درباره تاثير كيوريتور بر ارزش و برندينگ يك هنرمند
جوازي براي ورود به حلقه بالايي دنياي هنر
سوانا بغوزيان
اينكه شهرت هنرمند يك عامل مهم در قيمتگذاري اثر هنري است، امري بديهي است. اما شهرت هنرمند در دنياي كنوني هنر از چه مسيري به دست ميآيد؟ دو عامل موثر كه كيوريتور نيز در آن نقشي اساسي دارد، دوسالانهها و موزهها هستند.
1- دوسالانهها
در حال حاضر، يكي از ابزارهاي اعتباربخش دوسالانهها هستند. ورود به برخي از اين رويدادها مثل ونيز يا داكيومنتا گواهي بر اهميت هنرمند است. اين نمايشگاههاي بزرگمقياس كه در فواصل منظم (از دو تا پنج سال) برگزار ميشوند، به گفته پائول اونيل (1)، كيوريتور و پژوهشگر هنر، جلوهگاهي بهروز از آخرين گرايشهاي هنري هستند كه جريانات هنري معاصر را توليد و تنظيم ميكنند و حتي ارتقا ميدهند. در واقع، در دنياي هنر امروز شيوههاي هنري جديد بيشتر از طريق دوسالانهها وارد بازار هنر ميشوند، نوئل ادامه ميدهد كه دوسالانهها غالبا به ترويج مفهوم معاصر ميپردازند، اما نه به اين معنا كه گذشته را انكار كنند، بلكه به عنوان وسيلهاي كه هنر را وارد بازار سازند. (2)
دهه 1990 م. با ازدياد دوسالانهها در عرصه هنر روبهرو بود؛ ظهور جهانيسازي و پايان جنگ سرد، موانع ايدئولوژيكي، اقتصادي و ارتباطي را از ميان برداشت و اين امر رشد فزايندهاي را در تعداد دوسالانهها پديد آورد. گسترش اين رويدادها و ساير شبكههاي نهادي سبب شد تا در درونِ قدرتِ موجود در سازوكارِ دنياي هنر موازنه ديگري صورت پذيرد: در درون اين ساختار توزيعي نوين، «كيوريتور مستقل» با برتري شغلي خود نسبت به ديگر فعالان هنري و فرهنگي - يعني سفرهاي پياپي، مواجه شدن با آثار بيشتر، نمايش آثار و توليد نمايشگاهها - توانست بيشترين تاثير را بر روشهاي هنري بگذارد. اين رويدادهاي به خصوص، براي كيوريتورها كه در آن به عنوان واسطي ميان امر محلي (آثار هنري و هنرمند) و امر جهاني (موزهها و گالريها) به فعاليت ميپرداختند، اين امكان را فراهم آورد تا از طريق نمايش گستره وسيعي از آثار، هنرمندان را وارد سازوكار جهاني موزهها و گالريهاي بينالمللي كرده و بر برندينگ هنرمند تاثير بگذارند، ساختاري كه از طريق آن، هنرمنداني نظير شيرين نشاط و ويليام كنتريج (3) به شهرت دست يافتند.(4) در نتيجه، كيوريتور به عنوان يك كارشناس و كسي كه مسووليت برپايي دوسالانهها، سهسالانهها يا داكيومنتا را بر عهده دارد، وظيفه شناسايي هنرمندان، آثار هنري و جهانهاي هنري جديد را بر دوش ميكشد، زيرا كه به خاطر تاكيد كارگزاران اجرايي پشت دوسالانهها بر امروزي و پيشتاز بودن اين رويدادها، هنر جديد قبل از آنكه توسط بازار هنر تاييد شود، ابتدا در دوسالانهها به نمايش گذاشته ميشود.(5) كيوريتور با شركت دادن هر هنرمند در دوسالانه به گفته السيا زُرلوني (6) (1395) درواقع «جواز ورود به حلقه بالاتري از دنياي هنر»(7) را براي وي صادر ميكند. اين كار موجب اعتباربخشي ميشود. اعتبار هنرمند اِلماني مهم در قيمت است. نقدهايي كه حول اثر شكل ميگيرد و اطلاعاتي كه دلالان در اختيار ميگذارند و نمايشگاههايي كه كيوريتورها برپا ميكنند، همگي در ارزشگذاري يك اثر هنري و در نتيجه برندينگ هنرمند موثر هستند. بر اين اساس، قيمتگذاري و ارزشگذاري اثر هنري كاري گروهي است و كيوريتور در كنار منتقد، دلال و ديگر عوامل نقشي مهم را در آن ايفا ميكند.(8)
2- موزهها
در كنار اعتباري كه از شركت در دوسالانهها براي هنرمند حاصل ميشود، حضور در نمايشهاي موزهاي نيز عاملي موثر است؛ «موزهها با معرفي يك اثر، نوع خاصي از هنر را «مشروعيت» ميبخشند و قواعد و ملاكهاي تشخيص و تعريف هنر را ارايه ميدهند». (9) اين نهادها «نقشي اساسي در تقدسبخشي به هنرمندان نوظهور و تعيين موفقيت اقتصاديشان ايفا ميكنند.»(10) به واقع، ساختارهاي نهادي معتبر، با نمايش يك اثر هنري يا شكل خاصي از هنر، آن را به رسميت شناخته و به بازار هنر معرفي ميكنند. كيوريتورها، در اين راستا، بهواسطه موقعيتهاي سازماني يا مستقل خود در موزه، به سمت شناساندن هنر قدم برداشته و با ايجاد كاتالوگ و شرح و تفسير هنر آن را ماندگار و مطرح ميسازند. آيا كيوريتور غير از تاثيري كه از طريق نمايش آثار بر ارزش اقتصادي هنرمندان ميگذارد، ميتواند در ساير بخشهاي سيستم اقتصادي نيز ورود كند؟ بله، كيوريتور اما در سيستم اقتصادي دنياي هنر -كه توليد بخشي از آن است- ميتواند نقشي متفاوتتر نيز به خود بگيرد و حتي هنرمندان را مجاب به خلق ايده مورد نظر خود كند. اين مساله، در رابطه با نمايشگاههاي كلانمقياس بارزتر است و كارگزاران آن، هنرمندان را در مقاطعي، مجبور به توليد هنرهايي ميكنند كه در واكنش به محل برگزاري نمايشگاه باشند؛ اين نوع از هنر به اصطلاح «هنر دوسالانه»(11) خطاب ميشود.
در نتيجه
با توجه به آنكه معتبرترين و ارزشمندترين آثار آنهايي هستند كه در نمايشگاههاي شناخته شده و موزهها عرضه ميشوند يا در اين رويدادها جوايزي را به خود اختصاص ميدهند، پس كيوريتور عاملي مهم در بحث ارزشگذاري هنري است، زيرا كيوريتور در انتخاب آنكه چه چيزي به نمايش درآيد يا كه نه نقشي بنيادين بر عهده دارد و در تمامي رويدادها و در سطح بينالمللي حضور دارد و بيشتر از هر كسي با آثار هنري در تماس است. پس كيوريتورها در كنار ديگر بازيكنان دنياي هنر در ايجاد يك سليقه مشترك كه محصول بازار است، سهيم هستند.
پاورقي
1- Paul O’Neill
2-O’Neill, P. (2016) . The Culture of Curating and the Curating of Culture (s) . Mit Press.
3- William Kentridge
4- Carroll, N. (2007) . Art and globalization: Then and now. The Journal of aesthetics and art criticism, 65 (1) , 131-143.
5- Ibid No. 2.
6- Alessia Zorloni
7- زرلوني، ا. (1395) . اقتصاد هنر معاصر (ص، 66. مترجم، حميدرضا ششجواني و ليلا ميرصفيان) . تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
8- همان شماره 6، (ص 107-145) .
9- مريدي، م. و تقي زاده، م. (1384) . بررسي جامعهشناختي عناصر ساختاري سيستم هنر. مجله علوم اجتماعي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد. ص. 170.
10- همان شماره 6 (ص 114) .
11- Biennial art