ايران براي همه ايرانيان است
اسماعيل گراميمقدم
اظهارنظر اخير يكي از اعضاي جريان شريان (نزديك به جبهه پايداري) در صدا و سيما در خصوص اينكه افراد اصلاحطلب و ميانهرو نبايد در رسانه ملي حضور پيدا كنند، بيانگر تلاش برخي افراد و جريانات براي قطببندي و تقسيم ايرانيان به خودي و غيرخودي است. قبلا هم نمونههايي از اين نوع اظهارات مانند اينكه «هر كس دوست ندارد، جمع كند از ايران برود.» و... مطرح شده و بازخوردهاي منفي بسياري در ايران پيدا كردند. سخناني كه تنها نشاندهنده خودكامگي و تماميتخواهي برخي جريانات است و جايي در فلسفه وجودي جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي ندارد. اين اظهارات نشان ميدهد اين افراد و اين جريانات هيچ شناخت و باوري از ذات و فلسفه انقلاب اسلامي ايرانيان ندارند. انقلاب امام(ره) و ملت كه مردمي بودن مهمترين ويژگي آن است، براي اين پيروز شد كه توانست همه ايرانيان با ديدگاهها، تفكرات و باورهاي گوناگون را حول محور مشخصي متحد كند. پس از انقلاب هم همين به رسميت شناختن تضادها بود كه باعث شد ايران بتواند جنگ 8ساله با عراق را با توفيق پشت سر بگذارد. تصور كنيد اگر قرار بود در جنگ، قطببنديهاي اينگونه ظهور و بروز پيدا كند و ملت به دو گروه خودي و غيرخودي، حزباللهي و غيرحزباللهي و... تقسيم شود، آيا اساسا امكان مقاومت و توفيق وجود داشت؟ در جنگ هم نحلههاي فكري مختلف و تضادهايي ميان رزمندگان، فرماندهان و سياستگذاران وجود داشت، اما همگي بر تماميت ارضي ايران توافق داشتند. بر اين اساس در نبرد 8ساله با عراق قوميتهاي مختلف، اديان گوناگون و نحلههاي فكري متفاوت در كنار هم جمع شده و از تماميت ارضي كشورمان دفاع كردند. مبتني بر اين واقعيتهاست كه در مجلس شوراي اسلامي هم به عنوان نمادي از باورهاي مردم، گروههاي مختلف، اديان گوناگون و قوميتهاي متفاوت حضور دارند. حتي از منظر علمي هم تضاد و تفاوت، مادر پيشرفتهاست. ريشههاي پيشرفت جوامع، مبتني بر همين تضادها و تفاوتها پايهگذاري شده است. پنهان شدن پشت واژههايي چون «حزباللهي»، «انقلاب»، «نظام» و... در واقع مصادره به مطلوب كردن اين واژهها و مفاهيم عميق درون آنهاست. برخلاف خانمي كه در صدا و سيما حاضر شد و اعلام كرد: «اين مملكت صرفا مملكت حزباللهيها و مملكت امام حسين(ع) است.» اين مملكت متعلق به همه ايرانيان است. اكثريت قريب به اتفاق ايرانيان هم قداست خاصي براي امام حسين(ع) قائلند. حتي مسيحيان، زرتشتيان و اهل تسنن ايراني هم عشق و علاقه خاصي به امام حسين(ع) دارند و تلاش ميكنند تفكرات اين مرد جاودانه بر بلنداي تاريخ را دنبال كنند.بايد توجه داشت اصل قيام امام حسين(ع) در راستاي مقابله با تفكرات افراطي، تند و ديدگاههاي فاشيستي و ديكتاتورمآبانه بوده است. اينكه يك جريان خاص براي بالا رفتن از پلههاي قدرت و حذف رقيب از مفاهيم بلند ديني و ملي استفاده ابزاري ميكند، معنايي جز ضربه زدن به اين مفاهيم را ندارد. هر ايراني كه به وحدانيت خداوند اعتقاد دارد، ايران را دوست دارد و خواستار پيشرفت اين كشور است، حزباللهي و انقلابي و خودي است. صدا و سيما به عنوان رسانه انحصاري كشور و رسانهاي كه از بيتالمال استفاده ميكند بايد از همه ديدگاهها، تفكرات و جناحها، بهرهمند شود تا توجه افكار عمومي را جلب كند. اين رويكرد باعث افزايش تراز مرجعيت رسانه خواهد شد. اينكه در اين سالها، مرجعيت رسانه از داخل به خارج منتقل شده و حتي مديران ارشد كشور هم مدام تاكيد دارند كه دليل بسياري از مشكلات، ضعف در زمين رسانههاست، ناشي از سيطره چنين ديدگاههاي تندي در كشور است. وقتي رسانه ملي تنها بازتابدهنده ديدگاههاي يك گروه اقليت و افراطي است، طبيعي است كه مردم هم نگاهشان را به رسانههاي بيروني بدوزند. وقتي ديدگاههاي متفاوت و متضاد در رسانه ملي منعكس شود، مردم به راحتي ميتوانند سره را از ناسره تشخيص داده و مسير صواب را انتخاب كنند. كساني كه مدام پشت مقدسات مخفي شده و از اين داشتههاي ملي و مذهبي سوءاستفاده ميكنند، در واقع هيچ اعتقادي به اين مفاهيم بلند ندارند. اتفاقا به همين دليل است كه از حذف ساير ديدگاهها سخن ميگويند، چراكه ميدانند اگر ميداني عادلانه براي طرح ديدگاهها، گفتمانها و انديشهها فراهم و فرصت انتخاب به مردم داده شود، آنها هرگز در دايره انتخابهاي مردم قرار نميگيرند. اين كشور متعلق به همه ايرانيان است و همه ايرانيان بايد حق داشته باشند كه نمايندگانشان را در صدا و سيما ببينند.هر جرياني كه بخواهد ديگر نمايندگان و تفكرات مردمي را حذف كند؛ عين خودكامي و ديكتاتوري عمل كرده است. در سالهاي پس از انقلاب همواره شاهد اين بوديم كه حضرت امام(ره) بر ميزان بودن راي ملت تاكيد داشتند. رهبر معظم انقلاب هم همواره اعتقاد دارند كه حتي مخالفان جمهوري اسلامي هم «حق» دارند و «بايد» در انتخابات حاضر شوند. همه فعالان سياسي حق دارند نمايندگاني در صدا و سيما، ملي و انحصاري داشته باشند. تفكراتي كه به دنبال حذف رقيب هستند، ميدانندكه پايگاه و جايگاهي در بين مردم ندارند. اينكه گفته ميشود «ما از خوديها توقع نداريم» شكل دادن به قطببنديهاي مخرب و تلاش براي تقسيم كردن جامعه به خودي و ناخودي است. همه مردم ايران هم حق دارند در رسانههاي حاكميتي نماينده داشته باشند. جالب اينجاست اين نوع اظهارات در شرايطي مطرح ميشود كه برنامههاي صدا و سيما در سيطره يك جريان خاص سياسي است و جز در برخي برهههاي محدود مانند زمان انتخابات يا بروز بحرانها و ... فرصتي در اختيار ساير گروهها قرار نميگيرد.اميدواريم صدا و سيما بدون توجه به اين نوع ديدگاهها تلاش كند، صدا و سيما را به رسانهاي براي همه ايرانيان بدل كند.