• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5565 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۴ شهريور

«اعتماد» گزارش مي‌دهد

فرار متهم از چنگ دو سرباز خاطي

عبدالصمد خرمشاهي، حقوقدان: امكان دارد سربازان خاطي به يك سال حبس محكوم شوند

بهاره شبانكارئيان 

توضيح «اعتماد»: اين گزارش صرفا بر اساس مستنداتي كه به دست «اعتماد» رسيده تنظيم شده است تا از طريق اين پرونده بتواند در گفت‌وگو با يك حقوقدان اتهامات وارده را بررسي كند. طبق اين مستندات، اوايل سال جاري دو سرباز حين انتقال متهم به دادسرا از وظيفه خود سرپيچي كرده و باعث متواري شدن متهم شده‌اند. «اعتماد» طبق مستنداتي كه در خرداد‌ماه جاري عليه متهم و شاكي در دادسرا گزارش شده به موضوع پرداخته است.

 

بر اساس موارد قيد شده در گزارش پرونده؛ متهم حسب دستور داديار شعبه يكم اجراي احكام كيفري دادسراي ناحيه [...] تهران، جهت اجراي حكم توسط شعبه مربوطه جلب متهمان فراري پليس پيشگيري فاتب، جلب و براي ادامه روند رسيدگي قضايي به كلانتري [...] تحويل داده مي‌شود. پس از اين مراحل متهم توسط دو نفر از عوامل وظيفه كلانتري مربوطه جهت سير مراحل قانوني به دادسراي ناحيه [...] اعزام مي‌شوند كه با توجه به «نبود خودروی انتقال متهم» با خودروي «شخصي» فردي كه خود را همسر متهم معرفي كرده بود از كلانتري خارج و ساعت ۸ شب عوامل وظيفه طي تماسي با كلانتري اعلام مي‌كنند كه متهم از دست آنها فرار كرده است. سپس اين دو سرباز بازداشت مي‌شوند...

 

فصل اول: اعترافات متهمان

سرباز اول به عنوان متهم ‌در دفاع از خود گفته است: «در داخل كلانتري بودم كه مرا از خواب بيدار كردند و گفتند بايد با متهم به دادسرا برويد. همسر متهم ماشينش را جلوي در كلانتري آورد و ما سوار شديم. در مسير همسر متهم به من گفت؛ در تهرانپارس كافه دارد و به آنجا برويم. من گفتم؛ با لباس نظام هستم و چنين كاري نمي‌كنم. همسر متهم گفت؛ پس به خانه ما برويم و غذا بخوريم. بعد گفت؛ پابند شوهرش را باز كنيم چون اگر كسي همسرش را با دستبند و پابند ببيند آبروي‌شان مي‌رود. داخل پاركينگ خانه‌شان شديم و روي دستبند متهم را پوشانديم. او مرا پسرخاله صدا مي‌زد كه كسي شك نكند. در طبقه پنجم وارد خانه شديم. همسر متهم غذا سفارش داد و به من گفت؛ براي‌تان قليان مي‌گذارم كه بكشيد و من گفتم؛ قليان نمي‌كشم. سپس بساط مشروبات الكي را فراهم كرد تا مصرف كنيم. وقتي مشروبات الكي خورديم، من حالم بد شد و به دستشويي رفتم. از دستشويي كه بيرون آمدم در تراس نشستم كه ناگهان سرباز وظيفه‌اي كه همراه من بود و ۳۰۰ هزار تومان از متهم گرفته بود، آمد و گفت؛ متهم نيست. او گفت؛ فكر مي‌كنم متهم فرار كرده است. ضمنا در كلانتري به من اعلام كرده بودند؛ ديرتر به دادسرا مراجعه كنيم تا متهم بتواند فردا رضايت شاكي را اخذ كند.»

سرباز وظيفه دوم نيز كه مورد اتهام است در اعترافات خود بيان كرده است: «در حال رفتن به سمت آسايشگاه بودم كه به من گفتند؛ بايد به عنوان كمكي همراه متهم به دادسرا برويد. بعد از چند دقيقه با سرباز وظيفه ديگر به متهم دستبند و پابند زديم. راهي دادسرا بوديم كه ديدم مسير عوض شد. بعد سرباز وظيفه ديگر كه همراهش بودم پاي متهم را باز كرد و آنها ما را به خانه خودشان بردند. در خانه، متهم با سرباز وظيفه مشروبات الكلي خوردند. بعد از چند دقيقه متهم به من گفت؛ پول نقد داري؟ گفتم بله و ۵۰۰ هزار تومان از من دستي گرفت و همسر متهم گفت؛ من پول را به كارت شما واريز مي‌كنم و واريز هم كرد. در اين ميان يك دفعه حال سرباز وظيفه‌اي كه با من بود خراب شد و به سمت دستشويي رفت و سپس به داخل تراس رفت تا دراز بكشد. متهم به من گفت؛ حال او هم بد شده و بايد به دستشويي برود تا دستبند را از دستش باز كردم متهم از در فرار و در را از پشت قفل كرد. به همسرش گفتم؛ به متهم زنگ بزنيد و بگوييد كار را سخت نكند. همسر متهم به او زنگ زد و با ايشان صحبت كرد و متهم كليد را نزد سرايدار گذاشت و زن متهم با سرايدار تماس گرفت تا در را باز كند.»

خانمي كه خود را به عنوان همسر متهم معرفي كرده بود نيز در دفاع از خود گفته است: «حدود ساعت ۴ بعد از ظهر از كلانتري به همراه دو سرباز خارج شديم. يكي از سربازان داخل ماشين پابند را باز كرد و از من خواستند جلوتر از كلانتري بايستم. يك آقاي جوان با كيسه‌اي مشكي به سمت ما آمد و كيسه را به يكي از سربازها داد. به خواست اين دو سرباز به خانه ما رفتيم. بعد از من خواستند تا براي‌شان نوشيدني بگيرم تا مشروبات الكلي بخورند. مبلغ پانصد هزار تومان نقدي به يكي از سربازها دادم و براي سرباز ديگر مبلغي را واريز كردم. يك ساعت بعد وقتي در آشپزخانه مشغول جمع كردن وسايل بودم يكي از سربازها داد زد متهم نيست و متواري شده. به همراه يكي از آنها چند ساعتي خيابان‌ها را گشتيم و سپس به كلانتري برگشتيم. متهم مبلغ پانصد هزار تومان به يكي از سربازها داد و مبلغ پانصد هزار تومان نيز به حساب سرباز ديگر واريز كرد و مبلغ دويست هزار تومان هم به صورت نقد به يكي از آنها داد. در كلانتري كه بوديم متهم از برادرش مبلغ يك ميليون تومان نقدي گرفت و گفت كه مي‌خواهد به ماموران شيريني بدهد تا اجازه بدهند داخل حياط برود و سيگار بكشد. قبل از خروج از كلانتري ماموران وقت تلف كردند.»

 

فصل دوم: اظهارات شاكي

«ب.ق» شاكي پرونده در مورد جزييات بيشتر به «اعتماد» مي‌گويد: «حدود سه، چهار سال پيش در يك كافي شاپ كار مي‌كردم. وقتي آن‌جا را ترك كردم بنا به مسائلي كه پيش آمده بود، شكايت كردم. كارفرما بايد در مدتي كه آنجا كار مي‌كردم مرا بيمه مي‌كرد، اما اين كار را نكرده بود و حاضر هم نمي‌شد حق و حقوقم را بدهد. اين مساله باعث اختلاف ميان ما شد. وقتي هم در اين خصوص در دادگاه پرونده تشكيل شد، راي به نفع من صادر شد و كارفرما به خاطر عدم رعايت قوانين، محكوم به پرداخت مبلغي به سازمان بيمه شد. همچنين كارفرما بايد مبلغي را كه از سوي دادگاه تعيين شده بود به من پرداخت مي‌كرد، اما اين كار را نكرد و اين روند ادامه پيدا كرد تا در نهايت دادگاه حكم جلب و ۵ ماه حبس براي كارفرما صادر كرد. به همين خاطر پليس پيشگيري فاتب متهم را دستگير كرد و تحويل كلانتري […] داد، اما روزي كه قرار بود دادگاه تشكيل و متهم از كلانتري به دادسرا منتقل شود، دو سرباز وظيفه حين انتقال متهم به دادسرا شرايطي را فراهم مي‌كنند تا متهم فرار كند.»

 

فصل سوم: قرار نهايي

دادگاه در خصوص اتهام دو سرباز وظيفه داير بر فرار محكوم عليه در اثر مسامحه (اهمال منجر به فرار متهم) با عنايت به شكايت شاكي و اقارير متهمان، بزه انتسابي را محرز و مسلم دانست. اتهام سرباز وظيفه اول داير بر تحصيل مال نامشروع به مبلغ سيصدهزارتومان و اتهام ديگر او داير بر شرب خمر نيز با عنايت به اقرار متهم و نتيجه تست الكل و اظهارات ساير متهمان محرز است، اتهام خانمي كه خود را همسر متهم معرفي كرده داير بر معاونت در شرب خمر توسط متهم، يكي از سربازها از طريق تسهيل ارتكاب جرم كه موجب فرار محكوم شده است باعنايت به شكايت شاكي، گزارش واصله، اظهارات ساير متهمان، تصاوير اخذ شده از سربازان وظيفه و ساير قرائن و امارات موجود در پرونده نيز محرز و مسلم است. بنابراين به استناد مواد (126) بند پ (127) بند پ (134) بند ب (264، 164 و265 قانون مجازات اسلامي و مواد 548 و551) بند اول و ماده 2 تشديد مجازات مرتكبان ارتشاء، اختلاس و كلاهبرداري و ماده 265 قانون آيين دادرسي كيفري قرار جلب به دادرسي متهمان صادر و اعلام مي‌شود. همچنين در خصوص اتهام سرباز وظيفه دوم داير بر مفقودي دستبند به جهت پيدا شدن آن و عدم وقوع بزه و اتهام تحصيل مال از طريق نامشروع به مبلغ 500 هزار تومان به جهت فقدان ادله كافي مستندات به ماده 265 قانون آيين دادرسي كيفري قرار منع تعقيب متهم صادر و اعلام مي‌شود، اما درخصوص اتهام خانمي كه همراه محكوم عليه بوده داير بر فراهم كردن فرار محكوم عليه از طريق معرفي خود به عنوان همسر محكوم عليه و انتقال محكوم و ماموران بدرقه به خانه شخصي خود و اجازه شرب خمر توسط يكي از سربازها و محكوم عليه در آن خانه و اتهام نگهداري مشروبات الكي براي ادامه روند رسيدگي به دادسراي عمومي تهران اعلام مي‌شود.

 

مجازات ماموران خاطي و متهم فراري

«عبدالصمد خرمشاهي» حقوقدان در مورد مجازات متهمان اين پرونده به «اعتماد» توضيح مي‌دهد: «در اين مورد به خصوص بايد توجه داشت كه ماموران وظيفه موظف بودند كه از متهم مراقبت كنند، ولي نوع جرم متهم نيز مهم است. مطابق ماده ۱۲۳ قانون مجازات اسلامي اگر مجازات متهم فراري اعدام يا قصاص باشد، مجازات ماموران يا ماموري كه كمك كرده تا متهم فرار كند ۳ الي ۱۰ سال حبس است، اما اگر مجازات متهم فراري بالاي ۱۰ سال حبس باشد، مجازات ماموراني كه باعث شدند، متهم فرار كند از يك الي ۵ سال حبس است. در غير اين صورت ماموران يا مامور خاطي يا شخصي كه قصور كرده به يك سال حبس محكوم مي‌شود. البته بايد توجه كرد كه به سربازان آموزش‌هاي لازم جهت مراقبت از متهم داده مي‌شود، اما با توجه به مشكلات معيشتي كه سربازان دارند، گاهي از سوي بعضي متهمان وسوسه‌هايي براي آنان ايجاد مي‌شود و برخي از آنها هم از اين وسوسه‌ها در امان نمي‌مانند و گرفتار مي‌شود. اما در مورد وضعيت متهمي كه يا با كمك مامور يا با اغفال مامور فرار مي‌كند جدا از پرونده‌اي كه داشته، مجازات ديگري برايش در نظر گرفته مي‌شود و امكان دارد به يك سال حبس محكوم شود.» 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون