فلسطين در گذر زمان
از طرف ديگر متعلق به اعراب فلسطين و جزيي از سرزمينهاي اسلامي تلقي ميشود. بنابراين ريشه و گذشته تاريخ فلسطين را بايد در تاريخ امپراتوري عثماني جستوجو كرد. رويكرد كشورهاي عربي پس از سال 1967 و جنگ شش روزه بيشتر به سوي منفعتطلبي و سازش با اسراييل پيش رفت. مسالهاي كه باعث شد مردم فلسطين بيش از پيش مورد رنج و محنت قرار گيرند.
بر اين اساس در سال ۱۹۴۸ قيموميت بريتانيا بر فلسطين در روز ١٤ مه پايان يافت و در همان روز كشور اسراييل رسما اعلام موجوديت كرد. درست فرداي آن روز ارتشهاي كشورهاي عربي و گروههاي زيادي از چريكهاي داوطلب عرب به محدوده رژيم تازه تاسيس اسراييل از چند جبهه حمله بردند و جنگ استقلال اسراييل از ماه مه ١٩٤٨ تا جولاي ۱۹۴۹ به طول انجاميد كه نهايتا به شكست عربها منتهي شد. همچنين در سال ١٩٦٧ ميلادي ارتش اسراييل در پي تحريكات كشورهاي عربي، طي ۶ روز صحراي سينا، كرانه باختري رود اردن، نوار غزه، بلنديهاي جولان و شهر قنيطره را به اشغال درآورد و بر تمام اورشليم (بيتالمقدس) مسلط شد و در پايان اين درگيريها اراضي تحت اداره اسراييل به بيش از ۳ برابر افزايش پيدا كرد.
با اين جنگ حدود يك ميليون نفر ديگر از عربهاي سرزمينهاي اشغال شده توسط اسراييل آواره شدند و كشور اسراييل با تسلط بر بلنديهاي جولان سوريه به ۵۵ كيلومتري دمشق نزديك شد و اينگونه بار ديگر اعراب شكست خورده و منجر به عقبنشيني آنها شد.
جنگهاي فرسايشزا در ١٩٦٧ و مقاومت فلسطين در جنوب لبنان در ١٩82-١٩71 به پيروزي اسراييل منجر شد.همچنين جنگ يوم كيپور در ١٩٧٣، نخستين درگيري لبنان جنوبي در ١٩٧٨، جنگ ١٩٨٢ لبنان، درگيريهاي جنوب لبنان بين سالهاي 2000-1985، انتفاضه اول ١٩٨٧، حملات موشكي عراق به اسراييل ١٩٩١، انتفاضه دوم در ٢٠٠4-٢٠٠0، درگيري اسراييل در غزه در ٢٠٠٦، جنگ اسراييل و لبنان در ٢٠٠٦، جنگ غزه در ٢٠٠٨، عمليات ستون دفاعي در ٢٠١٢، نبرد ٢٠١٤ اسراييل و غزه، بحران ٢٠٢١ اسراييل و فلسطين و اخيرا جنگ ٢٠٢٣ اسراييل و حماس از عمده نبردهاي مهم اين جريان در منطقه از حدود هفتاد سال پيش تاكنون بودهاند كه اخيرا هم در ۷ اكتبر ۲۰۲۳، گروههاي شبهنظامي فلسطيني به رهبري حماس تهاجمي گسترده و بيمانند در تاريخ تاسيس رژيم اسراييل و درگيري فلسطينيان با آن را عليه اسراييل از نوار غزه آغاز كردند، اين نيروها از ديوار مرزي غزه و اسراييل گذشتند و از طريق گذرگاههاي مرزي غزه وارد شهركها و تاسيسات نظامي و خاك اسراييل شدند. گردانهاي عزالدين قسام شاخه نظامي گروه حماس عمليات نظامي خود عليه اسراييل را توفانالاقصي نامگذاري كردهاند. اين در واقع اولين درگيري مستقيم در داخل مرزهاي اسراييل از زمان جنگ اعراب و اسراييل از ١٩٤٨ است. برخي ناظران از اين رويدادها به عنوان انتفاضه سوم فلسطين ياد ميكنند. فلسطين امروز تحت اشغال صهيونيسم قرار دارد و جنبشهايي در مقابله با آن تشكيل شده است كه به مبارزه با آنها ميپردازند، اگر نگاهي به نقشه جغرافيايي و سير اشغال اين خطه توسط اسراييل بيندازيم، متوجه خواهيم شد كه عملا نود درصد يا بيشتر اين سرزمين تحت اشغال اسراييل درآمده است.
با نگاهي به تاريخ مبارزات مردم و گروههاي فلسطيني، از زمان تاسيس رژيم صهيونيستي تا قبل از انتفاضه، به خوبي مشخص ميشود كه گروهها و جنبشهاي مبارز نتوانستهاند به نتايج اميدواركنندهاي دست يابند.
اختلافات ايدئولوژيكي، اختلافات در خطمشي مبارزه، نداشتن رهبري واحد، وابستگي گروههاي مبارزه به كشورهاي عربي و غيرعربي و مبارزات مقطعي از مهمترين دلايل اين ناكاميهاست.
مساله فلسطين همچنان مساله مهم نه تنها خاورميانه بلكه مساله مهم آحاد جهان است و تمام جامعه جهاني را تحت تاثير خود قرار داده است.
به نظر ميرسد حمله اخير حماس با طراحي و هماهنگي با كشورهايي مانند روسيه انجام شده باشد.
روسيه ميخواهد امريكا و اروپا را مشغول حمايت از اسراييل كند تا اوكراين را بيشتر و بهتر در هم بكوبد.
در عين حال بايد گفت اسراييل بهطور قطع و يقين در جريان اين عمليات بوده و خودش را به موش مردگي زده تا بهانهاي باشد براي سركوب نهايي حماس و اشغال مجدد باريكه غزه براي هميشه و اخراج فلسطينيها از اين باريكه به كشورهاي مصر و اردن و... .
بنابراين در واقع تهاجم حماس و شروع انتفاضه سوم نقطه جوشي در فروپاشي روابط ميان باريكه غزه و اسراييل بود.