به بهانه انتشار آلبوم «هزار آوا»
در ستايشِ صبورانه سرودن
ندا حبيبي
بياييد كمي از دهه پنجاه و شصت فاصله بگيريم. از سالهاي درخشان و ابدي موسيقي ايران كه بسيار از آن گفته شده است. به نظر زمانش رسيده كه ببينيم بعد از آن دوران، موسيقي ايران چه شد؟ آيا آن خلاقيتهاي حيرتانگيز، اصالت و شورآفرينيهاي مادام جملگي در هجمه تكنولوژي، بيراهههاي فرهنگي و شرايط صعب اجتماعي به يغما رفت؟ آيا تمام تلاشهايي كه در صد سال گذشته براي حفظ ميراث معنوي موسيقي اصيل ايراني انجام شد، رو به نابودي است؟ بيشك پاسخ به اين پرسش در گرو توصيف كمي و كيفي جزء به جزء آثار منتشر شده در سي سال اخير و جستوجوي پيدايي رشته وصل قابل اتكايي است كه دهه هشتاد و نود را به دهههاي پيشين خود متصل كند. موسيقي معاصر ايراني پس از گذار از مرحلهاي كه علاوه بر پشتوانه اقتصادي داراي فرصتهاي بسيار براي عرضه در پهنه اجتماعي بود، به يكباره با محدود شدن فضاي فرهنگي و سياسي دچار آشفتگي شد. تغييرات اجتماعي در اواخر دهه پنجاه سببساز حذف گروه كثيري از هنرمندان شد و سپس با وجود درخشش بيبديل نسلي كه توسط اركان مهمي همچون مركز حفظ و اشاعه، راديو و كانون چاووش پرورش يافته بودند، از اواسط دهه هشتاد رفتهرفته فضاي رخوت و تكرار بر موسيقي ايران حاكم و مسير
به گونهاي پيش رفت كه اكنون ديگر بايد با ذرهبين به دنبال آهنگساز خلاق و يا خواننده پايبند به اصول گشت. اما از پس اين مقدمه بايستي به لايههاي ديگري از فعاليتهاي هنرمندان موسيقي كشور خاصه نسل متولدين دهه پنجاه اشاره كرد. نسلي كه به مطايبه ميتوان گفت حامل انرژي است! هنرمنداني كه با وسواس و گاه احتياط بسيار سعي در ادامه راه گذشتگان البته به سياق خود را داشتهاند. جدا از ويژگيهاي منش حرفهاي اين نسل بايد به حضور متين و اثرگذارشان اشاره كرد. نسلي كه زير سايه سنگين بزرگاني چون محمدرضا لطفي، حسين عليزاده و... به فكر اثبات خود بود و البته به دلايل گوناگون كم و كمتر ديده ميشد، چراكه بنا به آنچه در مقدمه گفته شد شهر آرماني موسيقي پشت سر آنان بود و رسيدن به سرمنزل جديد كاري بس دشوار! تعداد انگشتشماري از هنرمندان اين نسل در آشفته بازار اين سالها همچنان به سلوك حرفهاي خود پايبند بوده و تن به اجراي موسيقي تجاري نسپردهاند، آلبوم منتشر كرده و به ندرت نيز اجرا داشتهاند. اجراي دريافتهاي گوناگون از رديف دستگاهي و ارايه سونوريتهاي كمتر شنيده شده ملهم از رديف، اهم آثار ايشان است.
به تازگي آلبوم «هزار آوا» به آهنگسازي مريم تژده و با آواز مجتبي عسگري روانه بازار موسيقي شده است. مريم تژده فارغالتحصيل هنرستان موسيقي و دانشگاه هنر و درس آموخته حسين عليزاده، هوشنگ ظريف و داريوش پيرنياكان است. سياق نوازندگي تژده همانند اساتيدش همراه با تسلط بالا به اصول رديفنوازي و تكنيكهاي برگرفته از شيوه تارنوازي علياكبر شهنازي است. او كه پيش از اين در آثاري مثل: نقشبندان و اين شرح بينهايت، تبحر خود را در اجراي آثار دستگاهي خاصه آثار شهنازي به نمايش گذاشته بود، در هزارآوا دست به آهنگسازي زده و در پرورش و بسط ملودي خاصه در چهارمضرابها بسيار موفق است. جدا از تسلط در نوازندگي و ظرافتهايي كه در تنظيم به كار رفته، فضاي فرميك آلبوم نيز به نقشآفريني محوري ساز تار وفادار است. جواب آواز تژده در اين اثر با مضرابهاي روان و با صلابت و به دور از گيجي و بيراهه رفتن است.
اما برگ برنده اين اثر آواز مجتبي عسگري است. مجتبي عسگري كه به جرات ميتوان گفت از مسلطترين آوازخوانان عصر ماست و در ارايه هنر خود با وسواس و پايبندي به مباني اصيل آواز ايراني به كمترين انحرافي دچار نشده، هنرآموخته مكتب اصفهان است و از محضر بزرگاني چون حسين عمومي و محمدرضا شجريان بهره جسته و در تمام سالهاي فعاليتش به ثبات قدم و وظيفهشناسي پيرامون آواز ايراني شهره بوده است. عسگري در هزار آوا بيات ترك ميخواند و به وضوح پختگي و تسلط را در صدا و لحن آوازياش ميتوان دريافت كرد. او با طمأنينه آواز ميخواند و سعي در به رخ كشيدن قدرت حنجره خود به مخاطب ندارد. عسگري هنر آواز را به زيبايي درك كرده و اين زيبايي را با بمخوانيها و فرودهاي دلپذير به مخاطب منتقل ميكند.
نكته مهم ديگر انتخاب شعر در آواز است: غزلي عاشقانه از شاعر معاصر ابوالحسن ورزي كه با توجه به پررنگ بودن نقش حس در آواز بيات ترك به حد عالي تلفيق شعر و موسيقي در اين اثر رعايت شده و البته تسلط عسگري يكنواختي را از اين آواز زدوه و با مدگرداني در ارايه مفهوم شعر موفق عمل كرده است. اگر برخي كاستيهاي موجود در تنظيم تصنيف و تا حدي اُفت آفرينش خلاقانه در قطعات بيكلام -كه باعث يكنواختي شنيداري شده است- را درنظر نگيريم، آلبوم هزار آوا تلاش موثري است در راستاي همان راهي كه نسل دهه پنجاهي تاكنون پيش برده است: حفظ ميراث بزرگان پيشين در وفادارانهترين حالت ممكن و ايجاد ظرفيتهاي نو شنيداري در چارچوب رپرتوار دستگاهي موسيقي ايران.