وقتي هنرمند خويشاوند جامعه ميشود
رضا دبيرينژاد
آدمها با تجربه، خاطره و خيالهايشان زندگي ميكنند، آشناييها سبب خاطرهسازي ميشوند و هنر باعث تجلي خيال است كه ميتواند خاطره شود و همه اينها تجربههاي ما را ميسازند. هنرمندان با خيالهايشان به ما پيوند ميخورند و قلابشان در وجود ما گير ميكند، اينگونه است كه هنر هميشه تلاش كرده تا مخاطبش را به همذاتپنداري وادارد و هر چه روايتها و شخصيتها به ما نزديكتر بودهاند يا آثار به حال زمانه ما نزديكتر بوده است قلابشان بيشتر گير كرده و ما بيشتر با آنها همذاتپنداري كردهايم و اين همذاتپنداريها تجربه و خاطره ما را ساخته است، همه داستانهايي كه خواندهايم، همه ترانههايي كه شنيدهايم و همه فيلمهايي كه ديدهايم براي ما تجربهاي ساختهاند و بخشي از خاطره ما شدهاند، گاهي بخشي از خيالها يا وجود ما بودهاند كه تجلي بيروني يافتهاند و ساخته شدهاند، اينگونه ما با آثار هنري و بعد با هنرمنداني كه خاطره و تجربه ما را ساختهاند خويشاوند شدهايم، خويشاوندي دوري كه تنها آن تصويري بوده است كه از دور ديدهايم يا آنگونه كه دوست داشتهايم، آنها را خيال كردهايم و خويشاوند خيالي ما شدهاند، با آنها زيستهايم با آثارشان گريستهايم، خنديدهايم، دلمان گرفته است، عاشق شدهايم و به سوگ نشستهايم. به همين نسبت رابطه ما با خود هنرمندان نيز در اين تجربهها تعريف شده است و حتي خود آنها نيز به يك اثر يا شخصيت خاطرهساز تبديل شدهاند ديگر برساخته نبودند بلكه واقعيتي در حال شدن بودند. ما با هامون و ليلا و پري و مشحسن و اجارهنشينها خويشاوند شدهايم و حالا انگار همه آنها دچار فاجعه شدهاند. حالا مرگ خود هنرمند به يك روايت تراژيك اما رئال تبديل شده است، ولي در اين روايت مرز واقعي و غيرواقعي، مرز تماشاگر و تماشاشونده بر هم ريخته است و به واسطه رسانههاي در لحظه از يكسو و خويشاوندي احساسي جامعه همه در صحنه حاضرند و همه در اين تراژدي نقشي دارند، اينجاست كه حضور واقعي و كنش زنده آنها چون نقشي ديده ميشود و پيش برندهاي جز خود جامعه وجود ندارد، اين تجربهاي است كه بخشي از آن حاصل ويژگيهاي هنري مهرجويي و زيست مشترك او با جامعه در چند دهه گذشته و از سوي ديگر نقش روايي و نمايشي رسانههاي جمعي امروز است كه جامعه را به يك ابرصحنه هنري تبديل ميكند كه هر كس در آن نقشي عيان دارد عيان به اندازه نسبت و احساس خودش با رخداد و اينگونه همه با آن پيش ميروند و آن را ميسازند.