• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5643 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۱ آذر

دستگيري راننده ماشين‌هاي سرقتي

مرد جواني كه براي ٦ ساعت رانندگي دستمزد ٣٠ميليون توماني مي‌گرفت تا مشروبات الكي را به پايتخت منتقل كند در نهايت دستگير شد.

مجتبي ۲۳‌سال دارد و قصد ازدواج داشته است. او كه يكي از مجرمان دستگير شده در تازه‌ترين عمليات پليس آگاهي تهران است، اظهار مي‌كند كه در تدارك مراسم عروسي‌اش بوده و به همين دليل سر از اين باند درآورده است. متهم به سوالاتي كه از او مي‌شود پاسخ مي‌دهد.

 

به چه جرمي دستگير شده‌اي؟

من راننده ماشين‌هاي سرقتي بودم و نقشي در سرقت آنها نداشتم. فردي كه ماشين‌هاي سرقتي را خريداري كرده بود، آنها را پر از مشروبات الكلي مي‌كرد و من وظيفه داشتم اين محموله را از غرب كشور به تهران منتقل كنم.

از سرقتي بودن ماشين‌ها خبر داشتي؟

بله خبر داشتم اما باز ريسك كردم.

چرا؟

چون پولش خوب بود؛ براي چند ساعت رانندگي ۳۰ ميليون تومان به حسابم واريز مي‌شد. اين رقم كمي نيست. به هركسي پيشنهاد بدهيد وسوسه مي‌شود! به خصوص براي من كه در تدارك مراسم عروسي‌ام بودم و از بخت بدم بيكار هم شده بودم.

كارت چه بود؟

در يك كارخانه، كارگري مي‌كردم اما چون اوضاع كار خراب بود، اخراج و بيكار شده بودم.

چطور با اين باند آشنا شدي؟

در جست‌وجوي كار بودم كه در يكي از شبكه‌هاي مجازي چشمم به يك آگهي خورد. پاي آن شماره‌اي نوشته شده بود. وقتي زنگ زدم متوجه شدم طرف تهران است. او همشهري من بود كه با هم قرار گذاشتيم. اسمش سامان بود. بعد از اينكه سامان را ديدم متوجه شدم او يك سارق حرفه‌اي خودروست كه با افراد خلافكار كار مي‌كند. او مرا به فرد ديگري معرفي كرد و فقط فهميدم كه آنها به صورت باندي كار مي‌كردند. نفر دوم به من گفت ۶ ساعت رانندگي مي‌كني و ۳۰ ميليون تومان دستمزد مي‌گيري. مي‌گفت داخل ماشين، مشروبات الكلي جاساز شده كه من بايد آن را از يكي از شهرهاي مرزي كشورمان به پايتخت مي‌رساندم. محموله را تحويل مي‌دادم و پولم را مي‌گرفتم.

چند مورد انجام دادي؟

باور كنيد تعداد دقيقش را يادم نيست اما چند ماهي مي‌شود كه كار مي‌كنم. پول‌ها هم خرج خريد وسيله و پول پيش خانه شده بود.

نمي‌ترسيدي گير بيفتي؟

مي‌ترسيدم يا نمي‌ترسيدم، فرقي نداشت! در نهايت كه گير افتادم، اما خب مي‌دانستم كار خلاف، ريسكش بالاست. طمع پول موجب شد تا ادامه بدهم و در نهايت دستگير شوم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون