قيمت نفت، رقص شمشير در ماه عسل روسي
سعيد ساويز
جهان اين روزها متاثر از دو جنگ است و سرمايههاي انباشته در آتش نبرد و خشم ميسوزد؛ پيشتر جايي از سوي نگارنده پيشبيني شد كه دور نيست كه به دليل سقوط نقدينگي، آفتي كه در 2007 دامنگير اقتصاد جهاني شد دوباره چون آواري بر سر بازار خراب شود. به دليل هدايت نقدينگي و پول به سمت جنگ و البته افزايش بودجه دفاعي كشورهايي كه چندان دور از هياهوي آن نيستند، هزينه بخشهاي ديگر شامل تامين رفاه و فراهم كردن آنچه براي زندگي روزمره در زمستان و تابستان نياز است، مانند تامين انرژي مصرفي جامعه، كاهش مييابد و از اينرو قيمت سوخت در كشورهاي مختلف افزايش خواهد يافت و همه اينها اگر فرو ريزد ختم خواهد شد به ركود بزرگي ديگر به دليل كاهش ثروت و شايد نخريدن به دليل نداشتن و افت قيمت، آنچنان مهيب و سوناميوار كه قيمت نفت را حتي به بشكهاي زير 10 دلار برساند.
به راستي كه آنچه گفته شد نه يقين است و نه دور از ذهن پس شرط احتياط است كه به عنوان يك احتمال براي سال آينده درنظر گرفته شود و چندي از دريچه آن به اقدامات و افكار سايرين كه نقشي در بازار نفت دارند نگريسته شود. براي نمونه در روزهاي پيشين اوپك پلاس تصميم گرفته تا توليد خود را كاهش دهد و در همان زمان قيمت نفت آرامآرام حركتي خزنده به سمت پايين را آغاز كرده است.
عربستان و روسيه پرچمدار اين انديشه هستند. فراموش نكنيم كه روزگاري در دوران فرود قيمت نفت به دليل شب سياه كرونا، اين دو به مچاندازي و زورآزمايي پرداختند و اين باعث كاهش شديد قيمت گرديد و پس از آن ساير اعضا و توليدكنندگان به نوعي از تدبير عربستان نااميد شده و ديهيم پادشاهي بر سر روسيه نهادند و تا مدتها اين روسها بودند كه بر بازار نفت فرمان ميراندند، اما امروز پس از حمله روسها به اوكراين و گوشهنشيني آنها در بازار جهاني مجدد اين عربستان است كه بر بالاي مجلس نشسته و حكم ميراند، اما تجربه گذشته به سعوديها آموخته است كه براي جلوگيري از تكرار خسران بايد در هر سوي منافع روسها را درنظر گرفت و مسير منافع مشترك را در پيش گيرد تا مجدد به دليل عدم توجه به منافع سايرين رياستش زير سوال نرود. به بيان ساده مديريت كشورهاي توليدكننده نفت ميخواهد به سويي رود كه تا پيش از سقوط آزاد بزرگ با كاهش توليد چنان بازار را مديريت كند كه حركات خزنده كاهشي آن نيز كنترل گردد و هر چه بيشتر بر ثبات قيمت در بازار افزوده شود.
حالا بياييم نگاهي بيندازيم بر جايي كه سياه و سپيد سياسي آن بسيار بر قيمت نفت تاثيرگذار است، يعني همان كشور ايالاتمتحده كه اين روزها در تب داغ پيش رقابت انتخابات رياستجمهوري سخت بريان است. همانگونه كه در انتخابات قبل پيشبيني شده بود رييسجمهور پيشين تمام تخممرغها را در سبد صنايع نظامي و نفت و گاز چيده بود و بالا گرفتن كرونا و آنچه بر سر جهان و مردمش آورد، تمام رشتهها را پنبه كرد و رقيب، يا به قول خودش جو خوابآلود با تمام مشكل و سكته در كردار و گفتار گوي سبقت بربود و بر تخت نشست. بعيد است جامعه امريكا مجدد راي به شرايط موجود دهد. اگر براي بار دوم ترامپ يا يكي از هممسلكانش در اين ماراتن از خط پايان گذشتند، چه بر سر سياستهاي محيطزيستي ميآيد؟ و اگر بازار گنجايش پمپاژ نفت جديد را نداشت، امثال ترامپ براي افزايش سرمايهگذاري و البته توليد چه ميكنند؟ يك احتمال كاهش واردات و اتكا به توليدگران داخلي است تا شايد با تنگتر شدن جاي واردات نفت شيل جايي براي خود در سبد مصرفي انرژي در امريكا باز كند و اينبار هم بيشتر باعث كاهش قيمت جهاني ميشود مگر توليدكنندگان براي شتاب بخشيدن به كاهش خود را آماده كرده باشند. براي فهميدن پايان داستان بايد چند صباحي صبر كرد و ديد سرانجام كار به كجا ميكشد. در مورد ايران بايد گفت كه گويا مسوولان در جريان اين تحليلها نيستند يا حداقل اگر هستند اهل بازگو كردن نيستند. به عنوان كلام آخر بايد گفت كه ايران و نفت ايران از دور اين بازي خارج است و نه عربستان يا روسيه يا حتي چين ما را در اين راه شريك راهبردي به حساب ميآورند و نه در فراز و فرود كسي روي بود و نبود نفت ما حساب ميكند. آنچه به نظر ميرسد مثلث اين سه كشور وضع موجود نه بمير و نه بمان را براي نفت ايران بيشتر در راستاي منافع خود ميبينند تا رونق آن.