تينا جلالي
در يك سال اخير كارشناسان و صاحبنظران زيادي طي مصاحبههايشان به اين نكته اذعان داشتند كه سينماي ايران در بحرانيترين و سياسيترين شرايط قرار گرفته، طوريكه نمونههاي اتفاقات آن را در هيچ مقطعي از تاريخ سينما شاهد نبودند. اوضاع پيچيده حاكم بر سينما تحت تاثير فضاي قالب جامعه و همچنين ديدگاه و ادبيات خاص مسوولان سينما در دولت رييسي با هم درآميخته و سينما را دچار مساله و حواشي لاينحل بيشماري كرده، از ممنوع الكاري و كنارهگيري بازيگران تا صدور احكام عجيب و غريب براي هنرمندان و ساخت فيلمهاي زيرزميني و...
حالا اين حواشي به خانه سينما تنها نهاد صنفي سينماگران راه پيدا كرده و اين خانه هم از مشكلات در امان نمانده و در موقعيت بحراني قرار گرفته است . بعد از استعفاي فرهاد توحيدي دبير جشنخانه سينما، حالا كنارهگيري مرضيه برومند از مديرعاملي خانه سينما حاشيهساز و پرسشبرانگيز شده است، اگرچه دليل استعفاي مرضيه برومند به صحبتهايش در مراسم بدرقه داريوش مهرجويي نسبت داده شد اما برومند دلايل ديگري را براي خداحافظي از خانه سينما مطرح كرد. مرور اتفاقات اين چند وقت اخير سينما هم كاملا نشان ميدهد نكاتي كه مرضيه برومند در متن نامهاش مطرح كرده به واقعيت نزديكتر است .
برومند در توضيح استعفايش نوشت: «من در تاريخ دهم مهرماه از سمت مديريت عامل خانه سينما استعفا دادم.
اما چرا آمدم و چرا رفتم؟
آمدم تا هياتمديره را در عبور از بحرانهاي سختي كه پشت سر گذاشته و همچنان درگير پيامدهايش بود، ياري كنم. آمدم آغوش باز كنم و خانواده سينما به ويژه جوانها را از افتادن به دامي كه از هرسو برايشان گسترده شده به سلامت به در ببرم و نگذارم بيش از اين از روح و روانشان هزينه بدهند. آمدم تا هرآنچه احترام و اعتبار دارم به كار ببندم و از مديران و مسوولان فرهنگي بخواهم از لجبازي و عناد و بيمهري و رفتارهاي تند و اهانتآميز با هنرمندان مخصوصا با خانمهاي بازيگر دست بردارند و به آنان هشدار بدهم؛ راهي كه پيش گرفتهاند جز عميقتر شدن شكافها و نابودي سينما حاصلي ندارد. اما متاسفانهگوش شنوايي نبود، يا بود و تصميمگيرندگان اصلي كسان ديگري بودند.
آمدم تا با پرهيز از گرفتار شدن در چرخه روزمرگي و برآوردن خواستههاي ابتدايي و كوتاهمدت برخي از اعضا، مطالبات اصلي و بنيادين صنوف سينمايي را پيش ببرم و برنامههاي كلان هياتمديره را كه در اولويت خواستههاي صنوف هم بود، دنبال و اجرا كنم، اما حاشيهها و حوادث و رويدادهاي غمانگيز پيدرپي و جريانات و اختلاف نظرهاي دروني خانه سينما منجر به توقف اجراي برخي از برنامههاي كلان هياتمديره و محول شدن آن به آيندهاي نامعلوم شد.
ناتواني من در درك پيچيدگيها و تناقضهاي دروني خانه سينما كه در لغو رويداد سالانه موسوم به جشن سينما خود را نشان داد و همچنين خودداري سازمان سينمايي از پرداختهاي به موقع تكليفي به دلايل مختلف مزيد بر علت شد و احساس كردم بودن من ديگر نه تنها ثمر ندارد بلكه ممكن است به اين نهاد صنفي با ارزش و يگانه آسيب وارد كند، بنابراين استعفاي خودم را تقديم كردم و قول دادم تا تاريخ بيستم آبان همچنان خانه سينما را اداره كنم و به قولم عمل كردم. براي خانه و خانواده پرافتخار سينما آرزوي سلامتي و موفقيت ميكنم و همچنان در خدمت مردم و فرهنگ و هنر اين سرزمين هستم.
مرضيه برومند»
هشت ماه صدارت
مرضيه برومند از مديراني بود كه دراين مدت هشت ماه صدراتش ثابت كرد اگرچه به نتيجه دلخواه نميرسد اما تلاش ميكرد جانب گفتوگو و تعامل را بگيرد، او به رغم انتقادات، پاي ميز مذاكره با مسوولان سينما مينشست و از اهالي سينما دفاع قاطعانه ميكرد.
يادمان باشد در پي انتشار حكم آزاده صمدي به دليل استفاده از پوشش كلاه، كه گفته شده بود به مراكز روانشناسي و مشاوره نسبت به شخصيت ضداجتماعي خود مراجعه كند مرضيه برومند به كنايه گفت: «ما بيماريم و آقاي قاضي سالم. او افزود: اين حكم اصلا حكم قضايي نيست، انگار كه نقشهاي در راه است، دستهايي در كار است كه نميخواهد آرامش به سينما برگردد. كسي كه اين حكم را داده يا امثال كساني كه اينجور حكمها را صادر ميكنند با آرامش جامعه مخالف هستند.»
برومند همچنين به صحبتهاي محمد خزاعي رييس سازمان سينمايي درباره فيلمهاي بهنمايش در آمده در جشنواره كن و احتمال ممنوعيت فعاليت تعدادي از سينماگران در سينما بهواسطه حضور در فيلمهاي فاقد مجوز واكنش نشان داد و گفت: من از آن سخنان بسيار تعجب كردم. چنين چيزي صحت ندارد. احتمالاً آقاي خزاعي نميخواسته بگويد و زبانش اينچنين چرخيده است! ما با چنين چيزي موافق نيستيم. اگر مناسباتي درست بين خانه سينما و سازمان سينمايي درباره فيلمهاي بدون پروانه شكل بگيرد، شايد بتوانيم كاري كنيم اما چرا اين فيلمها پروانه ساخت نميگيرند؟ چرا وقتي پروانه ميگيرند، پروانه نمايش نميگيرند؟ اوگفت: فيلمهاي داراي پروانه ساخت و نمايش باز هم دچار اعمال سليقه ميشوند و جلوي آنها را ميگيرند!
مرور همين چند نكته از صحبتهاي مرضيه برومند نشان ميدهد او به واقع در جهت حمايت از سينماگران گام بر ميداشته و با خلوص و ايثار كامل پا به اين عرصه گذاشت اما حالا خداحافظي او از خانه سينما چالش برانگيز شده و اين نگراني را به وجود آورده كه قرار است براي خانه سينما چه اتفاقي بيفتد و در ادامه مسير اين نهاد صنفي چگونه اداره ميشود؟ چه كسي با چه ديدگاهي مديرعامل خانه سينما انتخاب شود؟
شرايط بحراني خانه سينما
ما در همين راستا با ابوالحسن داوودي كارگردان و تهيهكننده كه چندي است مسووليت دبيري شوراي عالي تهيهكنندگان را نيز برعهده دارد گفتوگو كرديم، او معتقد است: خانه سينما درموقعيتي كاملا بحراني قرار گرفته، بهطوريكه كمترين بيتدبيري در ادامه سياستگذاريهاي آن ممكن است منجر به روندي شود كه براي اين نهاد يگانه صنفي عميقا خسارتساز باشد، تا جايي كه حتي بسياري از تحليلهاي جريان افراطي ضد سينما و خانه سينماي مستقل جامه عمل بپوشد و آن آرزويي كه سالها مبني برمنفعل كردن و نهايتا از بين رفتن آن داشتند، كليدش زده شود.
او به صحبتهايش چنين ادامه ميدهد: ساليان سال است اين مطلب را تكرار ميكنم كه اگرچه از ابتدا خانه سينما ساختار معيوبي داشته و در تمام اين سالها هم يا فرصتش پيش نيامده يا عزمش كه با - تعامل غير انحصارطلبانه دولت با صنف - راه چارهاي براي اين ساختار معيوب سنجيده شود و با خيرخواهي به مشكلات آن رسيدگي شود، اما درمقابل خانه سينما هم همواره از توان لجستيكي برخوردار بوده كه در موارد بحران، با وجود عسر وحرجي كه متحمل شده، و البته درصورت مديريت باتدبير، فراگيرتر و ماندگارتر و قدرتمندتر هم شده است.
خانه سينما با سرپرست اداره ميشود
داوودي ميگويد: الان ديگر بخصوص با رويكرد اين دوره از حاكميت فرهنگي و جنس رفتار و كردارصرفا متكي بر تهديد و نه تعامل، فرصت از اين حرفها گذشته است، اما ميخواهم با تاكيد بگويم دوستان هيات رييسه در مسووليتي كه برعهده دارند نبايد ديگر كوچكترين اشتباهي كنند و دوباره خانه سينما را در آزموني كه از آن ناموفق بيرون آمدند قرار دهند. به اعتقاد من خانه سينما تا اطلاع ثانوي به مديرعامل نياز ندارد و با سرپرستي موقت نيز ميتواند به كار خودش ادامه دهد و معضل حاكم را بشكند.
به اعتقاد من هياتمديره فعلي بر خلاف آنچه جريانهاي فكري و سياسي تندرو رسانههاي افراطي و موافق سينماي ايزوله شده ميگويند و تبليغ ميكنند، نسبتا معقول و با كمترين مساله و حاشيه پيش رفته وكارش را انجام داده است.
اين سينماگر درادامه به تشريح وضعيت خانه سينما ميپردازد و ميگويد: به نظر من در خانه سينما چه مديرعامل مستعفي و چه هياتمديره شبيه شناگري بودند و هستند كه انگار دست و پايشان را بستهاند و بهشانميگويند شنا كن و آن وسط هممدام افرادي استهزايش ميكنند كه چرا شنا بلد نيستي؟! ... كه چرا وظايفتان را درست انجام نميدهيد؟!... متاسفم كه بايد بگويم يك عده مدام تلاش ميكنند حقايق را در مورد خانه سينما بر عكس جلوه دهند، چه جريانهايمنفعتخواهي در صنف كه تمام تلاششان را ميكنند تا خانه سينما هرچه بيشتر منفعل شود، و چه جريانهاي قدرتخواه و نيز كساني دربدنه مديريت فرهنگي كه تمام اين مدت خانه سينما را محكوم كردند به وظايفي كه امكانات اجرايياش را از او سلب كردهاند چرا متعهد نيست؟!... ولي ما كه ميدانيم چه كساني و چگونه راهها را بر خانه سينما بستهاند .
مرضيه برومند با خلوص و ايثار كامل پا به اين عرصه گذاشت
داوودي ميگويد: شايد دراين شرايط بهترين گزينه هم خود عسگرپور باشد، فكر ميكنم او در شرايط فعلي بهتراز ديگران ميتواند فضاي اتحاد را در درون صنف حفظ كند كه اين مهمترين عامل بقاي خانه است، خانه سينما درحال حاضر با هيچ سينماگر چهره و سلبريتي به جايي نميرسد چه بسا وضعيت آن به مراتب ملتهبتر هم بشود. اين هياتمديره در اندازه خود با تمام تدبيرش در چند وقت اخير رفتار كرده و اميدوارم كه دراين مورد هم تصميم شايسته را بگيرد.
به نظر من خانم مرضيه برومند با خلوص و ايثار كامل پا به اين عرصه گذاشت، اما به دليل اينكه به روحيه كار در خانه سينما آشنا نبود و با ساز و كار ساختار اين نهاد صنفي آشنايي نداشت نتوانست آنچه كه ميانديشيد را محقق كند . باز هم ميگويم براي اينكه خانه سينما در شرايط حاضر دوام بياورد و از اين بحران گذر كند، تنها به يك سرپرست نياز دارد.
داوودي: به اعتقاد من هياتمديره فعلي برخلاف آنچه جريانهاي فكري و سياسي تندرو رسانههاي افراطي و موافق سينماي ايزوله شده ميگويند و تبليغ ميكنند، نسبتا معقول و با كمترين مساله و حاشيه پيش رفته وكارش را انجام داده است.
به نظر من در خانه سينما چه مديرعامل مستعفي و چه هياتمديره شبيه شناگري بودند و هستند كه انگار دست و پايشان را بستهاند و بهشان ميگويند شنا كن و آن وسط هم مدام افرادي استهزايش ميكنند كه چرا شنا بلد نيستي؟!.. كه چرا وظايفتان را درست انجام نميدهيد؟!.. متاسفم كه بايد بگويم يك عده مدام تلاش ميكنند حقايق را در مورد خانه سينما برعكس جلوه دهند، چه جريانهاي منفعتخواهي در صنف كه تمام تلاششان را ميكنند تا خانه سينما هر چه بيشتر منفعل شود و چه جريانهاي قدرتخواه و نيز كساني در بدنه مديريت فرهنگي كه تمام اين مدت خانه سينما را محكوم كردند به وظايفي كه امكانات اجرايياش را از او سلب كردهاند چرا متعهد نيست؟!.. ولي ما كه ميدانيم چه كساني و چگونه راهها را بر خانه سينما بستهاند.