پايتختنشينها ديگر عادت كردهاند به اينكه رنگ رخ آسمان بالاي شهرشان را دودي ببينند. فرقي هم ندارد كه فصل تابستان و بهار باشد يا اينكه نه، فصل پاييز و زمستان، اين غبار آلودگي، سنگين جا خوش كرده باشد بالاي سر تهرانيها، در تابستان و بهار اما سبكبال ميرود بالاتر و در پاييز و زمستان، جا سنگين ميكند و وارونه هوار ميشود روي سر مردم. تعداد روزهاي پاك در سال 1401، تنها 2 روز بوده و طبق بررسي آماري در سالهاي گذشته، روند تعداد روزهاي پاك، كاهشي است. اين يعني كه در آيندهاي نه چندان دور، داشتن هوايي سالم، آرزويي محال خواهد بود. به خاطر اين مشكل حل نشده اما هر روز، اورژانس بيمارستانها پر ميشود از افرادي كه علايم يكسان دارند يا از تنگي نفس يا درد قفسه سينه شكايت دارند؛ افزايش 4 درصدي تعداد تماسها با اورژانس با موضوع آلودگي هوا در آبان ماه هم نشان ميدهد كه شرايط در ماههاي پيشرو بدتر هم خواهد شد. اين در حالي است كه هيچ تلاشي براي اجرايي شدن قانون هواي پاك در دستگاهها وجود ندارد و قانوني كه ميتوانست كيفيت زندگي شهروندان را بهتر كند، تنها در حافظه تاريخي مردم بماند و خاك بخورد تا شايد يك روز ابر و ماه و خورشيد و فلك، دست به دست هم دهند، بادي بوزد و هوا را براي چند ساعتي، براي شهروندان، نفس كشيدني كند.
پژو 405، جيغ ميكشد و شيب خيابان ياسمي را با سرعت بالا ميآيد، به نيمه خيابان كه ميرسد، ميپيچد و از در ورودي اورژانس بيمارستان بقيهالله ميرود داخل. چند متر آن طرفتر، بانوي جواني، با مانتو شلوار اداري و شكمي كه به مانتو چسبيده، بيحال و خسته در را باز ميكند. زن نفسنفس ميزند. راننده پياده ميشود و برايش ويلچر ميآورد. زن سرفه ميكند و دست را ميگذارد روي قفسه سينه، بعد مينشيند روي ويلچر و ميروند به سمت در اورژانس.
اورژانس بيمارستان بقيهالله شلوغ است، پرستاران، تند و سريع پردهها را كنار ميزنند و به بيمارانشان رسيدگي ميكنند. زن جوان را ميخوابانند روي يكي از تختهاي اورژانس. پرستاري علايم بيماري را چك ميكند: «تنگي نفس، درد قفسه سينه، سردرد و سرگيجه.» بعد به همكارانش ميگويد: «بارداره... دستگاه تنفسي و بايد بهش وصل كنيم.» ماسك تنفسي را ميگذارند روي صورت زن، كمي بعد، نفسهاي تند و صدادارش، قطع ميشود، حالا ميتواند نفس بكشد.
مراجعه 2 برابري
ديگر همه پرستاران اورژانس عادت كردهاند، به اينكه در فصل سرد، بايد منتظر افزايش وروديهاي با علايم تنفسي باشند. تعداد مراجعات اما در روزهايي كه شاخص آلودگي هوا، بالاست و به رنگ قرمز درميآيد، بيشتر هم است. تعداد مراجعين در روزهاي آلوده، 2 برابر ميشود. اينها را پرستار جواني ميگويد كه سرگرم رسيدگي به يكي از مراجعينش است. مراجعهكننده او، مرد ميانسالي است كه از مشكلات تنفسي، تنگي نفس و فشار در قفسه سينه، شكايت دارد. او ميگويد كه در بعضي از روزهاي آلوده، تعداد مراجعين و لزوم استفاده از دستگاه تنفسي اينقدر زياد ميشود كه گاهي دستگاه و تخت خالي براي پذيرش و استفاده افراد جديد وجود ندارد.
اين پرستار توضيح ميدهد كه بيشتر مراجعينش، افراد بالاي 70 سالي هستند كه بيماري زمينهاي هم دارند. مراجعه بيماران بدحال تنفسي، عموما صبحها از ساعت ۱۰ و ۳۰ دقيقه شروع ميشود و بعدازظهرها كه غلظت آلودگي افزايش پيدا ميكند، مراجعه به اورژانس هم زياد ميشود. حرف پرستار جوان به اينجا كه ميرسد، زن مسني را با ويلچر به اورژانس ميآورند. چادر زن يك وري افتاده است روي سرش. لبهاي پيرزن سفيد شده است، خس خس ميكند و قفسه سينهاش، تند و سريع بالا و پايين ميشود. دختري جوان پشت ويلچر راه ميرود. چشمهايش نگران است.
پيرزن را ميخوابانند روي يكي از تختهاي اورژانس، پزشك اورژانس ميرود بالاي سرش و پرده را ميكشد.
دستگاه اكو را سريع ميبرند بالاي سر پيرزن، ميخواهند نوار قلبش را بگيرند. پزشك اورژانس كه بيرون ميآيد، دارويي مينويسد روي برگه پذيرش و ميگويد: «اكسيژن هم به او وصل كنيد.» چشمهاي دختر جوان خيس است. ميگويد مادرش بيماري آسم دارد و چند روزي را به خاطر آلودگي هوا در خانه بوده است، ديروز اما پيرزن، خسته از در خانه ماندن، چند ساعتي را با دوستانش در پارك محل ميگذراند.
دستكم روزي 3 بيمار تنفسي
چند خانم و آقا ايستادهاند در صف ترياژ اورژانس. دختر جواني كه پشت ميز نشسته است، تند و سريع مراجعين را پذيرش ميكند. پزشك جوان ترياژ هم، ايستاده، بيماران را ويزيت ميكند. مهرش را ميزند روي برگه شرح بيمار و بعد سريعتر از آن ويزيتشان ميكند، قلم را ميسراند روي دفترچه و دارو تجويز ميكند. ميگويد حداقل روزي 3 بيمار، مراجعهكننده بدحال دارد، سالمنداني كه آلودگي هوا، بيماري قلبي و تنگينفسشان را تشديد كرده است. اين پزشك از بيمارستان ديگري كه جز اين بيمارستان در آنجا كار ميكند، ميگويد، از بيمارستاني كه بسياري از مراجعينش، به خاطر مشكلات تنفسي به آنجا مراجعه ميكنند و توضيح ميدهد كه به خاطر آلودگي هوا، تعدادشان هم بيشتر شده است اما آمار دقيقي نميدهد.
بيرون محوطه كوچك بيمارستان، رانندههاي آمبولانس ايستادهاند و گفتوگو ميكنند، از تعداد مراجعه بيماران حاد تنفسي كه ميپرسيم، كمي فكر ميكنند، يكيشان ميگويد كه در روز يكي، دو بيمار بدحال سالمند و ميانسال به بيمارستان ميرساند، اما تاكيد ميكند كه ممكن است آنها افراد مبتلا به بيماري ديگر تنفسي مانند آنفلوآنزا و حتي كرونا باشند، به خاطر همين مطمئن نيست كه آنها به خاطر آلودگي هوا بيمار شدهاند يا نه.
افزايش مراجعه ۱۰ تا ۱۵ درصدي
براي رسيدن به اورژانس بيمارستان قلب شهيد رجايي، بايد جاده باريك سربالايي را بالا برويم، هر فرد مبتلا به بيماري قلبي بعد از پيمودن مسير طولاني، حتما كارش به اورژانس ميكشد. بعد از پيمودن مسير، حياط آسفالته، خودش را نشان ميدهد. هم بيرون محوطه و هم داخل اورژانس، پر از مراجعيني است كه ماسك به صورت زده، منتظرند تا نوبتشان شود.
پرستاري كه اكوي قلب ميگيرد، منتظر است تا بيمارش آماده انجام آزمايش شود. در اين فاصله از او درباره تعداد افرادي كه براي انجام اكوي قلب به او مراجعه ميكنند، ميپرسيم. تعداد مراجعين او، نسبت به قبل بيشتر شده است، كساني كه از قبل مشكلات قلبي يا حتي بيماري قلبي داشتهاند و حالا آلودگي هوا، آنها را به بيمارستان كشانده است. او تخمين ميزند كه در يكي، دو روز اخير كه به نسبت، شاخص آلودگي هوا هم افزايش داشته، درصد مراجعينش هم، ۱۰ تا ۱۵ درصد بيشتر شده است.
اين حرف، پزشك ترياژ هم هست، مرد ميانسالي كه سرش گرم پر كردن برگه شرح حال بيمارانش است. او ميگويد آلودگي هوا به خودي خود مشكل قلبي ايجاد نميكند، بلكه براي افرادي كه با مشكلات قلبي دست و پنجه نرم ميكنند، ميتواند خطرناك باشد. اين پزشك ميگويد آلودگي هوا اين روزها بيشتر از اينكه باعث مراجعه بيماران قلبي به بيمارستان بشود، آنها را از نظر تنفسي دچار مشكل ميكند و افراد مبتلايي كه مشكل قلبي دارند يا از قبل يكي از عملهاي قلبي را انجام دادهاند، به خاطر همين مشكلات تنفسي، به اورژانس مراجعه ميكنند.
كودكان بيمار، در خطر بيشتر
روي صندلي بزرگ درمانگاه قلب پر از بيمار است؛ بيماراني كه لباس محلي، كردي و بلوچي به تن كردهاند. خيليهايشان با رنگ و رويهاي پريده، ماسك به صورت زدهاند و در آغوش مادر جاي گرفتهاند. دختربچهاي با چشمهاي درشت قهوهاي كز كرده بغل مادرش. دختربچه تازه چهار سالش شده است. مادرش با لهجه مشهدي ميگويد به خاطر مشكل قلبي دختر به تهران آمده است. ميگويد اين روزها دخترش مدام سرفه ميكند و گاهي حتي نميتواند نفس بكشد. مادرش ميگويد در مشهد نميتوان نفس كشيد از بس كه هوا خاكستري و تيره است. دخترك لبخند قشنگي ميزند و خيره نگاه ميكند به پسربچه شيطاني كه ماسك عروسكي به صورت زده است. سرفه، لبخند دختر را محو ميكند. دخترك را صدا ميكنند، حالا او را بايد ببرند براي معاينه و اكوي قلب.
پسربچه كوچكي، لاغر با موهايي كه به رنگ حناست، در آغوش مادر جاي گرفته است، پسربچه، بيحال، منتظر در صف اكوي قلب كودكان است. مادرش ميگويد كه قلب بچه تا همين چند ماه قبل، سوراخ بود و حتي تحت عمل جراحي هم قرار گرفت. با اين حال اما باز براي معاينه و انجام آزمايشات روتين، بايد به بيمارستان مراجعه كند. او از سختي راه و هوايي كه نيست ميگويد، از اينكه هر زمان از خانهاش كه در حاشيه پايتخت است، به بيمارستان ميآيد، حال فرزندش تا چند روز بد است، او ميگويد: «پزشك تاكيد كرده است كه هواي آلوده براي فرزندم بد است، اما براي انجام معاينات مجبورم به مراجعه به بيمارستان.» پسربچه، حالا چشمهايش را بسته است، مژههاي بلند و بورش، ظريف روي پوست رنگ و رو رفتهاش افتاده است. پسربچه از پشت ماسك نفس ميكشد، سخت و تنگ.
بيش از هزار بار تماس در روز
حقيقت تلخي است، اما در روزهاي سرد سال، هر چه آسمان پايتخت خاكستريتر ميشود، تعداد تماسها با موضوع مشكلات قلبي و تنفسي هم با اورژانس بيشتر ميشود. محمداسماعيل توكلي، رييس اورژانس استان تهران، آمار هم ميدهد و به ما ميگويد: «بهطور طبيعي با آلوده شدن هواي تهران، حجم تعداد تماسها و ماموريتهاي ما هم افزايش پيدا ميكند.» او ميگويد كه فقط تا 27 آبانماه، بيش از 26 هزار نفر با مشكلات تنفسي و قلبي با اورژانس تهران تماس گرفتهاند؛ يعني هر روز حدود هزار نفر با اورژانس تماس داشتهاند، اين در حالي كه تهرانيها تقريبا 11 هزار بار در روز، با اپراتورهاي اورژانس تماس ميگيرند. تعداد تماس، با موضوع مشكلات تنفسي و قلبي، به نسبت ماههاي قبل، در آبانماه حدود 4 درصد رشد داشته است. اين اما همه آمار و ارقام پرونده سياه آلودگي هوا نيست، توكلي ميگويد: «در 14 سال گذشته، ماموريتهاي اورژانس با موضوع مشكلات تنفسي و قلبي، حدود 15 درصد افزايش داشته است.»
او توضيح ميدهد كه كودكان با سن 5 سال و افراد بالاي 55 سال كه بيماري زمينهاي و آسم دارند، بيشترين درصد فراواني تماسها را شامل ميشوند. سوال اما اين است كه حجم تماسها در كدام مناطق تهران بيشتر است؟ توكلي پاسخ ميدهد: «در مناطق پرتردد شهري، در بازار تهران و مركز شهر كه حجم ساختمانهاي اداري هم بيشتر است، تعداد تماسها هم به تناسب بيشتر است.» به همين دليل، پيشنهاد ميدهد، بهتر است در روزهاي آلوده، افراد از تردد غيرضروري خودداري كنند و نوشيدن آب، مايعات و مصرف آنتياكسيدنها را جدي بگيرند.
قانون فراموش شده
ديگر همه از حفظند، آلايندههاي انتشار پيدا كرده از دودكش كارخانهها و كارگاههاي صنعتي، دودكش وسايل نقليه و گاز ناشي از سوختهاي فسيلي، از دلايل آلودگي در تهران پايتختند. همين دلايل، هر سال بيش از 20 هزار ايراني را به كام مرگ ميكشاند. اين ادعا را توكلي، رييس اورژانس شهر تهران تاييد ميكند، زماني كه ميگويد، در آبانماه امسال، آمار ايست قلبي- تنفسي هم افزايش داشته است، چراكه آلودگي هوا ميتواند بر افزايش ايست قلبي تاثيرگذار باشد.
سناريوي تكراري آلودگي هوا، اما زماني غمگينتر ميشود كه بدانيم، براي كاهش آلودگي هوا، قانون هواي پاك را داريم كه حدود 6 سال از عمر آن ميگذرد و براي عملي شدن 34 مادهاي آن، هر سال، بودجه هم مصوب ميشود، امسال اما بودجه عملي شدن اين قانون، به نسبت سال قبل كاهش داشته است؛ بودجه قانون هواي پاك در سال 1401، 320 ميليارد تومان و در سال 1402، به عدد 288 ميليارد تومان كاهش پيدا كرد.
جز بودجهاي كه آب رفته است، رمقي هم براي اجرايي كردن بندهاي اين قانون نيست. هر كدام از ارگانها، سازمانها و وزارتخانهها وظيفهاي دارند براي عملي كردن اين قانون؛ به عنوان مثال، طبق ماده 8 قانون هواي پاك، «تمامي اشخاص حقيقي و حقوقي مالك وسايل نقليه موتوري اعم از سبك، نيمهسنگين، سنگين و موتورسيكلت مكلفند وسايل نقليه خود را پس از رسيدن به سن فرسودگي از رده خارج كنند.» پليس هم ميتواند پس از رسيدن به سن فرسودگي، هر روز استفاده، اين وسايل را جريمه كند؛ طبق ماده 4 هم، شمارهگذاري وسايل فرسوده ممنوع است. آمار و ارقام وسايلي كه امروز، ميرانند، اما هم به شهروندان و هم به هوا دهنكجي ميكند؛ بر اساس آمار اعلام شده از طرف پليس راهور، ۴۵ درصد كل وسايل نقليه، ۹۰ درصد موتوسيكلتها و ۸۰ درصد خودروهاي عمومي كشور فرسودهاند. شرايط براي وسايل حمل و نقل عمومي هم بغرنج است، هرچند كه آمار يكساني فقط براي كمبود تعداد اتوبوسها در شهر تهران وجود ندارند و هر روز مسوولان آمار و ارقام جديدي ميدهند، اما در فروردين امسال، عليرضا زاكاني، شهردار تهران، از كمبود 8 هزار اتوبوس در تهران خبر داده بود. درست است كه ادعا شده، در ماههاي اخير، 200 دستگاه اتوبوس نو، به حمل و نقل عمومي تزريق شده است، با اين وجود اما زخم كهنه و قديمي آلودگي هوا، چركين، دهن باز كرده و بايد پانسماني اساسي شود.