نگاهي به حضور زنان در دربي براي نخستينبار
نياز به هزينه و زمان براي بهتر كردن شرايط نيست
طبق گزارش رسانهها ظرفيت درنظر گرفته شده براي زنان در دربي پيش رو 3000 نفر است. 1500 تا استقلالي و 1500 تا پرسپوليسي. به اين ترتيب اگر اتفاق خاصي نيفتد، نامهاي از جايي نرسد يا تذكري داده نشود زنان براي نخستينبار بعد از انقلاب ميتوانند دربي را از نزديك ببينند؛ هرچند به صورت محدود. اين اتفاق بسيار خوبي است.
سالها طول كشيد كه مقامات قانع شوند مجوز ورود زنان به استاديوم صادر شود. البته شايد قانع هم نشده باشند و صرفا به خاطر فشار افكار عمومي و اولتيماتوم فيفا پذيرفته باشند. ولي در همين مسير عده بسيار زيادي متحمل زحمت و خسارت شدند، وقت كشور گرفته شد و هزينههايي به وجود آمد. همين چند وقت پيش سالگرد سحر خداياري معروف به دختر آبي بود. دختري كه فقط ميخواست فوتبال ببيند ولي جانش را در همين راه گذاشت.
حالا در شرايط فعلي اين سوال مطرح است كه قرار است چند سال طول بكشد، چه هزينههايي پرداخت شود و چه دردسرهايي به وجود بيايد تا برخي مشكلات در اين راه از بين برود و پروسه ورود زنان به استاديوم شكل و شمايل درستتري به خود بگيرد. از نحوه ورود به ورزشگاه تا جايگاهي كه براي زنان درنظر گرفته ميشود و تعداد بليت.
دختراني كه براي تماشاي بازي پرسپوليس الدحيل به استاديوم آزادي رفتند همگي از نوع برخورد ماموران هنگام ورود، وضعيت پاركينگ و نحوه دسترسي گله داشتند. چند نفر از هواداران زن به خبرنگار «اعتماد» گفتند كه يك پاركينگ كاملا خالي مسدود شده بود و اجازه نميدادند زنان در آنجا پارك كنند بنابراين مجبور شدند ماشينهايشان را در جاي بسياري دوري بدون امنيت بگذارند و با موتور به استاديوم بروند! برخي ديگر از اينكه محل نشستنشان در دورترين جا نسبت به زمين چمن درنظر گرفته شده بود، شاكي بودند. حق هم دارند به خاطر اينكه گوشه ورزشگاه در طبقه دوم واقعا بدترين نقطه براي تماشاي بازي است.
درنهايت ميماند تعداد! هيچ عقلي نميتواند تحليل كند كه چرا عدد ورود زنان به استاديوم مثلا 3000تاست و 4000تا نيست؟ چرا 5000تا نه؟ اگر زنان وارد ورزشگاه شدند ديگر چه فرقي دارد چند نفر باشند؟ حضور 4 يا 5000 نفري زنان چه اتفاقي را رقم ميزند كه حضور 3000تايي آنها نميزند؟ به همين دليل شايد بهتر باشد حالا كه اصل موضوع به هر دليلي تا حدي برطرف شده در سياستگذاري نحوه آن هم تجديدنظر شود. واقعا نياز نيست چند سال بگذرد تا اين نتيجه حاصل شود كه ميشد يك جور ديگر رفتار كرد.