درباره الطاف حسين سرآهنگ
ميراثدار هنر و اندوه پدر
مهديحسين بلخي
در اين نوشتار بنا دارم درباره استاد الطاف حسين سرآهنگ، موسيقيدان و آوازخوان برجسته كلاسيك افغانستان و شبه قاره هند و شخصيت هنرياش خدمت خوانندگان ارجمند روزنامه اعتماد بنويسم. پيش از آن بايد متذكر شد كه استاد الطاف حسين سرآهنگ يك فرد عادي نيست كه بتوان راحت درباره او صحبت كرد، واقعيت اين است كه سخن گفتن درباره اين شخصيتهاي خاص بسيار سخت است. استاد الطاف حسين، هنرمند و استاد مسلم موسيقي در حوزه كلاسيك، آن هم در سرزمين اعجوبههاي موسيقي كشوري مانند هندوستان هستند در نتيجه قضاوت در اين مورد و درك و توصيف كارشان آسان نيست. با توجه به اين مقدمه به خودم اجازه ورود به صورت تخصصي، در اين باب نميدهم و اكتفا ميكنم به يك معرفي و اشاره به يكسري كاركردهاي هنري جناب استاد كه شايد دوستان ما در ايران برايشان جالب باشد.
استاد الطاف حسين سرآهنگ فرزند استاد محمدحسين سرآهنگ، سرتاج موسيقي و بيدلشناس بزرگ افغانستان و شبهقاره هند و نواده استاد غلامحسين خان از بزرگان و بنيانگذاران موسيقي كلاسيك و موسيقي اصيل افغانستان هستند. استاد الطاف حسين متولد كابل است و ضمن دروس مكتب، موسيقي را نيز از پدرش استاد سرآهنگ آموخت و شاگرد رسمي استاد امانت علي خان و استاد فتح علي خان برادرزادههاي استاد عاشق علي خان رييس مكتب موسيقي پتياله ميشود. استاد الطاف حسين بعد از درگذشت پدرش استاد سرآهنگِ بزرگ، به همراه خانواده مجبور به ترك وطن شده و راهي هند ميشوند.
الطاف حسين در نبود پدر كه روزي بر قلمرو موسيقي شبه قاره هند حكومت ميكرد، جايش را در هند خالي ميبيند. او كه در گذشته در همه فستيوالها و كنسرتهاي موسيقي كنار پدر بود، اينبار خويش با انبوه مشكلات و مسووليت بزرگ خود را تنها ميبيند و با دنياي جديد و پر فراز و نشيبي بعد از پدر روبهرو ميشود و انتظاري كه اكنون هندوستان از جانشين سرتاج موسيقي، استاد سرآهنگِ بزرگ دارد، براي ايشان بس دشوار است.
استاد با كولهباري از غم و اندوه دور از وطن و بار مسووليتي كه پدر در نبود خود به ميراثدارش واگذار كرده، مواجه ميشود. استاد الطاف حسين در اين شرايط مسووليت مكتب هنري پدر و از سويي خانواده را عهدهدار ميشود و ايشان بخش مهمي از عمر خويش را اينگونه در سرزمين هندوستان در هجرت سپري ميكند.
او در چنين شرايطي در سرزمين هنرخيز هندوستان با اعجوبههاي موسيقي روبهرو ميشود كه كسي جرات مقابله شدن را با آنها ندارد. استاد الطاف حسين درباره دشواري اين مواجهه ميگويد: «اگر دعاي استاد سرآهنگ و درسهاي هنري كه در آن روزگار از ايشان آموختم نبود، يقينا در درياي بيكران و پرتلاطم هنر و هنرمندان هندوستان غرق ميشدم.» در هر صورت استاد الطاف حسين با داشتههاي هنري كه از پدرش استاد سرآهنگ به ارث برده بود، زندگي و فعاليتهاي هنري خويش را در هند آغاز ميكند و چنان در عرصه هنر پيش ميرود كه از جايگاه بلندي در سطح جامعه هنري هند برخوردار ميشود و توجه اهالي فرهنگ و هنر هندوستان را نيز به خود جلب كرده و محبوب ايشان ميشود .
وسعت فعاليتهاي هنري استاد الطاف حسين در زمينههاي مختلف موسيقي از جمله آوازخواني در حوزه كلاسيك و غزل به ويژه در كشور هندوستان گسترده و درخور ستايش است كه نميتوان در اين وقت كم به همه آنچه بايد گفت، پرداخت اما در اين فرصت كوتاه به نكات برجسته كارنامه هنري و عناوين و القاب هنري كه استاد طي سفرهاي هنري به كشورهاي مختلف از جمله در هند به آن نائل شده، اشاره خواهم داشت.
دانشگاه موسيقي كلاسيك پراچين كلاگندرا در چنديگر هند، به استاد الطاف حسين، جايزه و لقب سنگيت كلارتنا (ستاره درخشان موسيقي كلاسيك)، سنگيت سميرو (قامت بلند موسيقي كلاسيك) و سروكي پادشاه (پادشاه موسيقي كلاسيك) را اعطا ميكند. الطاف حسين همچنين از سوي استاد فتح علي خان بزرگترين استاد موسيقي مكتب پتياله، سفير موسيقي پتياله خطاب ميشود. همچنين لقب سلطان آواز در زمان برگزاري عرس بيدل در كشور ايران نيز به ايشان اعطا ميشود. استاد الطاف حسين القاب و افتخارات زيادي را از آن خود كردند و تحسين بسياري را برانگيختند.
اما در ادامه اشاره خواهم داشت به برخي فعاليتهاي فرهنگي و هنري ايشان، مهمترين و ماندگارترين كارهايي كه استاد الطاف حسين در حوزه فارسيزبانان و اردوزبانان در شبه قاره هند انجام دادهاند كه لازم است به چند مورد آن اشاره كنم. بازسازي مرقد ابوالمعاني بيدل شاعر نامآور فارسيگوي هند، اميرخسروبلخي موسيقيدان بزرگ و شاعر فارسيگو و سيد نظامالدين اولياء استاد، پير و پيشواي اميرخسرو. اين بازسازيها با همكاري همسرش، خانم سوجاتا چوهان، معاون اول وزير فرهنگ وقت هندوستان (دهه هشتاد) انجام شد.
يكي ديگر از فعاليتهاي فرهنگي ايشان نيز برگزاري اولين سمينار بيدل در هندوستان با حضور مقامات و شخصيتهاي تراز اول فرهنگ و ادب فارسيزبانان كشورهاي مختلف از جمله افغانستان، ايران و تاجيكستان بود. همچنين استاد الطاف حسين به برقراري ارتباطات فرهنگي و هنري با ساير كشورهاي جهان بسيار اهميت ميگذارند. اين همكاري فرهنگي با ايران نيز وجود داشته اما پس از انقلاب اسلامي ايران اين ارتباط ميان دو كشور در سطح بالاي جامعه اصيل فرهنگي و هنري افغانستان شكل نگرفت و اگر هم ارتباطي شكل گرفته است تنها با قشر فرهنگي مهاجران افغانستان در ايران اتفاق افتاده است. همين جا بد نيست اشاره كنم كه استاد سه دوره به ايران سفر داشتهاند.
استاد الطاف حسين سرآهنگ به سهم خود كارهاي ارزشمند و ماندگاري را در حوزه فرهنگ، ادبيات و به ويژه موسيقي فارسيزبانان و همچنين اردوزبان انجام داده است البته ناگفته نماند كه همسر استاد، خانم سوجاتا كه دورهاي معاون اول وزير فرهنگ هندوستان بودند نيز در موفقيت و پيشبرد كارهاي ايشان نقش برازنده داشته است كه جا دارد از ايشان كمال قدرداني را داشته باشيم. كارهاي اين دو شخصيت ارزشمند، تاثيرگذار و ماندگار خواهد ماند و نسلهاي بعد از ما درباره آنها قضاوت خواهند كرد، چراكه بسياري از قدمهاي اين افراد پايهگذاري و بسترسازي فرهنگي بوده است. در يك جمله و حرف آخرم بايد بگويم استاد الطاف حسين سرآهنگ گنجينهاي در هنر شبه قاره هند و حوزه فارسيزبانان به شمار ميرود و چهره تاثيرگذار در پيوند دادن دو تمدن بزرگ و تاريخي هند و ايران قديم است. در نهايت براي اين استاد عزيز و همسر محترمشان، خانم سوجاتا چوهان كه فعاليتهاي فرهنگي و هنريشان زبانزد است، آرزوي سلامتي دارم و همچنان از روزنامه اعتماد براي اينكه به چنين سوژههايي ميپردازد.