سرانجام سكوت سعيد جليلي شكست
ايران آنلاين| در شرايطي كه طي روزهاي اخير انتقادات بسياري از سكوت محمود احمدي‌نژاد و سعيد جليلي درخصوص حوادث غزه شكل گرفته بود، ديروز سرانجام سعيد جليلي نسبت به رخدادهاي اخير در منطقه واكنش نشان داد.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، در ديدار با جمعي از فعالين بسيج دانشجويي برخي دانشگاه‌هاي تهران بيان كرد: كساني كه شعار «نه غزه» سر دادند امروز نگران سكوت در برابر غزه هستند و همين نشانگر پيشرفت گفتمان مقاومت و اثبات حقانيت آن است و ديگر كسي نمي‌تواند ضرورت دفاع از غزه را انكار كند. ابراز نگراني از سكوت درباره غزه، پيروزي گفتماني مقاومت و اذعان به غلط بودن شعار «نه غزه، نه لبنان» است.
سعيد جليلي با بيان اينكه بزرگ‌ترين نگراني امريكا و اسراييل امروز اين است كه با جبهه‌اي گسترده از مقاومت به پهناي جغرافياي زمين و در عرصه‌هاي مختلف روبه‌رو هستند، گفت: دفاع از مقاومت نه‌تنها در رسانه كه در همه عرصه‌ها و تصميم‌گيري‌ها بايد آثار خود را نشان دهد و اين جبهه‌اي است كه وظيفه ديني و انقلابي همگاني ايجاب مي‌كند درحد وسع به‌ويژه در عرصه‌هايي كه كاستي و خلأيي وجود دارد انجام وظيفه نمايند، كمك به تصميم‌سازي براي پشتيباني حداكثري و به‌موقع از مقاومت از جمله اين وظايف است. عضو شوراي راهبردي روابط خارجي، دفاع از مقاومت را ازجمله افتخاراتي دانست كه خداوند به ملت انقلابي ايران ارزاني داشته، وي در ادامه گفت: در كتابي كه ماه پيش تحت عنوان «استبدال» منتشر شد به تفصيل توضيح داده شده است چه بايد كرد كه اين افتخار از ملت ما گرفته نشود. خواب خاموش شدن مقاومت هيچ‌گاه تعبير نخواهد شد و آرزوي دست برداشتن از مقاومت براي هميشه بر دل مستكبران و حاميان آنها خواهد ماند. نماينده رهبر معظم انقلاب در شوراي عالي امنيت ملي بيان كرد: كساني كه ده‌ها سخنراني در يك‌سال اخير در جمع دانشجويان عليه امريكا و اسراييل را بايكوت خبري مي‌كردند اكنون خود را مشتاق فريادهاي بيشتر نشان مي‌دهند و اين خود پيروزي منطق مقاومت و غلبه گفتمان آن را مي‌رساند. سعيد جليلي با بيان اينكه اروپا و امريكا و مدعيان تمدن غرب ده‌ها سال است كه رژيم غاصب، تروريست و كودك‌كش اسراييل را به عنوان نمونه ليبرال دموكرات منطقه غرب آسيا معرفي مي‌كنند، اظهار داشت: امروز اين مدعيان و طرفداران ليبرال دموكراسي هستند كه بايد سكوت خود را بشكنند و نسبت خود را با رژيم كودك‌كش صهيونيستي كه ازسوي تمدن غرب و اروپا و امريكا به عنوان نمونه براي ليبرال دموكراسي در غرب آسيا معرفي مي‌شود، روشن كنند.