موسوي لاري، وزير كشور دوره اصلاحات:
اصلاح قانون انتخابات زمينه مشاركت را به حداقل رساند
جبهه پايداري همه تقدير انتخابات را به دست گرفتهاند
سيد عبدالواحد موسوي لاري در گفتوگويي با جماران ضمن اشاره به روند كلي وضعيت سياسي كشور ميگويد: رويهاي كه در اين چند انتخابات در پيش گرفتهاند نشان ميدهد كساني كه قدرت دستشان است باورشان اين نيست كه حضور مردم براي پشتوانه حكومت ضروري است. به همين دليل اصلا براي آنها مهم نيست كه مردم پاي صندوقهاي راي نيايند و خوشحال هم هستند كه مردم نميآيند و فرداي انتخابات اعلام ميكنند كه از 290 كرسي مجلس، 260 نفر كانديداي ما راي آوردهاند. موسوي لاري درباره قانون جديد انتخابات و اثر آن در مشاركت مردم گفت: اين روند از سال 98 شروع شد و شما ديديد كه انتخابات سال 98 چقدر با مشكل مواجه بود. اينطور انتظار ميرفت كه مديران كشور تدبيري بينديشند و راه را براي مشاركت مردم باز كنند. با اصلاح قانون انتخابات و چيزي تحت عنوان «پيش ثبتنام» و بعضي موادي كه اين قانون داشت مثل اينكه شوراي نگهبان حق دارد منتخب مردم را بعد از راي آوردن هم رد صلاحيت كند و امثال اينها باعث شد كه زمينه مشاركت به حداقل برسد. بنابر اين موضوع مشاركت با هشدار حل نميشود و با تدابير مردمخواهانه حل ميشود و آنهم اين است كه دستاندركاران بپذيرند كه مردم ولينعمت هستند و مردم هستند كه بايد همه سطوح مديران را انتخاب كنند. متاسفانه اين «مردمباوري» دچار مشكل شده و لذا بيم اين ميرود كه قهر مردم نسبت به صندوقهاي راي جديتر از سال 98 هم باشد. اما با هشدار، سخنراني، بيانيه و امثال اينها مشكلات برطرف نميشود؛ راه روشني دارد و آن هم اين است كه بالاخره دستاندركاران اجازه بدهند گرايشات مختلف بتوانند پاي صندوق حاضر شوند و كانديداي خودشان را انتخاب كنند. اين هم نياز به يك تصميم دارد. بالاخره يك عدهاي فكر ميكنند كه انتخابات حداكثري براي كشور منفعت دارد و يك عدهاي هم فكر ميكنند انتخاباتي كه نتيجهاش از پيش معلوم باشد خوب است. نتيجهاش همين حكومت يكدستي كه شكل گرفته و قواي قضاييه، مقننه و مجريه همه به يك گروه اندكي در داخل حكومت سپرده شده است. وقتي اين طوري باشد، مردم خودشان را كنار ميكشند. تجربه انتخاباتها نشان داده كه هر وقت مشاركت پايين باشد شانس اصولگراها براي پيروزي در انتخابات بيشتر ميشود. اما در چند ماهه اخير شاهد هستيم كه اصولگرايان تاكيد ميكنند حتي اگر بازنده انتخابات هم باشند دوست دارند مشاركت در انتخابات بالا باشد. به نظر شما چرا آنها به اين نتيجه رسيدهاند؟ اين فعال سياسي اصلاحطلب درباره تلاش يك اقليت خاص براي كاهش مشاركت در انتخابات گفت: اينها همان اصولگراياني هستند كه از قافله عقب ماندهاند و خودشان هم در انتخابات ثبتنام نكردهاند. دليلش همين فضاي حاكم بر جريان انتخابات است. جبهه پايداري با يك مجموعه بسيار محدود همه تقدير انتخابات را به دست گرفتهاند. دولت آقاي رييسي هم دراختيار آنها است. بنابراين فقط براي اينها مانده كه يك هشدار بدهند. چيزي براي آنها نمانده؛ چرا هشدار؟ ثبتنام كنند و فعال باشند؛ ببينند مردم به آنها روي خوشي نشان ميدهند يا نه. بالاخره مردم حرفهايي براي گفتن دارند كه اين آقايان بايد بشنوند. شوراي نگهبان بايد پايبند به قانون باشد و قانون كشور بايد رعايت شود. برداشت آنها از قانون يك چيزي است و عامه مردم از قانون چيز ديگري ميفهمند. به همين دليل من فكر ميكنم امثال آقاي متكي هم نقشي ندارند و كار از دست آنها هم گرفته شده و آنها هم در حاشيه هستند. اصولا چيزي دراختيار اصولگرايان سنتي نيست؛ حالا هر چه ميخواهند هشدار بدهند، دعوا و خواهش كنند. او درخصوص به دست گرفتن مقدرات كشور توسط جبهه پايداري گفت: جبهه پايداري كه من ميگويم بخش عمدهاي از جريان سختي است كه همه چيز را براي خودش ميخواهد. يعني از قوه قضاييه گرفته تا قواي مقننه و مجريه و نيروهاي مسلح، بودجه، برنامه و همهچيز را براي خودشان ميخواهند. تنها راهي كه براي اين جريان اندك كه شايد در كل كشور 10درصد هم نباشند، باقي ميماند اين است كه ديگران را حذف كنند تا خودشان بمانند. ديگر بحث اين نيست كه اگر مردم بيايند آنها راي نميآورند، وقتي كانديداي رقيب وجود ندارد، از پيش معلوم است كه راي آوردهاند.
در بسياري از حوزههاي انتخابيه با اينكه اينها خيلي هم تبليغ كردند، ولي كساني كه در مظان راي آوري هستند، ثبتنام نكردند. ممكن است يك عدهاي با فراخوان ثبتنام كردهاند كه خيلي هم مردم آنها را نميشناسند. بنابر اين من فكر ميكنم مساله با سخنراني، هشدار و خواهش حل نميشود؛ بازگشت به قانون و پايبندي به اصل مردمسالاري و پذيرش اينكه مردم صاحب حق هستند، مهمترين مساله است. اصلاحي صورت نميگيرد. چون اصلا قانون را آوردند تا رويههايي كه از نظر من رويههاي غيرقانوني شوراي نگهبان بود، تبديل به قانون كردند. اصلا بناي آنها بر اصلاح نيست تا اينكه بخواهند اصلاح كنند؛ آنها ميگويند همين وضعيت خيلي خوب است. اين وضعيت كه كانديداي رقيب نباشد و مردم هم نيايند تا مطمئن شوند هركسي كه آنها اراده كردند از صندوق بيرون ميآيد. موسوي لاري در خصوص تبعات اين نوع نگاه سلبي در انتخابات گفت: رويهاي كه در اين چند انتخابات در پيش گرفتهاند نشان ميدهد كساني كه قدرت دستشان است باورشان اين نيست كه حضور مردم براي پشتوانه حكومت ضروري است. به همين دليل اصلا براي آنها مهم نيست كه مردم پاي صندوقهاي راي نيايند و خوشحال هم هستند كه مردم نميآيند و فرداي انتخابات اعلام ميكنند كه از 290 كرسي مجلس، 260 نفر كانديداي ما راي آوردهاند. آنها خيلي مشكلي در اين زمينه نميبينند و به نظر من حرفهاي آقاي متكي هم شوخي است. اگر باور داشتند بايد در مقابل سيري كه از سال 98 ديگر خيلي چهره روشني داشته مقاومتي ميكردند و مثل اصلاحطلبان داد و فريادي داشتند. نكته اينجا است كه دو نگاه وجود دارد. يك نگاه مردم با بالاصاله صاحب حق ميداند و يك نگاه هم ميگويد وقتي ما اراده كرديم كه يك كاري انجام بدهيم، از مردم ميخواهيم براي حمايت استفاده كنيم. يعني مردم تصميمات ما را حمايت كنند، نه اينكه به مردم بگوييم شما صاحب حق هستيد و ما به عنوان وكيل، نوكر و خادم شما ميخواهيم كاري انجام بدهيم. ميگويند ما مجموعه زبدهاي هستيم كه تصميمات ما خيلي مهم است و مردم وظيفه دارند كه از ما حمايت كنند. معناي حرفهاي آقاي متكي اين است. درحالي كه ما ميخواهيم بگوييم مردم صاحب حق هستند و حكومتگران، مسوولان و مديران اجرايي و غيراجرايي وظيفه دارند خودشان را با اراده مردم محك بزنند و هر جايي كه اراده مردم نيست خودشان را كنار بكشند. متاسفانه الان نگاهي كه فقط از مردم حمايت ميخواهد، حاكم است و نتيجهاش را هم ميبينيم كه چه شده است.