از درياي سرخ تا مديترانه
بعد از شروع جنگ غزه، نگاهها به سمت حزبالله و ايران رفت و در آن زمان هم طي يادداشتي گفته شد كه جنگي منطقهاي اتفاق نميافتد. در اين 72 روز، محور منطقهاي تحت رهبري ايران به ويژه در جنوب لبنان و يمن در سطح مشخصي وارد اين نزاع شد. اين ورود، هر چند تاثيرگذار بوده اما بازدارنده اسراييل در جنگ عليه غزه نبوده است؛ به اين معنا كه مانع تشديد جنگ و حملات ويرانگر آن نشده و ارتش اسراييل از هيچ اقدامي عليه غزه فروگذار نكرده است. در واقع حملات محور در منطقه معطوف به ارسال پيامي تهديدآميز به امريكا و اسراييل در مورد گسترش جنگ با هدف ايجاد نوعي بازدارندگي در مقابل اسراييل در جنگ غزه بود كه به مرور زمان با شكلگيري نوعي اطمينان خاطر نسبت به عدم گسترش جنگ تهديدات در اين باره نيز كارايي خود را از دست داد؛ اما اين امر نافي تاثيرگذاري اين سطح از آتش نيست. در اين ميان، اما تاثيرگذاري و فشار محور يمن از چند روز پيش در جهت فلج كردن كشتيراني جهاني در بابالمندب در درياي سرخ بيشتر شده و در صورت تداوم ميتواند تاثير خاص خود را بر جنگ غزه بگذارد. هر چند حوثيها كشتيهاي اسراييل و كشتيهاي عازم به آن را هدف خود اعلام كردهاند؛ اما همين امر برخي كمپانيهاي حمل و نقل مهم در جهان را به تعليق فعاليت خود در اين كريدور وادار كرده است. نظر به اهميت بابالمندب و عبور 8 ميليون بشكه نفت جهان از آن، تداوم و تشديد اين رويه ميتواند در آينده موجب افزايش قيمت انرژي شده و فشار شديدي بر اقتصاد جهاني وارد كند. همين حالا هم اين حملات هزينه بيمه كشتيهاي عبوري از بابالمندب را 200 درصد افزايش داده است. اين تحول باعث نگراني جدي امريكا و اروپاست و متعاقب آن واشنگتن درصدد تشكيل ائتلافي جهاني براي جلوگيري از توقف كشتيراني در بابالمندب است. در سايه تهديدات حوثيها عليه چاههاي نفت عربستان و امارات در مورد مشاركت اين دو كشور در ائتلاف پيشگفته، تحولات مهم در بابالمندب جدا از تاثيرات آن بر اقتصاد جهاني و واكنش احتمالي امريكا، ميتواند باعث شعلهور شدن مجدد جنگ در اين منطقه نيز بشود. هر چند اين جنگ پرپيامد بعيد است، ولي همه چيز بستگي به آينده تنش در اين منطقه و تحركات ائتلاف نظامي احتمالي دارد.