• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5643 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۱ آذر

مدرس الگوي سياستمداري و نمايندگي

حسين مسعود‌نيا

روز دهم آذر ماه به مناسبت شهادت آيت‌الله سيدحسن مدرس به عنوان روز مجلس در تقويم ايران نام‌گذاري شده است. مجلس در تاريخ ايران خود به عنوان نمادي از تلاش ايرانيان براي كاهش استبداد و گسترش دموكراسي است. همزمان با  به قدرت رسيدن قاجارها در ايران تحولاتي در سطح جهان به وقوع پيوست كه سبب ورود اجتناب‌ناپذير ايران به دايره سياست و اقتصاد بين‌الملل گرديد. ورود ايران به دوران جديد، ناآگاهي رهبران سياسي وقت ايران همراه با شكست ايرانيان در مقابل موج دوم استعمار تكانه‌اي در برخي نخبگان ايراني ايجاد و آنان را ترغيب به انجام نوسازي نمود. نوسازي در ايران اگرچه از حوزه نظامي آغاز گرديد اما به‌تدريج به ساير حوزه‌ها ازجمله اجتماع، سياست و فرهنگ نيز گسترش يافت. يكي از مهم‌ترين پيامدهاي اين تحول ورود مفاهيم جديد به ادبيات سياسي ايران بود كه شايد از مهم‌ترين آنها يكي قانون و ديگري آزادي بود. قانون‌خواهي ايرانيان سبب تكوين نهضت گرديد كه به‌ تدريج خواهان تحديد قدرت بي‌حد و مرز حاكمان از طريق ايجاد نهادهاي جديد براي توزيع قدرت در سطح حاكميت بود؛ خواستي كه با همراهي گروه‌هاي مختلف زمينه‌ساز شكل‌گيري جنبشي ائتلافي گرديد كه به استقرار مشروطيت در ايران در سال ۱۹۰۶م/۱۳۸۵ش منتهي گرديد. مشروطيت يا استقرار نظام پارلمانتاريسم تحول جديدي در مسير نوسازي ساختار سياسي ايران بود. نماد مشروطه، پارلمان يا مجلسي مركب از نمايندگان مردم بود كه از اين ‌پس كانون قدرت و تصميم‌گيري بود. به ‌بيان ‌ديگر شكل‌گيري مجلس در ايران به مفهوم انتقال قدرت از دربار به مجلس، تبديل سلطنت به يك نماد تشريفاتي، اعمال تفكيك قوا و پاسخگو بودن دولت و وزرا در قبال نمايندگان مردم در مجلس بود. اين تحولات به مفهوم تغيير ساخت قدرت در ايران بود چراكه براساس مفاد متمم قانون اساسي مشروطه از اين ‌پس پادشاه نه سايه خدا روي زمين بلكه سلطنت موهبتي الهي بود كه ازسوي مردم به پادشاه اعطا گرديده بود. به بيان ساده از اين ‌پس ماهيت قدرت نه الهي بلكه زميني و متكي به مجلسي بود كه مركب از نمايندگان ملت بود. 

در چنين ساختار سياسي مجلس مركز ثقل قدرت بود و ميزان قدرت و نقش مجلس معياري براي سنجش دموكراسي در نظام پارلمانتاريسم در ايران به‌شمار مي‌آمد. مدرس در مجلس دوم مشروطه به عنوان يكي از پنج تن از فقهاي جامع‌الشرايط براي نظارت بر مصوبات مجلس از نظر شرعي وارد مجلس شد. پس از آن نام‌برده از مجلس سوم تا ششم نيز نمايندگي مردم تهران در مجلس را برعهده داشت تا اينكه در مجلس هفتم رضاشاه مانع از ورود وي به مجلس شد و حتي يك راي نيز نداشت. از اين‌رو هميشه اين جمله طنز از مدرس به يادگار مانده است كه راي خودم به خودم كجاست. آناليز نطق‌ها و رفتار سياسي مدرس در طول پنج دوره حضورش در مجلس بيانگر ويژگي‌هاي شخصيتي، سياسي و فكري اين روحاني سياستمدار در تاريخ معاصر ايران مي‌باشد كه مهم‌ترين آنها به شرح ذيل است: ۱- ثبات فكري و رفتاري؛ متاسفانه يكي از خصلت‌هاي منفي نخبگان سياسي ايران عدم ثبات فكري و چرخش‌هاي متعدد در مواضع سياسي آنها در طول فعاليت سياسي خود در تاريخ معاصر ايران بوده است تا جايي كه به قول بهار بسياري از نمايندگان در مجلس جهت سياسي كرسي‌هاي خود را براساس قدرت روز تعيين مي‌كنند اما مدرس از اين نظر استثناست و به عنوان سياستمدار معتقد به مشروطه و قانون اساسي آن تا آخر بر سر اصول خود، علي‌رغم پيشنهادهاي فراوان ازسوي رضاخان، ايستاد و حتي حاضر به دادن جان خود گرديد اما هيچ‌گاه نان به نرخ روز نخورد. ۲- مشروطه‌خواهي؛ مدرس اگرچه ابتدا با عنوان فقيه وارد مجلس شد اما پس ‌از آن تا زمان حضورش در مجلس به مشروطه و قانون اساسي آن وفادار بود و بارها در سخنان خود تاكيد بر جايگاه و نقش مجلس در نظام مشروطه داشت. ۳- استبدادستيزي؛ يكي از بارزترين ويژگي‌هاي مدرس استبدادستيزي و تاكيد بر اجراي قانون بود. نام‌برده علي‌رغم حمايت از خانه‌تكاني‌هاي اوليه رضاخان براي برقراري نظم پس‌ از آگاهي از نيت واقعي رضاخان براي ناديده گرفتن نظام مشروطه و تلاش براي استقرار استبداد به انحاي مختلف در مقابل وي ايستاد تا آنجا كه در معرض ترور قرار گرفت و در پايان هم به شهادت رسيد. ۴- وطن‌دوستي و استعمارستيزي؛ مدرس باور به ايران، تماميت ارضي آن و عدم مداخله خارجي در امور داخلي كشور داشت؛ باورهاي فكري كه سبب استعمارستيزي او بود براساس همين تفكر بود كه با اولتيماتوم روسيه براي اخراج شوستر مخالفت كرد، مانع از اجراي قرارداد ۱۹۱۹م گرديد و هنگام اشغال ايران در زمان جنگ جهاني اول و مهاجرت به عثماني همراه تعدادي از نمايندگان مجلس به ‌صراحت در آنجا اعلام كرد كه ما صرف‌نظر از مليت و مذهب هر كس به ايران تجاوز كند او را هدف قرار مي‌دهيم مهم براي ما ايران است. ۵- واقع‌گرايي و پراگماتيك بودن؛ مدرس سياستمداري واقع‌بين و دورانديش بود كه شايد اوج آن مخالفت با جمهوري‌خواهي رضاخان بود. نام‌برده پس‌ از آگاهي از نيات واقعي رضاخان براي استقرار جمهوري به ‌تنهايي در مقابل نقشه رضاخان ايستاد. مدرس بارها تاكيد كرد كه مخالفت من نه با جمهوري بلكه با جمهوري رضاخاني است و براي ناكام گذاشتن نقشه رضاخان حتي حاضر به كتك خوردن در صحن مجلس و اعزام نماينده‌اي نزد احمدشاه براي بازگشت وي به ايران گرديد. ۶-شجاعت؛ از مهم‌ترين خصلت‌هاي شخصيتي مدرس شجاعت و عدم ترس بود او بارها تاكيد داشت كه مگر ضعف نفس داريد كه در پرده سخن مي‌گوييد، چراكه خودش به‌ صراحت سخن مي‌گفت و از كسي واهمه نداشت همين ويژگي سبب گرديد تا رضاخان براي رسيدن به اهداف خود اقدام به ربودن، سپس ترور ناموفق و درنهايت شهادت وي كند. جان كلام اينكه مدرس فقيهي وارسته، سياستمداري آگاه، معتقد به مشروطه و قانون اساسي آن، واقع‌بين، شجاع، وطن‌دوست و سازش‌ناپذير بر سر اصول فكري خود بود؛ ويژگي‌هايي كه سبب گرديد تا در طول تاريخ معاصر ايران نماد نمايندگي و سياستمداري باشد به اميد آنكه نمايندگان مجلس و نخبگان سياسي حاضر در جامعه كنوني ايران در حرف و عمل مدرس الگويي براي آنان باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون