تامين و تربيت نيروي انساني در آموزش و پرورش
علي اصغر فاني
بر اساس سند تحول بنيادين نظام آموزش كشور، زيرنظامها در 6 حوزه فعاليت ميكنند و بر اثر اين فعاليتها تعليم و تربيت شكل ميگيرد: زيرنظام نيروي انساني، زيرنظام مديريت و راهبري، زيرنظام پژوهش و ارزشیابی ،زيرنظام برنامه درسي، زيرنظام مالي و بودجه و زيرنظام فضا و تجهيزات.
در يادداشتهاي قبلي نقش معلم را ممتاز تعيينكننده دانسته و گفتيم مدرسه بدون نيروي انساني (معلم) تعطيل است. به عبارت ديگر معلم ركن اصلي آموزش و پرورش است.
بنابراين هرچه در تامين و تربيت و نگهداشت نيروي انساني كار شود، كم است. ذيلا در رابطه با نيروي انساني موجود (قريب به يك ميليون نيروي انساني) و عزيزاني كه در آينده به جمع ما خواهند پيوست، نكاتي را اشاره و تاكيد ميكنم:
الف- نيروي انساني موجود: بر اساس آخرين وضعيت نيروي انساني، حدود 50 درصد نيروي انساني آموزش و پرورش، فارغالتحصيل مركز تربيت معلم نيستند. ايشان بر اساس مصوبات مجلس به استخدام آموزش و پرورش درآمدهاند. اين گروه از مربيان پيشدانشگاهي، نيروهاي شركتي، آموزشياران نهضت سوادآموزي و... تشكيل شده و با توجه به اينكه در تربيت معلم مهارتهاي حرفهاي معلمي را نياموختهاند، عملا قادر به ايفاي نقش معلمي نيستند. براي بهسازي اين گروه از معلمان ميتوان به صورت زير اقدام كرد:
1- از طريق آزمون، ارزشيابي عملكرد در كلاس درس با مصاحبه و مشاهده، نيروهاي موجود را كه حداكثر 10 سال سابقه كار (بعد از استخدام) دارند شناسايي كرده، تعدادي از آنها حتي با آموزش هم قادر به تدريس نيستند،میتوان از ايشان در كارهاي ديگر استفاده كرد و بقيه را آموزش داده تا با آمادگي بيشتر در كلاس حضور يابند.
2- محتواي آموزش بايد به خوبي و دقيق طراحي شود و مدرسين باتجربه به آموزش اينها بپردازند.
3- از نيروهاي آموزش ديده براي دوره ابتدايي به عنوان آموزگار استفاده شود.
ب- نيروهاي آينده:در سالهاي اخير تعداد قابلتوجهي از معلمين بازنشسته شدهاند كه با توجه به افزايش آمار دانشآموزان، نياز به نيروي انساني بيشتر شده است. نياز به نيروي انساني به تفكيك دوره تحصيلي، رشته، جنسيت و منطقه جغرافيايي تابع خروجيهاي آموزش و پرورش اعم از بازنشستگي، ازكارافتادگي، فوت، بيماري، ادامه تحصيل و آمار دانشآموزان به تفكيك دوره تحصيلي، جنسيت و... ضرورت داشتن يك برنامه ده ساله نيروي انساني را براي آموزش و پرورش تاكيد ميكند. دانشگاه فرهنگيان و دانشگاه شهيد رجايي وظیفه تامين نيروي انساني آموزش و پرورش را برعهده دارند. اما با توجه به محدوديت ظرفيت پرديسهاي دانشگاه فرهنگيان (كل ظرفيت 70 هزار دانشجو) كه در سال 17500 نفر پذيرش خواهد داشت و نياز آموزش و پرورش فراتر از اين ظرفيت است و از سوي ديگر شرايط استانها و مناطق كشور يكسان نبوده و نوشتن يك نسخه واحد براي ايران پهناور با تنوع بالا منطقي به نظر نميرسد. اضافه ميكنم كه دانستن موضوع و دانش آن براي معلم شدن كفايت نميكند. معلمي ابعاد بيشتري از دانش را طلب ميكند. روش تدريس، قدرت تعامل با دانشآموزان، روانشناسي كودك و نوجوان و... دانشها و مهارتهاي حرفهاي معلمين است كه مربيان ما بايد واجد اين توانمنديها باشند. صرفنظر از نحوه اداره آموزش و پرورش كشور، در رابطه با تامين نيروي انساني توصيه ميشود:
1- دانشگاه فرهنگيان اولويت پذيرش خود را به رشتههاي آموزش ابتدايي و دروس علوم متوسطه 1 قرار دهد.
2- در مناطقي كه فارغالتحصيلان در مقاطع كارشناسي و بالاتر و جوياي كار وجود دارند، با برگزاري آزمون استخدامي و گزينش داوطلبان پذيرفته شده در مرحله اول و طي يك دوره يك ساله در دانشگاههاي فرهنگيان و شهيد رجايي به كلاس درس روانه شوند. (ماده 28)
3- عقد قرارداد با دانشگاههاي دولتي و معتبر. دانشجويان دروس پايه رشته خود را در دانشگاه دولتي بگذرانند و دروس معلمي را در دانشگاه فرهنگيان طي كرده و گواهينامه كارشناسي خود را از دانشگاه فرهنگيان دريافت كنند.
4- دانشجويان كارشنايي ارشد مثلا آموزش رياضي ميتوانند متعهد خدمت به آموزش و پرورش شوند. به بيان ديگر ليسانسهها با شركت در آزمون كارشناسي ارشد آموزش شركت كرده و پس از فارغالتحصيلي به استخدام آموزش و پرورش درآيند.