تجليل حسن اصغري از نوشتن
زندگي بدون هنر و ادبيات لنگ است
حسن اصغري ميگويد: بدون هنر و ادبيات زندگي انسانها لنگ ميشود يا بهتر است بگوييم خشك و بيروح ميشود. اين داستاننويس در گفتوگو با ايسنا درباره آينده بدون ادبيات اظهار كرد: مگر ميشود بشر بدون ادبيات زندگي كند؟ به نظرم طرح اين سوال درست نيست. به هر حال ادبيات جزو فرهنگ چند هزار ساله بشر است و انسان بدون فرهنگ مانند يك مجسمه بياحساس است.
از نظر او «در سه، چهار قرن اخير فرهنگ به صورت عام و هنر به صورت خاص، زندگي بشر را درگير خود كرده است.»
اصغري اشاره كرد به اينكه تمام عمر خود را در حال مطالعه آثار ادبي به صورت خاص و مشاهده آثار هنري به صورت عام بوده است و افزود: فرهنگ و هنر و ادبيات در زندگي مردم عادي و اهل قلم حضور دارد. در تمام مدارس جهان مهم است و هنر و موسيقي درس ميدهند، شعر و داستان در كتابهاي درسي و دانشگاهي است. بدون هنر و ادبيات زندگي انسانها لنگ ميشود يا بهتر است بگوييم خشك و بيروح ميشود. نويسنده «وعدهگاه مرگ»، «جشن تولد با گل محبوبه شب» و «آواز فواره آب و گنجشك» درباره اينكه چرا ادبيات بايد ادامه پيدا كند و در واقع ادبيات چه چيزي براي آيندگان دارد، اظهار كرد: من براي ادبيات وظيفه تعيين نميكنم؛ زيرا ادبيات به خصوص ادبيات داستاني واقعيت جهان را بازخلق ميكند، سوالها و انديشههايي را كه در متن واقعيتهاي زندگي بشر است، به شكل دگرگون شده براي انسان مطرح ميكند و در انسان پرسش ايجاد ميكند، بنابراين انسان را وادار به انديشه درباره زندگي و روابط انسان با انسان ميكند.
او سپس بيان كرد: همه گفتهاند و خيليها تأكيد دارند كه ادبيات روح پنهان انسانها را به تصوير ميكشد و روابط انسانها را نشان ميدهد. پس ادبيات وظيفهاي ندارد هرچند پيشتر كساني آمده و براي ادبيات وظيفه تعيين ميكردند كه ناموفق از آب درآمد.
اين داستاننويس خاطرنشان كرد: فينفسه هيچ اثر ادبي، واپسگرا و ارتجاعي نيست. اثر ادبي سياه نداريم. زماني كه ميگوييم يك اثر ادبي است يعني يك اثر مترقي، پيشرو و پيشگام براي جامعه بشري است. در واقع زماني كه يك اثر ادبي واقعيت زندگي بشر را بازخلق كرده و پرسش ايجاد كرده و انسان را وادار به انديشه ميكند، بنابراين يك گام به جلوست.
او ادامه داد: خودم بسياري از كتابها را كه سالها پيش خواندهام بازخواني ميكنم و زماني كه آنها را بازخواني ميكنم، متوجه ميشوم اثري كه ۴۰ سال پيش خواندهام، الان سوال جديدي برايم مطرح ميكند يا نكته تازهاي در آن پيدا ميكنم و نگاهم را به جامعه، رابطه انسان با انسان و واقعيتهاي بيرون از متن دگرگون ميكند و وادار ميشوم از نو بينديشم.
حسن اصغري در پايان اظهار كرد: آثار هنري به صورت عام و اثر ادبي به صورت خاص، هميشه سوال برانگيز است و براي خواننده پرسش ايجاد ميكند و او را وادار به انديشه ميكند كه اين موضوع به اصل و ماهيت هنر بازميگردد كه در اثر ادبي به مراتب بيشتر نمود دارد؛ زيرا به صورت مستقيم با زندگي آدمها، رابطه انسان با جهان درون و بيرون سر و كار دارد و آنها را در داستان مطرح ميكند و بيشتر براي انسان و خواننده انديشهبرانگيز است و درك انسان و نگاه انسان را به واقعيتهاي بيرون از متن دگرگون ميكند.