كه بشر از ساخت بمب اتم داشته است تا آنجا كه كشمكش اتمي، حيات بشررا از مدتها پيش تهديد كرده و امروز هم يكي از مخاطرات زندگي بشر است . يا سوءاستفادهاي كه انسان از تكنولوژي داشته و بلاهايي كه بر سر محيط زيست، هواي پاك، طبيعت بكر، جنگلها وتالابها ودرياچهها، درياها و...آورده است ادامه زندگي را براي خود و ساير موجودات در اين كره خاكي خطرناك و غيرقابل تحمل نموده است. بهراستي بشر با اين كارنامه نامقبول قرار است چه استفاده و ياسوءاستفادهاي از هوش مصنوعي بنمايد ؟!! وآيا فيلسوفان ودانشمندان حق دارند نسبت به پيشرفت آن نگران باشند ؟ فيلسوفان و دانشمندان در مقابل اين پديدههاي نوظهور چه راه چارهاي پيشنهاد ميكنند ؟ وچگونه ميتوانند به بشريت براي عبور از اين بحران ناشناخته كمك نمايند ؟ اينها ابهامات و نگرانيها وسوالاتي است كه درباره هوش مصنوعي به عنوان موضوعي بين الاذهاني براي فيلسوفان وانديشمندان وجود دارد. شايد در آينده در اين باره بيشتر بنويسيم.