• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5558 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۶ مرداد

نگاهي به عزاداري‌هاي دهه نخست ماه محرم امسال از منظر جامعه‌شناسي سياسي

عاشورا؛ زنده‌ترين نهضت

عظيم محمودآبادي

عزاداري‌هاي دهه اول محرم امسال از چند اهميت برخوردار بود كه برخي از آنها عبارتند از؛

نخست اينكه هر چند در سال‌هاي اخير، بسياري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان در كنار حجم قابل‌توجهي از مطالبي كه در فضاي مجازي توليد و بازنشر مي‌شود درصدد تغيير فرهنگ جامعه ايران نسبت به برخي مراسم و شعائر مذهبي -و از همه مهم‌تر عزاداري دهه عاشورا- بودند اما محرم امسال علي‌رغم اينكه مقارن با مرداد ماهِ داغِ يكي از گرم‌ترين سال‌هاي ايران شده بود نيز به همان شكوهمندي تمام سال‌ها و بلكه قرن‌هاي گذشته برگزار شد. در واقع با يك مشاهده ميداني مي‌شد به اين نتيجه رسيد كه تغيير محسوسي در ميزان مشاركت عمومي نسبت به سال‌هاي گذشته به وجود نيامده است هر چند ادعاهايي از دو طرف وجود دارد؛ طرفي كه سعي در القاي اين نكته دارد كه واقعا محرم امسال نسبت به سال گذشته از رونق كمتري برخوردار بوده و از آن‌سو ادعايي كه معتقد است از قضا مشاركت بيشتري نسبت به سال‌هاي گذشته رقم خورده است. اما به نظر مي‌رسد واقعيت، چيزي غير از اين هر دو ادعا بود و محرم امسال نيز به همان ميزانِ سال‌هاي گذشته مورد توجه و بلكه اقبال جامعه ايران قرار داشت.

 

تشيع در ايران زنده‌تر از هميشه

اما فارغ از ميزان مشاركت، فاكتورهاي ديگري در عزاداري‌هاي امسال وجود داشت كه اهميت آن را بسيار بالاتر از قبل مي‌تواند نشان دهد. از جمله اينكه در محرم امسال شاهد افزايش نوحه‌هاي انتقادي به برخي سياست‌هاي نظام بوديم كه هر چند در سال‌هاي گذشته نيز بي‌سابقه نبود اما افزايش و توسعه‌ آن از شهرهايي چون يزد -در سال‌هاي گذشته- و رسيدن آن به شهرهاي مركزي‌تر ايران
-و از همه مهم‌تر تهران- اهميت اين مساله را بيش از پيش نشان مي‌دهد. همچنين راديكال‌تر شدن اين سبك از برگزاري مراسم محرم نيز شايد در طول سال‌هاي پس از انقلاب اسلامي بي‌سابقه بود تا جايي كه برخي از همان شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان و صفحات مجازي هم جنس و سنخ ايشان، با نوعي ذوق‌زدگي سعي در انتشار مكرر اين نوع از مجالس عزاداري داشتند. اين مساله اما از چند جهت قابل توجه است كه به برخي از آنها در يادداشت پيش‌رو اشاره خواهد شد؛

نخست اينكه مراسم محرم و به طريق اولي نهضت حسيني و مذهب تشيع در ايرانِ ما كمافي‌السابق زنده است و اين شجره طيبه، بيدي نيست كه با بادهاي موسمي و غيرموسمي به كمترين لرزه‌اي بيفتد. در واقع ممكن است سبك و جهت‌گيري‌هاي اين مراسم در پاره‌اي از هيئات و اقشار مردمي تغيير كند -يا كرده باشد- اما اساس آن محكم‌تر از آن است كه بتوان در آينده‌اي نزديك يا ميان‌ مدت، زوال آن را پيش‌بيني كرد.

مساله بعدي اما سكولاريسم است كه برخي در تحليل‌هاي خود سعي مي‌كنند با نشان دادن شواهدي در جامعه از نضج گرفتن آن در ايران خبر دهند. هرچند برخي از مناسك ديني در جامعه امروز ما -با احتساب ميزان رشد جمعيت- از رونق كمتري برخوردار است اما به نظر نمي‌رسد اين مساله شامل برخي از شعائر مذهبي -و از همه مهم‌تر عزاداري‌هاي دهه عاشورا- شود. البته شواهدي كه برخي از آن به سكولار شدن جامعه ايران تعبير مي‌كنند نيز در جاي خود اهميت بالايي دارد اما به نظر مي‌رسد نمي‌توان از آن شواهد با اين سرعت نتيجه‌اي كلان مبني بر سكولار شدن جامعه ايران گرفت. به بيان ديگر شايد بتوان گفت از مجموعه تحولاتي كه در جامعه ايران مشاهده مي‌شود اين نتيجه را مي‌توان مستفاد كرد كه سبك دينداري ايرانيان حتما در حال تحولي جدي است اما به نظر نمي‌رسد اصل آن چندان مورد خدشه قرار گرفته باشد كه بتوان نتيجه فربهي -چون سكولاريستي جامعه- از آن برداشت كرد.

نكته سوم كه در چارچوب اين تحليل از موارد قبلي اهميت بسيار بالاتري دارد اين است كه از قضا ديني كه همچنان مورد اقبال جامعه قرار دارد ايدئولوژيك و كاملا سياسي است و حتي مي‌توان گفت در سال‌هاي اخير -و به ويژه در سال جاري- در سياسي‌ترين شكل خود ظهور و بروز كرد كه البته بخش مهمي از اين كار اتفاقا به دست نيروهايي انجام شد كه در تقابل با نظام سياسي مستقر قرار دارند و البته خود اينها از دو بخش كلي تشكيل شده‌اند؛

الف) بخش اول توده كساني هستند كه در قالب نوحه‌سرا، مداح، واعظ و يا شركت كنندگان به اقامه مراسم عزاي محرم به سبك و سياقي مي‌پردازند كه در تقابل سياسي با نظام مستقر تفسير مي‌شود.

ب) بخش دوم اما افراد يا رسانه‌هايي هستند كه شايد در يك صورت‌بندي ديگر جزو اركان سكولار جامعه ايران تعريف شوند اما در نزاع سياسي تبلور يافته در مراسم عزاداري محرم، جانب گروه اول را مي‌گيرند و با بازنشر نوحه‌هاي سياسي و... به نوعي در هرچه فربه‌تر شدن صداي ايشان مي‌دمند و مي‌كوشند. لذا صداي هيئاتي كه در تقابل با رويكرد سياسي نظام اقدام به برپايي عزاي عاشورا مي‌كنند با حمايت نيروهاي سكولار جامعه و رسانه‌هاي وابسته به ايشان پژواكي مي‌يابد كه گاه قابل رقابت با صداي رسمي عزاداري‌هايي است كه از تريبون‌هاي حاكميتي نظير صدا و سيما منعكس مي‌شود.

 

محرم؛ سدّي سديد در برابر سكولاريسم در ايران

اما اهميت بسيار جالب توجه اين مساله در اين است كه اولا كل اين فرآيند از سويي به رونق بيش از پيش شعائر مذهبي -و به ويژه عزاي محرم به عنوان مظهر مذهب تشيع- مي‌انجامد و از سويي ديگر سدّي سديد در برابر موج سكولاريسم خواهد بود كه در طول سال هرقدر اين موج توانسته به جلو حركت كند و پيش برود اما با نو شدن هلال محرم گويي به چنان سد محكمي كوبيده مي‌شود كه صداي مهيب آن مي‌تواند هر رويايي براي ايرانِ سكولار را به كابوسي دهشتناك تبديل كند!

لذا مخالفان نظام جمهوري اسلامي، هرچه بيشتر در سياسي‌تر شدن نوحه‌هاي عاشورايي بدمند در واقع به تقويت گفتمان اصلي نظام مبني بر رويكرد سياسي و ايدئولوژيك به دين كمك كرده‌اند.

 

تاثير اصلي سياسي شدن مراسم محرم

اين مساله وقتي اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه امسال شاهد آن بوديم در برخي عزاداري‌هاي محرم نوحه‌هايي خوانده مي‌شد كه كمترين ارتباط را با حوادث عاشوراي سال 61 هجري داشت و به جاي آن شايد بيش از هر چيز اشاراتي به مسائلي داشت كه جامعه ايران در پاييز سال گذشته تجربه كرد. اين همان چيزي است كه به مذاق بسياري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان و تعدادي از كاربران همسو با آنها يا ساير كنشگران سياسي مخالف نظام در فضاي مجازي خوش آمده بود. اما در واقع هيچ يك از آنها احتمالا به اين مهم توجه نداشته‌اند كه اتفاقا اين نوع عزاداري‌ها اولا به رونق بيشتر شعائر شيعي كمك خواهد كرد و ثانيا مشروعيت بيشتري به اصل ايدئولوژيك كردن دين و ارايه برداشت سياسي از آن منجر مي‌شود.

لذا از اين جهت شايد بتوان گفت عزاداري‌هاي محرم امسال در سياسي‌ترين شكل خود ظهور كرد كه در طول تاريخ تشيع اگر نگوييم بي‌سابقه بوده دست‌كم مي‌توان گفت كم‌سابقه بوده است.

چراكه براي نمونه اگر در سال‌هاي منتهي به انقلاب اسلامي دين، تا حدي زيادي ايدئولوژيك شده بود يا در سال‌هاي پس از آن نيز ايدئولوژي ديني معمولا از سوي نظام سياسي مستقر و طرفدارانش تبليغ و ترويج مي‌شد اما در سوي ديگر مخالفان نظام سياسي، يا اساسا سكولار و غيرمذهبي بودند يا اگر متدين به اسلام و مذهب تشيع بودند، همواره منتقد جدي هر نوع سياسي شدن دين، خوانش ايدئولوژيك از آن -يا به تعبير ديگر استفاده ابزاري از دين- بودند.

 

خوانش ايدئولوژيك از دين؛ زنده‌تر از هميشه

حال اما گروه‌هاي مخالف نظام
-كه مدتي بود ديگر رودربايستي را كنار گذاشته بودند و حتي به جدايي دين از سياست هم رضايت نداشتند و اصل دين را مورد هجمه قرار مي‌دادند نيز در حداكثري‌ترين ظرفيت خود در هرچه سياسي‌تر كردن و بلكه ايدئولوژيك‌تر كردن دين تلاش مي‌كنند! و حتي رسانه‌هايي كه رسما سكولاريسم و لاييسيته در ايران را در دستور كار خود قرار داده بودند، محرم امسال با اشتياق به بازپخش مراسم عزاداري و سياسي‌ترين نوحه‌هايي مي‌پرداختند كه در اين نوع از هيئات خوانده مي‌شد! اينها علاوه بر اينكه نشاني بسيار روشن از حياتِ جدي دين و زنده بودن اسلام -به ويژه با خوانش تشيع از آن و به خصوص «عاشورا» كه مبتني بر روحيه شهادت‌طلبي است- دارد، نشان‌دهنده قدرت بي‌نظير و ايدئولوژيك دين در جامعه ايران نيز هست كه هر چند تلاش‌هاي فراواني در طول دهه‌هاي گذشته براي از ميدان به در كردن آن شده بود، اما حالا از جايي ديگر سر برآورده است و با قدرت هرچه تمام‌تر در حال عرض اندام كردن است!

 

شكست گفتماني اپوزیسيون سكولار!

آنچه در اين ميان از اهميت بسيار بيشتري برخوردار است اينكه از قضا اپوزیسيون سكولار در محرم امسال به جشن چيزي نشست كه شايد بزرگ‌ترين شكستش در طول همه سال‌هاي گذشته باشد! درواقع براندازان سكولار در اين ايام شايد به دليل سرگرمي‌شان به شكست‌هاي متعدد كوچك‌تر در ماه‌هاي گذشته هنوز متوجه شكست بزرگ‌تر خود نشده باشند! و آن شكست بزرگ‌تر همانا شكست گفتماني ايشان است!

شكست‌هاي كوچك‌تر ايشان همانا برنامه‌هاي‌شان براي براندازي سياسي-اجتماعي و مساله تجزيه ايران بود كه در نطفه خفه شد. اما از آن مهم‌تر و سهمگين‌تر شكست گفتماني ويرانه‌طلباني بود كه عمري را در هوس سكولار شدن جامعه ايران سر كردند اما عاقبت خودشان را مجبور يافتند در آخر صفي بايستند كه هر چند سليقه سياسي متفاوتي با حاكمانِ نظام جمهوري اسلامي دارند اما به همان ميزان ولع برداشت سياسي از شعائر مذهبي و از همه مهم‌تر نهضت حسيني دارند.

پيش‌بيني مهم پيتر برگر جامعه‌شناس امريكايي

شايد اين مساله نشان از رخداد بزرگ‌تري نيز داشته باشد. رخدادي كه چند سال قبل يكي از مهم‌ترين جامعه‌شناسان معاصر امريكايي آن را پيش‌بيني كرده بود. پيش‌بيني‌اي كه خبر از بازگشت موج سكولاريسم به عقب در جهان مي‌داد.

آري شايد آن چيزي كه پيتر برگر در مورد جهان مي‌گفت نمونه بسيار عيان و حدّ اعلاي آن را بتوان در مصداق ايران امروز مشاهده كرد.

پيتربرگر (۲۰۱۷-۱۹۲۹) جامعه‌شناس اتريشي‌الاصل امريكايي كه زماني نظريه سكولاريسم جهاني را مطرح كرده و معتقد بود جهان به‌طور غيرقابل بازگشتي در حال پيش‌روي به سمت سكولاريسم است در نظريه‌هاي بعدي، راي پيشين خود را پس گرفت و با نوشتن كتاب «سايه‌بان مقدس» به ساده‌انگاري خويش در نظريه پيشينش اعتراف كرد. وي نظريه سكولار شدن جهان كه خود تا پيش از اين مدافع سفت و سخت آن بود، اشتباه دانست و آن را حاصل محدود بودن نگاه تحليلگرانِ دين به تجربه غرب ارزيابي كرد:

«مي‌توان ريشه اصلي اين نظريه را در عصر روشنگري جست‌وجو كرد. ايده ساده‌اي است؛ مدرنيته لزوما به افول دين، هم در جامعه و هم درنظر افراد منجر خواهد شد، ولي همين ايده بسيار ساده، غلط از آب درآمده است. البته نمي‌توان انكار كرد كه مدرنيته در برخي مناطق تاثير بيشتري بر جاي گذاشته است، اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه مدرنيته در بسياري از مناطق، حركت‌هاي قدرتمند ضدسكولار را به دنبال داشته است. علاوه بر اين، سكولار شدن در سطح اجتماعي لزوما با سكولار شدن در سطح تفكر فردي ارتباط ندارد. برخي نهادهاي ديني، قدرت و نفوذ خود را در بسياري از جوامع از دست داده‌اند. اما عقايد و رويه‌هاي كهنه و نو همچنان در زندگي افراد تاثيرگذارند. اين عقايد گاهي منجر به شكل‌گيري نهادهاي جديد مي‌شوند و گاهي نيز انفجار عظيم احساسات ديني را به دنبال دارند. برعكس، نهادهاي شناخته شده ديني نيز مي‌توانند نقش‌هاي اجتماعي و سياسي در جامعه ايفا كنند، درحالي كه افراد انگشت‌شماري به دين و رويه ديني مورد حمايت اين نهادها اعتقاد دارند. نهايت اينكه رابطه بين دين و مدرنيته تاحدودي پيچيده است.»
(پيتر برگر، سايه‌بان مقدس، ترجمه ابوالفضل مرشدي، انتشارات ثالث، چاپ اول؛ 1397، ص23)

 

سكولاريسم؛ جاده يك‌طرفه نيست!

آن‌طور كه مي‌توان از پيتر برگر فهميد ظاهرا پيچيدگي بيشتر ماجرا اينجاست كه هر چند افراد در جامعه به صورت فردي كمتر از قبل ديندار هستند اما احساسات ديني ايشان در لايه‌هايي بسيار عميق‌تر در زير پوست اين جامعه وجود دارد كه در بزنگاه‌هاي مختلف مي‌تواند خودش را نشان دهد و تاثير بي‌بديل خود را بگذارد. اين فرآيند اما آن‌قدر پيچيده است كه گاه اصلي‌ترين جريان‌هايي كه به دنبال سكولاريزه كردن جامعه هستند، خود به بازوهاي توانمندي براي رواج هرچه بيشتر شعائر ديني آن هم در سياسي‌ترين و ايدئولوژيك‌ترين شكل آن تبديل مي‌شوند!

آري جاده سكولاريسم نيز -همچون ليبراليسم كه زماني فرانيسي فوكو ياما آن را جاده‌اي يك‌طرفه خوانده بود -يك‌طرفه نيست. به بيان ديگر بايد گفت نه تنها دين -و مذهب تشيع- بلكه حتي خوانش ايدئولوژيك از آن نيز در جامعه ايران قابل حذف نيست و هر خيال خامي كه بخواهد راهِ نظر را بر آن ببندد بايد بداند كه شب‌رو است او و از راه ديگر خواهد آمد! 


   گروه‌هاي مخالف نظام كه مدتي بود ديگر رودربايستي را كنار گذاشته بودند و حتي به جدايي دين از سياست هم رضايت نداشتند و اصل دين را مورد هجمه قرار مي‌دادند نيز در حداكثري‌ترين ظرفيت خود در هرچه سياسي‌تر كردن و بلكه ايدئولوژيك‌تر كردن دين تلاش مي‌كنند! و حتي رسانه‌هايي كه رسما سكولاريسم و لاييسيته در ايران را در دستور كار خود قرار داده بودند، محرم امسال با اشتياق به بازپخش مراسم عزاداري و سياسي‌ترين نوحه‌هايي مي‌پرداختند كه در اين نوع از هيئات خوانده مي‌شد! اينها علاوه بر اينكه نشاني بسيار روشن از حياتِ جدي دين و زنده بودن اسلام - به‌ويژه با خوانش تشيع از آن و به خصوص «عاشورا» كه مبتني بر روحيه شهادت‌طلبي است - دارد، نشان‌دهنده قدرت بي‌نظير و ايدئولوژيك دين در جامعه ايران نيز هست كه هرچند تلاش‌هاي فراواني در طول دهه‌هاي گذشته براي از ميدان به در كردن آن شده بود، اما حالا از جايي ديگر سربرآورده و با قدرت هرچه تمام‌تر در حال عرض اندام كردن است! 
   از قضا اپوزيسيون سكولار در محرم امسال به جشن چيزي نشست كه شايد بزرگ‌ترين شكستش در طول همه سال‌هاي گذشته باشد! درواقع براندازان سكولار در اين ايام شايد به دليل سرگرمي‌شان به شكست‌هاي متعدد كوچك‌تر در ماه‌هاي گذشته هنوز متوجه شكست بزرگ‌تر خود نشده باشند! و آن شكست بزرگ‌تر همانا شكست گفتماني ايشان است! 
   شكست‌هاي كوچك‌تر ايشان همانا برنامه‌هاي‌شان براي براندازي سياسي - اجتماعي و مساله تجزيه ايران بود كه در نطفه خفه شد. اما از آن مهم‌تر و سهمگين‌تر شكست گفتماني ويرانه‌طلباني بود كه عمري را در هوس سكولار شدن جامعه ايران سر كردند اما عاقبت خودشان را مجبور يافتند در آخر صفي بايستند كه هرچند سليقه سياسي متفاوتي با حاكمانِ نظام جمهوري اسلامي دارند اما به همان ميزان ولع برداشت سياسي از شعائر مذهبي و از همه مهم‌تر نهضت حسيني دارند. 


پيتربرگر (۲۰۱۷-۱۹۲۹‌) جامعه‌شناس اتريشي‌الاصل امريكايي كه زماني نظريه سكولاريسم جهاني را مطرح كرده و معتقد بود جهان به‌ طور غيرقابل بازگشتي در حال پيشروي به سمت سكولاريسم است در نظريه‌هاي بعدي، راي پيشين خود را پس گرفت و با نوشتن كتاب «سايه‌بان مقدس» به ساده‌انگاري خويش در نظريه پيشينش اعتراف كرد. وي نظريه سكولار شدن جهان كه خود تا پيش از اين مدافع سفت و سخت آن بود، اشتباه دانست و آن را حاصل محدود بودن نگاه تحليلگرانِ دين به تجربه غرب ارزيابي كرد: 
«مي‌توان ريشه اصلي اين نظريه را در عصر روشنگري جست‌وجو كرد. ايده ساده‌اي است؛ مدرنيته لزوما به افول دين، هم در جامعه و هم در نظر افراد منجر خواهد شد. ولي همين ايده بسيار ساده، غلط از آب درآمده است. البته نمي‌توان انكار كرد كه مدرنيته در برخي مناطق تاثير بيشتري بر جاي گذاشته است، اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه مدرنيته در بسياري از مناطق، حركت‌هاي قدرتمند ضدسكولار را به دنبال داشته است. علاوه بر اين، سكولار شدن در سطح اجتماعي لزوما با سكولار شدن در سطح تفكر فردي ارتباط ندارد. برخي نهادهاي ديني، قدرت و نفوذ خود را در بسياري از جوامع از دست داده‌اند. اما عقايد و رويه‌هاي كهنه و نو همچنان در زندگي افراد تاثيرگذارند. اين عقايد گاهي منجر به شكل‌گيري نهادهاي جديد مي‌شوند و گاهي نيز انفجار عظيم احساسات ديني را به دنبال دارند. برعكس، نهادهاي شناخته شده ديني نيز مي‌توانند نقش‌هاي اجتماعي و سياسي در جامعه ايفا كنند، درحالي كه افراد انگشت‌شماري به دين و رويه ديني مورد حمايت اين نهادها اعتقاد دارند. نهايت اينكه رابطه بين دين و مدرنيته تا حدودي پيچيده است.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون