• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۳ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5604 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۵ مهر

نتيجه نادرست از مقدمه درست

عباس عبدي

روزنامه‌اي كه در عمل سخنگوي اصلي طرفداري از وضع موجود است متني را با عنوان اسراييليات اصلاح‌طلبي!! و در نقد يكي از يادداشت‌هاي روزنامه اعتماد منتشر كرده در پاسخ به اين پرسش مفروض است كه: «چرا مردم مانند گذشته از مقاومت فلسطين حمايت نمي‌كنند؟» 
در بخشي از اين متن آمده: «اين پرسش مبتني بر يك گزاره خبري است و آن عدم‌حمايت مردم ايران از مقاومت فلسطين است؛ ادعايي كه تنها برگرفته از واكنش‌هايي است كه در فضاي مجازي ذيل برخي پست‌ها مشاهده مي‌شود... امروز پس از كسب چنين پيروزي بزرگي از سوي جبهه مقاومت، شاهد آنيم كه عده‌اي از رسانه‌ها به جاي حمايت، همدردي، طلب كمك براي جبهه مقاومت و حتي تمديد همراهي با آنها، در گوشه‌اي نشسته‌اند و به تحليل‌هاي غيرعلمي و غيرمنصفانه بسنده مي‌كنند. آنها به جاي اينكه از قدرت رسانه‌اي در جهت به كارگيري حمايت‌هاي خرد و كلان همه جوامع و ملت‌ها استفاده كنند و تمام تمركزشان را بر تجميع حمايت‌ها قرار دهند و به نفع ملت مظلوم فلسطين كنشگري كنند، درست برعكس آن، بر طبل ادعا‌هاي پوچ مي‌كوبند و بازوي دشمن را در جابه‌جايي حقايق قوت مي‌بخشند و با ايجاد شك و ترديد، جبهه مقاومت را سست مي‌كنند.»
‌گر چه مطلب «اعتماد» را دوست ديگر نوشته و من در مقام بحث درباره آن نيستم ولي تحليل اين پاسخ از جهاتي كه در ادامه مي‌آورم اهميت دارد. ابتدا به بخش صحيح اين نوشته اشاره كنم. ترديدي نيست كه فضاي مجازي اعم از اينستاگرام به ويژه توييتر و تا حدي تلگرام بازتاب‌دهنده فضاي عمومي جامعه نيست و حتي مي‌توان گفت كه فاصله آنها قابل توجه و زياد است. بخشي از مسووليت اين وضع متوجه سياست فيلترينگ است كه مانع از حضور آزادانه شهروندان در اين فضا مي‌شود در حالي كه ايرانيان خارج از كشور به راحتي به آن دسترسي دارند و هر كه علاقه‌مند به سياست و جامعه باشد در آن فعال است. بنابراين مطلقا نبايد اين دو فضا را يكسان دانست. ولي آيا از اين عدم يكساني مي‌توان نتيجه گرفت كه حمايت‌ها از فلسطين چون گذشته است؟ قطعا خير. اين نتيجه را بايد از طريق مشاهدات عمومي بيرون از فضاي مجازي ديد. به تعبير ديگر اثبات شيء نفي ما عدا نمي‌كند. اين حقيقت كه فضاي مجازي مطابق فضاي حقيقي نيست، اثبات نمي‌كند كه فضاي حقيقي آنگونه است كه نويسنده آن يادداشت توصيف مي‌كند. پس براي فهم فضاي عمومي بايد مستقل نظر داد. ميان دو گزاره اصلي نوشته روزنامه اعتماد و گزاره نويسنده اين روزنامه اصولگرا، قطعا گزاره «اعتماد» درباره كاهش حمايت درست است. يكي از علل اين كم شدن حمايت تا حدود زيادي تحت‌تاثير فيلم‌هاي منتشره و رفتارهاي منسوب به حماس در چند روز اول است. هر چند با جنايات اسراييل اين نگاه در حال بهبود است. به جز اين چه دليلي مهم‌تر از اينكه در ايران امكان نظرسنجي مستقل از مردم و انتشار آن را نداريم. هر ساختاري اگر تعداد حاميان سياست‌هاي خود را بالا مي‌داند، به‌طور طبيعي بايد از انجام و انتشار اين نوع نظرسنجي‌ها استقبال كند. آن‌هم در اين شرايط كه اقدامات اسراييل در غزه مي‌رود كه ركورد جنايات قبلي صهيونيست‌ها را بشكند. ما از نسلي هستيم كه كمابيش مسابقه تيم‌هاي ملي ايران و اسراييل ۱۳۴۷ را تا حدي به ياد داريم، جنگ رمضان ۱۳۵۲ را به خوبي به ياد داريم و واكنش‌هاي جامعه ايران را در آن مقاطع تجربه كرده‌ و ديده‌ايم. امروز را هم مي‌بينيم. هر كس به اندازه روابطش با جامعه، نزديكان، مردم كوچه و خيابان و... دركي از اين احساس و واكنش مردم دارد كه مطلقا قابل مقايسه با گذشته نيست. چرا؟ به نظر من نه به علت اينكه نسبت به ظلم و جنايت بي‌تفاوت شده‌اند. بلكه به اين علت كه درك آنان از اين مساله و تاثيرش بر سرنوشت ايران تغيير كرده است و مواضع رسمي حكومت نقش مهمي در اين تغيير درك داشته است.
نكته ديگر نويسنده محترم اين است كه او اعتقاد دارد كه نگاه و تحليل نويسنده اعتماد، مقاومت را ضعيف مي‌كند. به نظرم اتفاقا برعكس است. نگاه‌هاي هيجاني، تبليغي، احساسي غيرمنطبق بر واقعيت، حتي اگر موجب تقويت مقاومت شود، بسيار كم‌عمق و گذرا خواهد بود و اگر مقاومت مبتني بر واقعيت و چگونگي بسيج نيرو براي حمايت از آن نباشد، دير يا زود به صخره سخت واقعيت خورده و اثر عكس مي‌گذارد. اين نگاه فانتزي بيش از آنكه دنبال حمايت از مقاومت باشد، در پي نمايش خود است. دليل ديگر اين رويگرداني نواصولگرايان از واقعيت آشكار و مسلم اين است كه گمان مي‌كنند هر گونه عقب‌نشيني از اين گزاره بناي ذهني و سياسي آنان را فرو مي‌ريزد. لذا همچنان مي‌گويند كه جامعه كاملا مذهبي با همان معيارهاي گذشته است و اغلب طرفدار وضع موجود و مدافع ارزش‌هاي رسمي هستند. مي‌دانند كه اينها نادرست است ولي كي تق اين تصورات در خواهد آمد؟ خدا مي‌داند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون