ادامه از صفحه اول
آزادي بيان و اعتبار دانشگاه
بر انسانهاي فرهيخته و دانشگاهيان جهان است كه از آزادي بيان و حق اعتراض در جوامع و خصوصا دانشگاه دفاع كنند و تسليم گزاره يكي دانستن «مبارزه با آپارتايد و صهيونيزم» و «مبارزه با يهوديت» نشوند و همين طور هشداري عمومي كه هر ادعايي را با عملكردها بسنجيد؛ هشداري به وجدانهاي بيدار كه با هر جرياني تا آنجا پيش برويد كه اصول اوليه انساني را زير پا نگذارد و باز هم به مصداق ضربالمثل ايراني كه «يك سوزن به خودمان بزنيم، يك جوالدوز به ديگران» به خود و روندهاي جاري در محافل علمي و دانشگاهي كشور نگاه كنيم و بدانيم در مسير باطل حركت كردن، منافاتي با ادعاها ندارد و برخوردهاي حذفي و امنيتي كنوني در دانشگاههاي كشورمان با اساتيد و دانشجويان هم از اين قاعده مستثني نيست. بار ديگر بايد نداي دلسوزانه منتقدانی مانند خاتمي عزيز را شنيد كه به ادامه روندهاي محدود كننده در دانشگاهها هشدار ميدهند و عواقب ناگوار اين رفتارها را بر ساحت علم و دانش بر ميشمارند. فرقي نميكند هر جا كه باشد صداي اعتراض را بايد شنيد. نبايد گذاشت نداي حقطلبي دانشجويان و دانشگاهيان به خاموشي بگرايد. شايد كه بعد از اين رفتارهاي قرون وسطايي، اميدي به تجديد حيات و دوران جديدي از روشنگري جهاني در پيش باشد.
سياست و اقتصاد اميدبخش
اين عامل، همانا كثرت حضور هموطنان و اقوام تيزفهم ايراني در پاي صندوقهاي راي مجلس و تعداد انبوه راي و هوشياري اكثريت عظيمي از مردم است كه ميتواند راه قهر و خشونت را مسدود كند و راه مسالمت و آرامش و اميدواري را بگشايد. ملت رشيد ايران اسلامي ميتواند با حضور حداكثري خويشتن در انتخابات راه مسالمت و آرامش و ارتقاي اقتدار ايران و سطح كيفيت زندگي ايرانيان را گشوده و با اكثريتي عظيم و غيرقابل رقابت به خشونت، نامهرباني، قهر و انحصار «نه» بگويد و با همان اكثريت به تحول در تقنين و متعاقبا قانون گرايي كه مهمترين جلوه آن وفاداري به نظام و قانون و نتيجه آن ترقي ايران و تعالي ايراني است، همچنين شيوه مسالمت و آشتي ملي براي دستيابي به جامعه مدني قابل نقد و پرظرفيت و چند صدايي يعني جامعه صلح و آشتي و رو به رشد و اميدبخش به ارمغان آورد. براي حلوفصل دعاوي بين حاكمان و حكومتشدگان، بايد راي و نظر قاطبه مردم را جستوجو كرد نه افراد محدود ضد جمهوريت نظام. تشكيل مجلس كارآمد مردمي حداكثري، توسط قاطبه كثيري از مردم، ميتواند پيامرسان درك و جذب جوانان و زنان ايراني، روشنفكران دلسوز مُلك و ميهن، از منتقدان مذهبي حاكميت و وابستگان به نظام و انقلاب و حتي بسياري از دانشجويان و دانشآموزان و معارضان قديم و جديد و ... باشد. تنها اقليتي بيحامي و كجانديش اين پيام وحدت آفرين را درك و حاضر به پذيرش آن نخواهند شد كه با بيمهري بيش از پيش عموم هموطنان مواجه خواهند شد. حضور اكثريت ملت در انتخابات بيترديد جمع شدن بساط جريانات تماميتخواه بحرانساز ضد حاكميت ملي و جمهوريت نظام را به دنبال خواهد داشت يا حداقل در جهت تخفيف موقعيت آنها عمل كرده و لذا بايد موجبات تذكر و هوشياري اصحاب قيممدار مردم و نامهربان به شهروندان و حقوق آنها را فراهم آورده و چرخش قدرت را قبول و اذهان خود را با بها دادن به عموم شعار محوري استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي متحول سازند و محبوبيت خودشان را وابسته به ميزان جلب اعتماد مردمان و كفايت در اجراي تكاليف محوله تعريف كنند، نه تسلط بر ابزارها و مراكز قدرت و تماميتخواهي خود حقپندارانه فرصتطلبانه. پايدارچي و شريانيهاي تماميتخواه بايد از همين حالا، اين حقيقت را دريافت كنند كه ديگر نميشود مستقيم و غيرمستقيم به مردم اعلام كنند كه شما از زمره محجوران و صغاريد و نياز به قيم و سرپرست داريد تا زيست اجتماعي و سياسي شما را طراحي و راهبردي كند و در عين حال اين گروه انحصارگر، مورد اعتماد و تعلق خاطر مردم هم قرار بگيرد. جناح انحصار، دستكم در انديشه و احساس خودشان بايد اين حقيقت را درك كرده و به آن معتقد شده باشند كه جايگاه و پايگاهشان در ميان جامعه ايراني، بيش از چند درصد نيست و در برابر اكثريت هموطنان گاردگيري ديگر جواب نخواهد داد. دست از نيشها و طعنههاي ناحق در حق غيرخودي بشويند و اندكي به حصول كار و خط خود بينديشند كه در اين دو، سه ساله جز قبيح كردن ابزارهاي قدرت و ايجاد تورم و بيكفايتي و گراني و بيكاري و راندن جناحها، جوانان و زنان اقوام غيور ايراني به سوي خصومت بسيار با انقلاب، اسلام، وطن و حتي خودشان نتيجه و محصولي جز ياران جناب محصولي نداشته است. مجلس آتي و ساير صاحبمنصبان اگر نخواهند نسبت به اقتصاد مولد، تعامل با دنيا و رفع تحريم ظالمانه بهطور خاص و سياستهاي اقتصادي و اورهال كردن قوانين اقتصادي بهطور عام، با كيفيتي كه مطابق وعدههاي انتخاباتي مطرح كرده و خواهيم كرد، برخورد كنند، در صورت توفيق در اجراي وعدههاي ديگر (سياسي و فرهنگي)، اين توفيق موقتي و بيبازده، از نظر رفاه و سعادت و استقلال مردم و حفاظت از رضايت و تمايل عموم مردم نسبت به منتخبان خواهد بود. اولويت مجدانه بايد اقتصاد ايران و ايراني باشد و بس.
بودجههايي براي عدم تحقق
در برابر اين مشكلات اما واكنشهاي دولتمردان به گونهاي است كه انگار هيچ دركي از واقعيتها در ساختار اجرايي وجود ندارد. دولت با استفاده ابزاري از آمارهاي اقتصادي سعي ميكند از زاويهاي به آمارها نگاه كند كه به زعم خودش انتقادات از دولت را كاهش دهد! اين در حالي است كه ردپاي واقعي آمارها را بايد در سفرههاي عمومي مردم جستوجو كرد. بر اساس اعلام مسوولان اقتصادي، بودجه سال جاري هم با ناترازيهاي فراواني مواجه است. بخش قابل توجهي از درآمدهاي پيشبيني شده، محقق نشده است، ضمن اينكه ناترازيهايي چون ناترازيهاي يارانهاي، ناترازي بانكي و... به بالاترين حد خود رسيده است.
ماهيت وجودي زنان در پوشش خلاصه نميشود
با تمام مشغلههاي مادري و همسري توانستهاند در سطح سياست و اقتصاد و... بسيار تاثيرگذار و موفق باشند، قطعا وجود چنين زناني به خاطر نوع نگاه حاكمان و در يك فرآيند تاريخي حاصل شده است. پس لازم است در زمانه حاضر نگاه بسيار والاتري به جايگاه زن داشته باشيم و به انعكاس چالشها و خواستهها و مشكلات و صداي زنان از زاويهاي واقعيتر بنگريم و سخن بگوييم.