• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5622 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۶ آبان

علي شمس اردكاني در گفت‌وگو با «اعتماد» ريشه‌هاي ظهور يهوديان اشكنازي و صهيونيسم در جهان را بررسي مي‌كند

صهيونيسم و سه هژموني پول، قدرت نظامي و نفت

مهدي  بيك‌اوغلي

راهبرد ايران در مواجهه با مناقشات اخير منطقه‌اي بايد واجد چه ويژگي‌هايي باشد؟ صهيونيست‌ها چه ريشه‌هايي در تاريخ دارند؟ دليل حمايت برخي طيف‌هاي راديكال مسيحي از صهيونيست‌ها چيست؟ منافع ملي ايران در منطقه و جهان چگونه محقق مي‌شود؟ فلسطيني‌ها چگونه خواهند توانست مطالبات خود را در سرزمين‌هاي اشغالي تحقق بخشند؟ اين پرسش‌ها و پرسش‌هاي ديگري از اين دست اين روزها به تناوب در محافل رسانه‌اي و تخصصي و حتي مباحث مردم عادي جريان دارد. بنابراين لازم است فارغ از اخبار روز، دامنه‌هاي تحليل را به لايه‌هاي دروني‌تر برده و تصويري از حقايقي ارايه كنيم كه صهيونيسم را به معناي امروزين آن شكل داده است. علي شمس اردكاني فعال سياسي و اقتصادي و يكي از چهره‌هايي كه در سال‌هاي پس از انقلاب در بطن بسياري از تحولات مهم كشور حضور داشته در جريان گفت‌وگو با «اعتماد» تلاش مي‌كند نگاهي به ريشه‌هاي ظهور صهيونيسم در عرصه تحولات جهاني بيندازد. شمس اردكاني با اشاره به راهبردهاي ايران در بطن مناقشه فلسطين اشغالي مي‌گويد: «ايران بايد به دنبال وحدت ميان همه فلسطيني‌ها باشد. هر تحركي كه باعث جدايي فلسطيني‌ها از هم باشد غلط است. حماس و محمود عباس هر دو بايد با قدرت حضور داشته باشند و منافع فلسطيني‌ها را دنبال كنند.»

 

ريشه‌هاي صهيونيسم در تاريخ تا كجا امتداد پيدا مي‌كند. آيا ردپاي اين رژيم را همانند قوم يهود بايد در كتب مقدس دنبال كرد؟

نبايد فراموش كرد رژيمي ذيل عنوان اسراييل تا به امروز بيش از 20 جنگ خسارت‌بار و بزرگ را در خاورميانه راه انداخته است. اگر رفتارهاي تروريستي گنگ‌هاي يهودي اروپايي (گروه‌هاي تروريستي، ايرگون، هاگانا و...) كه اشكنازي ناميده مي‌شوند، بررسي شود، اين جريانات ادعا مي‌كنند براي جلوگيري از آنتي‌سميتيزيم (ضد يهودي و ضدسامي بودن) تلاش مي‌كنند تا دوباره ماجراي هولوكاست در جهان تكرار نشود. اما واقع آن است كه يهوديان اروپايي، سامي نيستند كه ادعا كنند به دنبال تحقق ميراث اسراييل (كه لقب يعقوب است) هستند. براساس بررسي‌هايي كه يكي از دانشمندان يهودي برنده جايزه نوبل انجام داده، از ميان 20 ميليون يهودي موجود، تنها 2 ميليون نفر سامي هستند كه حدود 10 تا 12درصد كل جمعيت يهوديان مي‌شود. اما اگر فرض بگيريم كه اينها يهوديان سامي نيستند، اين پرسش مطرح مي‌شود كه صهيونيست‌ها ميراث‌دار كدام قوم و گروه و مليت هستند؟

شما بفرماييد ريشه‌هاي تاريخي آنها تا كجا امتداد پيدا مي‌كند؟

اينها از نسل تركان آسياي مركزي هستند كه سه دسته كلي دارند؛ نخست، هياتله يا هاپتالي‌ها كه در قرون قبل از رود اتيل (ولگا) عبور كرده، وارد اروپا شدند و از شمال بالكان تا فنلاند را گرفتند. گروه دوم صهيونيست‌ها از خزرها هستند. آنها قومي هستند كه برخي مولفان اسلامي ازجمله مولانا عبدالكلام آزاد معتقدند كه آنها قوم ياجوج و ماجوج هستند كه در قرآن هم ذكر آنها آمده است. براي درك بيشتر اين گروه خوب است به كتاب معروف آرتور كستلر (تاريكي در نيمروز) كه يك يهودي مجارستاني است، مراجعه شود. يهودي‌ها مبتني بر اساطيرشان معتقدند جدا از 12 قوم فرزندان يعقوب، دسته سيزدهمي هم وجود داشته‌اند كه در تاريخ گم شده‌اند. خزران خود را سيزدهمين گروه يهودي مي‌دانند. به عقيده آرتور كوستلر (ترجمه محمدعلي موحد) خزران قومي مرموز، موذي و مهاجم بودند كه در اثر فشار سفيد از شمال درياي خزر وارد منطقه قفقاز شدند. پس از آزار و اذيت مردم، انوشيروان شاه ايران ديواري تركان از محل دربند تا باتومي مي‌كشد كه پس از ديوار چين بزرگ‌ترين ديواري است كه براي مقابله با متجاوزان ساخته شده است. اين سد معروف است به سد ذوالقرنين. خزري‌ها همواره با ايران دشمن بودند، مدتي با وايكينگ‌ها متحد شدند و يك بار هم از راه درياي مازندران به بندرانزلي و رشت حمله كردند. نهايتا در سال 999 ميلادي براساس قول ابن روستا، (در كتاب خزران با ترجمه محمدعلي موحد) از سلاجقه شكست مي‌خورند. پس از شكست از سلاجقه، خزران از ولگا عبور كرده و پس از فشار به هان‌ها، آنها را به سمت شمال عقب زدند.

در واقع ريشه يهوديان اشكنازي به اين قوم بازمي‌گردد؟

براساس اعلام مورخان بيشتر فنلاندي‌ها از قوم هان‌ها هستند. شكست خزرها از سلطان سلجوقي متعلق به دوره‌اي است كه سلاجقه آناتولي را هم گرفته بودند و به سمت جنوب اروپا پيش مي‌رفتند. خزرها در آن زمان عليه دولت اسلامي سلاجقه با دشمنان ايران متحد شدند.

چه شد كه اينها يهودي شدند؟

از يك طرف سلطان كيقباد سلجوقي فشار بسياري به خزري‌ها مي‌آورد و‌ آنها را اجبار به مسلمان شدن مي‌كرد. از سوي ديگر سلطان روم هم به آنها فشار مي‌آورد كه شما بايد مسيحي شويد. برخي مشاوران راهبردي قوم خزرها، براي مقابله با اين فشارها تدبيري انديشيده و اعلام كردند كه بايد به دو طرف بگوييد ما نه مسلمان مي‌شويم و نه مسيحي، ما يهودي هستيم! رهبر خزرها اسم خود را يوسف گذاشت و خود را قومي ناميد كه در تورات از آنها با عنوان قوم گمشده و سرگردان ياد مي‌شد. اين گروه چون قبيله‌اي زندگي مي‌كردند در منطقه لهستان و مجارستان و جنوب آلمان و... يهوديان اروپايي (اشكنازي) را پايه‌ريزي كردند.

اشكنازي‌ها در تاريخ قدرت بالايي دارند. پايه‌هاي اين قدرت چگونه ايجاد شد؟

اين گروه براي اينكه در اروپا براي خود جايگاهي دست و پا كنند، همواره به دنبال آن بودند كه بين غيرخودي‌ها كه براساس تعاليم تلموذ (اينها اعتقادي به تورات نداشتند) اختلاف بيندازند. برخلاف آقاي تروتسكي كه از عنوان «انقلاب دايمي» استفاده مي‌كرد، اينها براساس تعاليم تلموذ معتقد به «جنگ دايمي» بودند.آنها اعتقاد داشتند كه حمله بر مال، جان، ناموس و ميراث و... افرادي كه در برابر سياست‌هاي‌شان مقاومت كنند مباح است. نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي يكي از افرادي است كه از منظر تاريخي به اين قبيله و طيف تعلق دارد. آنها معتقدند كه در هر عصري بايد با ابرقدرت وقت جهان ارتباط نزديكي برقرار كرد. ايجاد شبكه‌اي به هم پيوسته از امپراتوري رسانه‌اي، زنجيره نهادهاي مالي جهاني و... در راستاي اين ايده كلي صورت گرفت. در قرون اخير اين گروه تلاش كردند منافع خود را با منافع غرب پيوند برنند. متوجه شدند جهان جديد برمبناي سه هژموني ساخته شده است. نخست هژموني پول و پول از نظر اين گروه يعني دلار. بنابراين رفرنس پول‌هاي جهاني را دلار تعيين كرده و عهدنامه برتون وودز امضا شد. اما زماني كه ريچارد نيكسون رييس‌جمهور امريكا در دهه 70 اين معاهده را برهم زد، با تلاش‌هاي اين گروه، آب از آب تكان نخورد. هژموني دوم، نظامي بود. مثلا بن گريون (بنيانگذار اسراييل) در پيامش براي ترومن گفت: «مطمئن باشيد هر شخص يا گروهي را كه شما نخواهيد ما آنها را مي‌كشيم.»

شما از سه هژموني اصلي ياد كرديد. اما دو هژموني را تحليل كرديد، هژموني سوم چگونه ايجاد شد؟

هژموني دلار و هژموني نظامي امريكا در هژموني نفتي جمع مي‌شود. كشوري مانند ايران كه نه هژموني پولي امريكا را قبول دارد، نه هژموني نظامي غرب را و نه هژموني نفتي اين كشور را مورد پذيرش دارد، به بزرگ‌ترين دشمن اسراييل و امريكا بدل مي‌شود. به اين دليل تمركز اخبار منفي متوجه ايران است. گزارشي در كميته بازل (كميته متشكل از بزرگ‌ترين بخش‌هاي بانكي) منتشر شده كه نشان مي‌‌دهد عظيم‌ترين مراكز پولشويي جهان در اسراييل قرار دارند.

ارتباط نزديك يهوديان اشكنازي و صهيونيست‌ها با مسيحيان امريكايي چگونه شكل گرفت؟

صهيونيست‌ها از نيمه قرن گذشته تصميم گرفتند با اِوانجليكال‌ها (مسيحيان متعصب) متحد شوند. 50 سال قبل كه من در امريكا درس مي‌خواندم و به كليساهاي اين گروه سر مي‌زدم، مي‌گفتند، «فلسطيني‌ها حق دفاع از خانه خود را ندارند، چون اين خانه از اساس متعلق به آنها نيست!!» خاطرم هست يك‌بار در يكي از اين كليساها گفتم: «اين‌طور نيست و براساس تورات، اين قوم كنعان است كه وارد ارض فلسطين شده است.» فرزندان هاگان‌ها در ادامه فكر كردند جدا از همكاري با امريكا بايد با قدرت‌هاي ديگر هم همكاري كنند. بر اين اساس از نيمه قرن بيستم با چين، روسيه، اتحاديه اروپا، سازمان كشورهاي اسلامي، كشورهاي امريكاي لاتين و... ارتباطات نزديكي برقرار كردند. همكاري اين قدرت‌هاي جديد با اسراييل در حدي است كه هژموني‌هاي جديد را عليه ايران ايجاد كند. مثلا چين و روسيه همكاري نفتي با ايران دارند. چين ثبات در بازار نفت مي‌خواهد تا واردات انرژي ارزاني داشته باشد، اما روسيه بي‌ثباتي را طلب مي‌كند تا سهم بيشتري از بازار نفت و انرژي برداشت كند. راهبرد نهايي امريكا و اسراييل اما يكي است، اينكه ايران به شاهراه‌هاي ارتباطي انرژي براي توسعه دست پيدا نكند. من يك دهه در مذاكرات انرژي با هندي‌ها مشاركت داشتم، هر زمان كه به توافق انرژي با هندي‌ها نزديك مي‌شديم، اسراييلي‌ها و امريكايي‌ها فشار آورده و توافقات را بر هم مي‌زدند. در آخرين مورد از اين دست توافقات كه كار با راجيو گاندي تمام شده بود، كلينتون به هند آمد و با كارت پاكستان، هند را تهديد كرد كه با ايران توافقي نكنند. چين و روسيه دنبال منافع كوتاه‌مدت خود از دل درگيري‌هاي خاورميانه‌اي از جمله درگيري‌هاي قفقازي، عربي، ايراني، عبري و... هستند.

در اين ميان راهبرد ايران براي مقابله با اين تلاش‌هاي هژمونيك چگونه بايد باشد؟

ايران در بطن اين منازعات بايد مراقب تحركاتي باشد كه اسراييل عليه منافعش تدارك ديده است. اسراييل به دنبال ايجاد دوگانگي در ميان فلسطيني‌ها است. براي آنها مهم است كه تشكيلات خودگران فلسطين و حماس در تنازع دايم باشند، اما ايران بايد به دنبال وحدت ميان همه فلسطيني‌ها باشد. هر تحركي كه باعث جدايي فلسطيني‌ها از هم باشد غلط است. حماس و محمود عباس هر دو بايد با قدرت حضور داشته باشند و منافع فلسطيني‌ها را دنبال كنند. مانند دو بال پرنده‌اي كه به پرواز مي‌انديشد. تندروهاي صهيونيستي، همواره به دنبال تنازع ميان اين دو بخش بودند. دميدن در دوگانگي فلسطيني‌ها عليه منافع ملي ايران هم هست، ‌چراكه معادلاتي كه نتيجه را تعيين مي‌كند در دست صاحبان هژموني است. وقتي مرحوم قائم‌مقام فراهاني در زماني كه برخي فشار مي‌آوردند كه ايران بايد در قفقاز مداخله كند، مخالف مشاركت ايران در اين نبرد بود، به فتحعلي‌شاه گفت، «قبله عالم شما از چند ميليون نفر ايراني ماليات مي‌گيريد؟ فتحعلي‌شاه گفت از 6 كرور نفر.» قائم‌مقام گفت: «نيمي از آنها هم ماليات نمي‌دهند.» در ادامه قائم‌مقام گفت: «حاكمان روسيه چقدر ماليات مي‌گيرند؟ فتحعلي‌شاه پاسخ داد: «60 كرور نفر در روسيه ماليات مي‌دهند.» در واقع هژموني دراختيار طرفي بود كه از 60 كرور نفر ماليات مي‌گرفت. قبل از دوران قاجار در دوران صفويه و هنگامه جنگ چالدران هم اشتباهي رخ داد كه خسارت‌هاي فراواني را متوجه ايران كرد. هر طرفي كه هژموني دراختيارش باشد، منافعش را تامين مي‌كند. بر اين اساس است كه معتقدم راهبردهاي فعلي ايران براي دوري از تنازع، راهبرد درست و خردمندانه‌اي است. مجموعه تلاش‌ها بايد در راستاي وحدت فلسطيني‌ها معطوف شود تا از اين طريق قدمي به سمت بهبود برداشته شود.


   رژیم  اسرايیل تا به امروز بیش از 20جنگ  خسارت بار و بزرگ را در خاورمیانه راه انداخته است
  یهودی‌ها مبتنی بر اساطیرشان معتقدند جدا از 12 قوم فرزندان  یعقوب، دسته سیزدهمی هم وجود داشته‌اند که در تاریخ گم شده‌اند.خزران خود را سیزدهمین گروه یهودی می‌داند
  صهیونیست‌ها اعتقاد داشتند که حمله بر مال، جان، ناموس و میراث و...افرادی که در برابر سیاست‌های‌شان مقاومت کنند، مباح است
  اوانجلیکال‌هاي مسيحي معتقدند«فلسطینی‌ها حق دفاع از خانه خود را ندارند، چون این خانه از اساس متعلق به آنها نیست!!»
  حماس و محمود عباس هر دو باید با قدرت حضور داشته باشند و منافع فلسطینی ها را دنبال کنند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها