فاجعهاي به نام برنامهريزي در فوتبال ايران
ليگ برتر به كما رفت!
به گزارش «اعتماد»، با گذشت چهار هفته از شروع بازيهاي ليگ برتر و با توجه به بازيهاي دوستانه تيم ملي و حضور سه باشگاه پرسپوليس و سپاهان و نساجي در بازيهاي ليگ قهرمانان آسيا و همچنين حضور تيم ملي اميد در بازيهاي آسيايي مسوولان برگزاري بازيها با چالش جدي روبهرو شدند. با اينكه تيم ملي بازي دوستانهاي فعلا در پيش ندارد بازيها تعطيل شده چون سه باشگاه درگير بازيهاي آسيايي هستند و از طرفي باشگاه استقلال دو بازيكنش را دراختيار اميدها قرار داده و حاضر نشده بدون مليپوشانش بازي كند تا جايي كه با انجام سه بازي از هفته پنجم ادامه مسابقات كه قرار بود سهشنبه و چهارشنبه برگزار شود به تعويق افتاد و معلوم نيست چه زماني تيمها به مصاف رقيبان خود ميروند! پيش از اين دربي تهران هم به تعويق افتاده بود و از زمان دقيق برگزاري ديدار سنتي بين پرسپوليس و استقلال اطلاعي نيست. اينكه هنوز به نيم فصل از بازيها نرسيديم و برنامهريزي بازيهاي ليگ تا اين حد آشفته شده جاي بررسي دارد. اكنون سوال اينجاست كه آيا مسوولان برگزاري بازيها از قبل خبر نداشتند يا پيشبيني نكرده بودند كه در بازيهاي ليگ قهرمانان سه نماينده داريم؟ پيشبيني نكردند كه تيم اميد كشورمان بايد در بازيهاي آسيايي رقابت كند و در آستانه جام ملتها نياز است براي فيفاديها بازيكنان دعوت شده دراختيار كادرفني تيم ملي باشند؟ پاسخ اين سوالات مثبت است و قطع به يقين آقايان از برنامهريزي بازيهاي آسيايي كه از مدتها قبل اعلام شده اطلاع داشتند و برنامه مسابقات را نوشتند. در برنامهريزي سازمان ليگ در هفته پنجم فقط چهار بازي انجام شده، هفته ششم آن به تعويق افتاده و بازيهاي هفته هفتم هم مشخص نيست كه برگزار خواهد شد يا خير!
كشورهايي كه فوتبال در آنجا به طور حرفهاي برگزار ميشود از همين حالا برنامه و تقويم بازيهاي سال بعدشان هم مشخص است، اما در ليگهاي درجه دو آسيايي هم اينچنين در برنامهريزيها آشفته عمل نميكنند. درحالي كه بيست و سومين فصل از بازيهاي ليگ برتر را سپري ميكنيم مشكلات در حد عاجز بودن در برنامهريزي مسابقات غيرقابل درك است و به نظر ميرسد با اين وضعيت دير يا زود بازهم بايد شاهد دعواهاي رسانهاي بين كادر فني و مديران باشگاهها باشيم.
ليگ ايران ليگي است كه حواشي آن بر مسائل فنياش ميچربد و گاهي هم مسوولان تصميمگيرنده با تصميمات اينچنيني بنزين روي آتش اين جار و جنجالهاي تكراري ميريزند.