اين هفته هند ميزبان يكي از مهمترين نشستهاي سران اجلاس گروه 20 بود؛ جايي كه دولت اين كشور در دعوتنامههاي رسمي خود از سران كشورها هيچ اشارهاي به نام هند نكرده و در عوض واژه بهارات را به كار برده است. بهارات يك اصطلاح سانسكريت است كه ريشه در متون مقدس هندو دارد. در واقع اين اقدام يك اشتباه سهوي نبوده، چرا كه اكنون شواهد نشان ميدهد ناندرا مودي نخستوزير هند پس از 75 سال به دنبال تغيير نام كشورش است. اقدامي كه ممكن است ظرف چند هفته عملياتي شود. در اين رابطه برخي ناظران معتقدند كه ممكن است در جلسه ويژه پارلمان هند كه دو هفته ديگر برگزار ميشود، اعضاي حزب حاكم بهاراتيا جاناتا (BJP)، طرحي را به منظور تغيير نام كشور از هند به بهارات كليد بزنند. هارنات سينگ ياداو، يكي از اعضاي حزب حاكم و نماينده پارلمان هند در اين خصوص به ميدلايستاي توضيح داده كه كل كشور موافق تغيير نام هند به بهارات هستند. واژه هند، چيزي است كه انگليسيها به ما تحميل كردهاند؛ در حالي كه بهارات نماد فرهنگ ماست. همچنين سوشيل مودي، يكي از برجستهترين اعضاي حزب بهاراتيا جاناتا نيز از چنين ايدهاي بهشدت دفاع ميكند. او در خصوص درج نام بهارات در دعوتنامه سران گروه 20 ميگويد: نام كشور ما را انگليسيها، هند گذاشتهاند. به همين خاطر در تغيير نام به بهارات يك دليل استعمارزدايي عميق و تحول شگفتانگيز نهفته است.
ژست استعمارزدايي
گفتني است ناندرا مودي كه از سال 2014 به اين سو نخستوزير هند بوده، مدتهاست روندي را به بهانه استعمارزدايي آغاز كرده است. اما به گفته ناظران چنين اقدامي به معناي مقابله علني با نفوذ بريتانيا و مسلمانان است كه مليگرايان هندي نسبت به هر دوي آنها واكنش منفي دارند. همچنين اين اقدام به مثابه مبارزه با مليگرايان سكولار و قديمي هند به عنوان پايهگذاران كشور است كه تقريبا بدون وقفه از زمان استقلال تا سال 2014، قدرت در دستشان بوده است.
در واقع ناسيوناليستهاي هندو كه نمونه آن جواهر لعل نهرو، اولين نخستوزير هند است، هميشه اين نخبگان را غربزده دانسته و به آنها با ديده ناكام در ارتباط با مردم مينگريستهاند. به همين دليل است كه كارشناسان معتقدند خنثي كردن ميراث بريتانيا از زمان 1947 به اين سو، در ديدگاه مليگرايان هندو نقشي اساسي دارد.
اهرم انتخاباتي
اين تغيير نام، آنهم به صورت ناگهاني و غيرمنتظره در حالي صورت ميگيرد كه هند در آستانه يكي از مهمترين انتخاباتهاي تاريخ كشور است. رقابتي كه تعيين ميكند آيا اين كشور سنت كثرتگراي گذشته را حفظ ميكند يا اينكه قرار است همچنان به مسير مليگرايي هندوي ناندرا مودي ادامه دهد؟ در يك سطح، تغيير نام كشور ميتواند پاسخي ساده به ائتلاف تشكيلشده مخالفان دولت متشكل از 28 حزب باشد كه با نام هند خود را براي انتخابات عمومي آماده ميكنند اما بايد در نظر داشت كه استفاده از اصطلاح سانسكريت بهارات دقيقا فراتر از رقابتهاي انتخاباتي است چرا كه اين موضوع براي ناسيوناليستهاي هندو با روح كشور مرتبط ميشود.
آخاند بهارات!
جي ساي ديپاك يكي از معروفترين روشنفكران مليگراي هندو مدعي است كه هندوهاي اين كشور به دليل حكومت مسلمانان و همچنين استعمار بريتانيا دچار تشويش ذهني شده و هيچگونه دركي از بهارات به عنوان يك مفهوم باستاني هندي ندارند.
در واقع ديپاك دنبالهروي ويناياك سواركار است؛ شخصي كه تقريبا يك قرن پيش نخستين نظريه ناسيوناليسم هندو به نام هندوتوا را مطرح كرد. تمركز اين نظريه بر مقابله با مسلمانان است؛ امري كه سواركار مدعي است آنها در هند خارجي محسوب ميشوند. وي همچنين مروج امپراتوري باستاني بهارات نيز هست؛ ساختاري كه از سند تا اقيانوس هند را دربر گرفته و يك ملت واحد را تشكيل ميدهد.
در همين راستاست كه طي سالهاي اخير مفهوم آخاند بهارات به معني تقسيمناپذير تبديل به يك فانتزي توسعهطلبانه در ميان سياستمداران و ايدئولوگهاي مليگراي هندو شده است. در واقع براي آنها اين مفهوم نشاندهنده سياستي يكپارچه است كه كل هند، پاكستان، بنگلادش، افغانستان، نپال و ميانمار را در بر ميگيرد. به اين دليل است كه شاهد بوديم چندي قبل وزير امور پارلماني هند در توييتي نقشهاي از دوران باستان هند را كه در پارلمان نمايش داده شده بود به اشتراك گذاشته و زير آن نوشت: تصميم مشخص است. آخاند بهارات!
اين صحبتها باعث شد تا بلافاصله وزير خارجه پاكستان نسبت به آن موضعگيري كرده و آن را ديدگاهي توسعهطلبانه از سوي دهلي نو عنوان كند. حتي شاهد بوديم بنگلادش كه معمولا روابط نزديك و پايداري با هند دارد نيز نسبت به اين مساله ابراز نگراني كند. در همين رابطه هرچند كه گفته ميشود چنين موضوعي در حد حرف بوده و دولت هند به دنبال استفاده از اين قضيه به منظور تحكيم يك مليگرايي هندو در داخل كشور است اما ناظران در خصوص اين ماجرا دو هشدار را مطرح كردهاند. نخست اينكه ادامه چنين فرآيندي بهطور واضح بيانگر ناديده انگاشتن اقليتهاي فراوان قومي و مذهبي در داخل كشور است. همچنين اين موضوع ميتواند به دامنه درگيريهاي خارجي به خصوص با پاكستان نيز دامن بزند.
طي روزهاي اخير برخي از رسانههاي محلي پاكستان اعلام كردهاند كه اگر قرار است نام هند به بهارات تغيير كند، آنگاه آنها ميتوانند نام خود را هند بگذارند! موضوعي كه بيانگر مناقشه خونين و فاجعهباري است كه از زمان استقلال كشور در سال 1947 ميان هند و پاكستان رخ داد كه هر دو ملت مدعي نام هند بودند.
به ياد داريم كه محمدعلي جناح به عنوان بنيانگذار پاكستان، آشكارا از اينكه نام كشور بزرگتر هند است، ناراحت و خشمگين بود. او معتقد بود كه پاكستان بخشي از هند است؛ سرزميني كه براي قرون متمادي يك تمدن منسجم شناخته ميشد. در آن زمان جناح و حتي بسياري از سياستمداران هندي گمان ميكردند كه جدايي دو كشور موقتي است و سرانجام هر دو به يكديگر ميپيوندند. اما حوادث خونبار بعدي به خصوص شعلهور شدن دامنه اختلافات در كشمير باعث شد تا جدايي پاكستان از هند به صورت فاجعهباري رقم بخورد. امري كه از آن زمان تاكنون آتش تنش و درگيري را ميان دو كشور حفظ كرده است.
در همين رابطه است كه عايشه جلال، مورخ هندي معتقد است: اگر ناسيوناليستهاي هندو به هدف خود برسند و نام كشور را به بهارات تغيير دهند، اين امكان را فراهم ميكنند كه كشورهاي ديگر شبهقاره بر هويت تاريخي- هندي خود تاكيد كنند. هندي بودن ديگر يك دال سياسي نيست، بلكه ميتواند معنايي فرهنگي و تمدني پيدا كند. بنابراين بهطور قطع، در نهايت منجر به اين خواهد شد كه جهان، شبهقاره را به عنوان كلي هند توصيف كند. همچنين چنين اقدامي حامل دگرگوني معنايي و رواني بسيار زيادي نيز خواهد بود. يعني شما ميتوانيد از موسيقي توليدشده در پاكستان به عنوان موسيقي هندي صحبت كنيد و از اردو به عنوان يك زبان هندي؛ همانطور كه ميتوان از هنديها در دهلي، داكا و لاهور صحبت كرد. به همين دليل است كه مردمي كه سرسختانه با ايده تغيير نام هند مخالفت ميكنند، كساني هستند كه با مفهوم اصلي نهرويي از ملت هند پيوند دارند. ششي ثارور، سياستمدار و نويسنده مشهور حزب كنگره يكي از اين نمونههاست. او استدلال ميكند نام هند، ارزش سياسي، اقتصادي، فرهنگي و تجاري غير قابل محاسبهاي دارد و از دولت خواسته تا از چنين اقدامي صرفنظر كند چرا كه معتقد است: با برگزيدن نام بهارات، انحصار هويت هندي را از چارچوب مرزهاي كشور خارج كرده و آن را تقسيمپذير ميكند.