نگاهي به نمايشگاه شاهين نوروزي در گالري نگر
نقاشي، بيانضمام
سارا كريمان
گستره رنگهاي درخشان كه فرمهايي گزيده همچون جزيرههايي مجزا بر بوم لكهگذاري شدهاند. بيننده را خلاص ميكند از هرگونه رج بافي ميان عينيت و ذهنيت، دلش ميخواهد حواسش به هيچ كجا نرود و همانجا بدون پس و پيش با اثر گفتوگو كند. شاهين نوروزي از ايده محوري ميگريزد و تكيه بر معنا را تقلايي ناتوان براي بازگويي تمام ابعاد يك اثر ميداند. او تماما از نقاشي براي نقاشي بهره ميجويد و بيشتر به فرم، رنگ و تركيببندي ميانديشد تا اعلاني براي واگويهها. او همواره طي مسير هنري خود معتقد به ايستايي بر سكوي شخصي و ايجاد سبك شخصي بوده است كه از بارزههاي هنر مدرنيستي است.
عيسي جباري در بيانيه نمايشگاه اخيرش چنين نوشته است: ميان كنش نقاشانه شاهين نوروزي و تصاوير «خود ارجاع» فاصلهاي وجود دارد كه نبايد آن را تنها با دالهاي زباني اشباع كرد. امتناع وي از نامگذاري اين مجموعه از همين روست. استيتمنت نوروزي كماكان ساحت نقاشانه اوست، انسان معاصر و موقعيتهاي ملتهب و حساس، موضوع تصويري اين نقاش است و اين ابژهها حامل بار رواني و دغدغههاي اجتماعي-انساني وي هستند. تلاش وي براي نمايش هويت بومي از تغيير ساختار آثارش همچون حذف پرسپكتيو آغاز ميشود و در ادامه هر سه زمينه (پسزمينه، ميانزمينه و پيشزمينه) به يك زمينه فعال بدل ميگردد. اين ترفند بصري و مداوم، نقش انضمامي نوروزي در آثار اوست.
انتخاب بستر رنگي تخت و پيادهسازي سوژهها و فيگورها در مجموعهاي متراكم كه غالبا فرمهاي زاويهداري را ميسازند نوعي حس تعليق را ايجاد ميكنند، برشهاي مثلثي رها در فضا به بادبادكهايي ميمانند كه در حصار رنگ و فرم اشباع شده اما بيوزن ماندهاند. در اين مجموعه 13 اثر به نمايش درآمده است كه 5 كلاژ و 8 تابلو نقاشي روي بوم است. نوروزي دقيقا ميداند از جلوه بصري اثر چه ميخواهد و به همين خاطر نسبتي بسيار موزون ميان كولاژها و نقاشيها برپاست. در اكثر آثار خصوصا كلاژها از چشم و لب به گونهاي كه القاگر نمادهاي تنواره است استفاده شده. اگرچه جزيياتي معنادار، صورت كلي اثر را در قاب تركيببندي نهايي شكل ميدهند اما همواره به نظر ميرسد مواجهه با كليت و ماهيت نقاشانه بر مكاشفه ميان معاني ضمني درون اثر ارجح است.
نوروزي اكسپرسيو است اما خوب ميداند چگونه لطيف و رسا نيز باشد، از پرگويي و كلپوشاني روي بوم ميگريزد و با انتخاب رنگهاي تند و جسورانه بيننده را به تماشاي درون اثر دعوت ميكند.
او اين مجموعه را نيز در امتداد زيست و باور هنري خود شكل داده است و در مسيري كه پيشتر به عنوان سبك شخصي خود برگزيده است، ضمن كنشهايي مبتكرانه همچنان بر اسلوب و سبك خويش پايبند است. او نقاشي كردن را بر انتقال معنا مقدم ميداند و تعمدا از ايجاد ساختارهايي تماتيك براي بيانگري ميگريزد او انتخاب كرده است كه نقاشي كند و در اين مسير از امكانات اين مديوم همچون رنگ و فرم و تركيببندي نهايت بهره را ميجويد. اگرچه فيگورهاي انساني در وضعيتهايي بغرنج و گاهي معيوب در آثار او به چشم ميآيد اما اثر حامل آمال انساني نيست و در قالب فرمهايي بيمكان و بيزمان بخشي از اثر را تشكيل ميدهند. هنرمند هوشمندانه تا مرز ايجاد معاني فرامتني گام بر ميدارد و ميگريزد گويي ميخواهد نشانمان دهد اين فقط يك نقاشي است پس جايي ميان فلسفه، تاريخ و جامعهشناسي به دنبال سامانبخشي معاني آن نباشيد.
اين نمايشگاه از 28 مهر الي 15 آبان در گالري نگر برگزار است.