بسته تحولي توسعه مشاركتها در آموزش و پرورش ايران
سيدجواد حسيني
در سه يادداشت قبلي ابتدا به ضرورت توسعه مشاركتها در نظام تعليم و تربيت پرداختيم و تحقق اين مهم را موجب افزايش انگيزه، بسط نوآوري و خلاقيت و تعميق هويت معلمان و دانشآموزان برشمرديم همچنين مدل مفهومي مشاركت و شيوههاي متعدد مشاركت شامل مشاركت شعاري، مشاركت محدود و مشاركت واقعي در آموزش و پرورش را تبيين نموده، در سومين نوشتار اهميت و ضرورت مشاركت در نظام تعليم و تربيت مبتني بر اسناد فرادستي خصوصا نقشه جامع علمي كشور و سند تحول بنيادين را تشريح نموديم. در اين يادداشت بسته تحولي توسعه مشاركتها، كاهش تمركز و اجتماعي شدن آموزش و پرورش پيشنهاد ميگردد كه قادر است نظام جامعي از مشاركت را در سازمان پهن پيكر تعليم و تربيت توسعه دهد و نهادينه سازد. آموزش و پرورش به سختي به توسعه مشاركت معلمان، اوليا و دانشآموزان، كارشناسان و مديران مدارس، صاحبنظران و انديشمندان نيازمند است، سويه ديگري از نياز آموزش و پرورش به اجتماعي شدن و جامعهپذيري آموزش و پرورش مربوط ميشود. آموزش و پرورش هنگامي ميتواند مشاركت را توسعه دهد و كيفيت را ارتقا بخشد و توجه و تمركز دولتها را به خود جلب و جذب نمايد و اوليا و خانواده را به مشاركت بالاصاله فراخواند كه اجتماعي شود و در ذهن جامعه و فرهنگ گفتماني مردم جا باز كند. اين مهم از طريق فرآيند جامعهپذيري محقق ميگردد. روايت ديگري كه آموزش و پرورش را در قفس آهنين كميتگرايي و بيانگيزگي فرو برده است داستان بروكراسي متصلب و آهنيني است كه در مديريتي عمودي، زمخت و چند لايه اعمال ميگردد و قدرت خلاقيت، نوآوري و انعطاف و اشتياق را از آن دور ميسازد. بسته تحولي توسعه مشاركتها، كاهش تمركز و اجتماعي شدن گام مهمي جهت زدودن اين غبارها از دامان نظام تعليم و تربيت تلقي ميگردد، در اين نوشتار سعي خواهيم نمود ابتدا به معرفي كلي اين بسته تحولي بپردازيم و در يادداشتهاي بعدي هريك از محورهاي اين بسته تحولي را بيشتر تشريح خواهيم كرد.
در اين نوبت سعي خواهيم كرد ابتدا به معرفي كلي اين بسته تحولي بپردازيم و در يادداشتهاي بعدي هر يك از محورهاي اين بسته تحولي را بيشتر تشريح خواهيم نمود.
براي تدوين بسته تحولي توسعه مشاركتها و كاهش تمركز و اجتماعي شدن آموزش و پرورش، اولين موضوع مهم اين است كه اضلاع و اجزاي موثر در مشاركت را مشخص نماييم. مجموعه اضلاع و اجزاي مشاركت در نظام آموزش و پرورش به دو بخش درون و برون سازماني قابل تقسيمند. در بخش درونسازماني معلمان، مديران، كارشناسان و كارمندان، بازنشستگان وپيشكسوتان، دانشآموزان و مدارس، ادارات استانها و مناطق و در بخش برونسازماني دانشگاهيان و حوزهها و مراكز علمي و پژوهشي، اولياي دانشآموزان، دستگاههاي دولتي، دستگاهها و سازمانهاي عمومي و به ويژه تشكلها و سازمانهاي مردمي و غيردولتي، انجمنهاي خيريهاي و مجمع خيرين مدرسهساز براي مشاركت در نظام آموزش و پرورش را ميتوان موردنظر قرار داد.
از طرف ديگر در اين بسته سطوح مشاركت از مدرسه و معلمين و دانشآموزان و اوليا و مردم از كف مدرسه تا منطقه، ادارات كل استان و ستاد ملي يعني وزارت آموزش و پرورش بايد موردنظر قرار گيرد.
در اين بسته تحولي براي هر يك از اضلاع و اجزاي مشاركت طرحهاي مناسب و تحولي مشاركتمحورانه بايد طراحي و به اجرا گذاشته شود. در حوزه معلمان، طرحهاي پارلمان مشورتي و مجازي معلمان، طرح جام، نظام تصميمگيري مشاركتمحورانه از مدرسه تا ستاد، توسعه كمي و كيفي تشكلهاي اجرايي و انجمنهاي علمي معلمين، حضور نمايندگان معلمان در كارگروهها و شوراهاي تصميمگيري و طرح قشربندي حرفهاي معلمان. در بخش اولياي دانشآموزان، طرح پارلمان مشورتي اوليا و طرح مشاركت اوليا در قالب مدرسهياري شامل خودياري، ورزشياري، فنياري، توانياري، دانشياري، مديرياري، كلاسياري و سلامتياري.
در بخش مشاركت بازنشستگان و پيشكسوتان سه طرح ايجاد باشگاه بازنشستگان حداقل در هر منطقه يك باشگاه بازنشستگان، طرح راهنمايان باليني و طرح گنجينه مديران استثنايي در حوزه مشاركت دادن استانها و مناطق، طرح جام، طرح نظام تصميمگيري مشاركتي از مدرسه تا ستاد و خصوصا طرح ايجاد كارگروههاي كيفيت بخش شامل آموزش و پرورش و توانبخشي و واگذاري آن در قالب 16 كارگروه با مسووليت استانها.
در حوزه مشاركت دانشآموزان تشكيل مجلس واقعي و مجازي دانشآموزان طرح هر دانشآموز حداقل يك نقش و يك تشكل تقويت كمي و كيفي تشكلهاي دانشآموزي و طرح مدام در دوره دوم ابتدايي و متوسطه اول.
در حوزه مشاركت مديران مدارس، كارشناسان ادارات استانها و ستاد دو طرح نظام تصميمگيري مشاركتي از مدرسه تا ستاد و طرح جام (جمعآوري ايدههاي مطلوب) در بخش طرحهاي مشاركتي برونسازماني براي دستگاههاي دولتي و عمومي، طرح 100 دبيرخانه 100 مدرسه، طرح حامي، طرح مدرسهسازي تخصصي دستگاههاي دولتي و گسترش كمي و كيفي مدارس و مراكز آموزش، توانبخشي و مشاورهاي غيردولتي، در بخش تشكلهاي غيردولتي و مردمي، توسعه كمي و كيفي سازمانهاي مردمنهاد موردنظر خواهد بود كه براي تحقق اين امر بايد
6 محور مورد تاكيد قرار گيرد، شامل: توسعه شبكهسازي، توسعه موضوعي، توسعه قشري، توسعه منطقهاي و توسعه توانمندسازي تشكلها و تدوين طرح نظامنامه تعامل اين تشكلها با سازمانهاي غيردولتي و عمومي.
درخصوص مشاركت صاحبنظران و دانشگاهيان و حوزويان در قالب «طرح رصد و كاربست مطالعات ملي و بينالمللي»، از ايدهها و انديشههاي ايشان بهرهمند خواهد شد.
پس از معرفي كلي بسته توسعه مشاركتها لازم است اشاره كنم كه ايدههاي خوب براي آن كه از عالم جهان ذهن به جهان واقعي كوچ كنند و جامعه عمل به خود گيرند علاوه بر گفتمانسازي يا نمادينهسازي كه در اين چهار نوشتار بر آن تاكيد نموديم بايد به سمت ستادينهسازي و درنهايت نهادينهسازي حركت كنند، اكنون براي ستادينهسازي جريان توسعه مشاركت در آموزش و پرورش و با تاكيد مجدد بر اين نكته كه تحقق ايدهها، طرحهاي خوب و ايدهآل امكانپذير نيست مگر با ساختارمندسازي و ستادسازي تا از اين طريق با رويكرد برنامهمحور، امكان دستيابي ايدههاي خوب به نتايج و تحقق اهداف مطلوب فراهم آيد. بدين منظور در وزارت آموزش و پرورش «شوراي راهبري توسعه مشاركتها» با 4 گروه مشاركت معلمان، مشاركت دانشآموزان مشاركت اوليا و مشاركت پيشكسوتان و بخش خصوصي پيشنهاد ميگردد. تا از اين طريق امكان هماهنگسازي بخشهاي گوناگون نظام تعليم و تربيت و نيز همافزايي برنامهها و جلوگيري از تداخلها و تزاحمها راحتتر فراهم گردد و البته اين ساختار در خطي ممتد از سطح ستاد تا ادارات كل و مناطق و نواحي و درنهايت مدارس بايد تدوين و ترسيم گردد.
و پس از آن است كه برنامههاي مشاركتي در اضلاع و اجزاي نظام عريض و طويل آموزش و پرورش با تداوم و استمرار نظامند نهادند گرديده و اصطلاحا نهادينه ميشود.