ادامه از صفحه اول
بهانههايي كه از دولت رييسي پذيرفتني نيست
ضمن اينكه براي بحرانهاي كشور برنامه داشت و از نيروي انساني مقتدر و انقلابي هم برخوردار و از همه مهمتر با قواي ديگر و نهادهاي فرادولتي همنوايي و همراهي داشت و در يك جمله، دولت كاملا يكدست بود.
با اين تعريف، همافزايي كافي و لازم ايجاد شده بود. خب با اين ويژگيها، ديگر هيچ بهانهاي براي ناكامي پذيرفته نيست بهخصوص كه خالصسازان نيز هرگونه مانع را از سر راه برداشتند. به اين ترتيب هيچ مطالبهاي از اين دولت با اين توجيه كه دولتهاي پيشين فلان و بهمان بودهاند يا مثلا آنها كارها را خراب كردهاند و ساختنش كار زمانبري است، نميتواند بر زمين بماند، بنابراين اگر گفته ميشود كه چرا فساد 3.7ميلياردي فقط در واردات يك قلم كالا به وجود آمده دولت سيزدهم نميتواند آن را به گردن ديگران بيندازد، چون هيچ مانعي براي روند صحيح كارها وجود نداشته. تحريمها كاملا دور زده شده، روابط بينالملل بسيار بهبود يافته و با عضويت در پيمان شانگهاي و بريكس، رشد اقتصادي و فروش بالاي نفت و گسترش بينظير صادرات و رشد 7درصدي، هر موفقيتي كاملا در دسترس است. با اين مختصات، دولت رييسي با هيچ يك از دولتهاي پيشين قابل مقايسه نيست و اصطلاحا «آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داري». پس هر توقعي كه برآورده نشود يا هر وعدهاي كه بر زمين بماند تنها با يك توضيح قابل توجيه است: «يكدستسازي شكست خورده و تركيب كنوني دولت ناكارآمد است، برنامههايش رويايي و عملكردش پرنقصان است.» آيا حاضريم اين گزاره را بپذيريم ما اصولگراها؟
درسي كه صادق بوقي داد
مخالف اين نوع برخوردها هستند، شفاف و روشن موضعگيري كنند لذا روزي حجاببان ميگذارند روز ديگر مسووليت آن را نميپذيرند، روز بعد حرف ديگري ميزنند و بالطبع مردم هم بحق هيچ كدام را نميپذيرند، چون اين برخوردها همسو با افكار عمومي نيست و نميتوانند هم رسما در برابر اين افكار بايستند.
شايد سخت باشد كه حكومت از سياستهاي خود عقبنشيني كند. قطعا سخت است ولي سياستمداران واقعي و معتبر فقط آناني نيستند كه مرغشان يك پا دارد و تا آخرين لحظه و با هر قيمتي راه خود را ادامه ميدهند. چه بسا عقبنشيني يا بهتر بگوييم اصلاح سياستها نيز ويژگي بارز سياستمداران معتبر است. اگر قرار باشد يك درس از صادق بوقي گرفته شود، همين است كه آقاجان! مردم را رها كنيد، از پشت سر مردم، امنيت را برقرار كنيد و نه از روبهروي آنان.
ادامه جنايت در غزه و انفعال جامعه بينالمللي
به هر حال اوضاع و احوال وحشتناك اين روزهاي غزه هر وجدان بيداري را به واكنش وا ميدارد. پس اي اصحاب قدرت و ثروت كه كاري از دستتان برميآيد حداقل براي معصوميتهاي پرپر شده غزه كاري انجام دهيد.
كودكاني بيگناه كه هيچ نقشي در به وجود آمدن اين شرايط ندارند، «كونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا» (نهجالبلاغه، نامه 47) در غير اين صورت تاريخ اين ننگ و ناجوانمردي را به نام شما ثبت خواهد كرد.