محسن برهانی|اخیرا الهام علی اف، از تداوم فرآیند رایزنیها با ارمنستان جهت دستیابی دو بازیگر به توافقی صلحآمیز خبر داد؛ این در حالی است که برخی از تحلیلگران بر این باورند که توافق فرضی صلح میان باکو و ایروان میتواند برای ایران چندان مفید نباشد. تاکید باکو بر به نتیجه رساندن گفتگوهای صلحآمیز در حالی مطرح شده که اخیرا آذربایجان بدون مخالفت ارمنستان توانسته میزبانی نشست «کاپ 29» را عهدهدار شود، این مولفه در کنار مانور قدرت آذربایجان با ترکیه در دریای خزر و منطقه آسیای میانه، طبیعتا بازیگران منطقه، بالاخص ایران را به تحرک وا میدارد؛ در همین راستا روزنامه اعتماد در گفتگو با حامد خسروشاهی، کارشناس مسائل قفقاز به این مقوله اشاره کرده و تاکید دارد که ایران نمیتواند با روسیه و ترکیه در قفقاز همصدا شود، چرا که آنکارا و مسکو دارای منافعی متفاوت در این منطقه استراتژیک هستند. از منظر خسروشاهی، ترکیه و روسیه شاید در پشت پرده توافقهایی را منعقد کرده باشند؛ از همین رو دستگاه دیپلماسی ایران باید با لحاظ کردن معادلات منطقهای نقش برجستهتری را در قفقاز ایفا کند.
شواهد نشان میدهد، تنشها میان آذربایجان و ارمنستان کاهش یافته، گروهی بر این باورند که انتخاب آذربایجان به عنوان میزبان نشست کاپ 29 و عقبنشینی ایروان برای عهده داری این نقش، گویای این واقعیت است. به باور شما، بازیگران منطقه، بالاخص ایران و روسیه در کاهش تنشها تا چه اندازه نقش داشتند؟
بعد از جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰ که در جریانش آذربایجان توانست منطقهای که سی سال در دست ایروان بود را باز پس بگیرد؛ قفقاز به میدان مانور بازیگران منطقهای متعددی تبدیل شد، در همان بازه زمانی رجب طیب اردوغان پیشنهاد اجرایی شدن پلتفرمی را داد موسوم به «سه به علاوه سه»؛ پلتفرمی که بازیگران قفقاز جنوبی یعنی گرجستان، ارمنستان و آذربایجان را در کنار سه همسایه قدرتمند این منطقه یعنی ترکیه، ایران و روسیه تعریف کرد. در آن زمان این طرح بالاخص از سوی ایران چندان مورد استقبال قرار نگرفت.
با این حال در کمتر از دو ماه گذشته، ایران خود میزبانی این نشست را عهدهدار بود؟
از سال 2020 تا به امروز منطقه درگیر تحولات بسیاری بوده است. ایران سالها در منطقه قفقاز دیپلماسی فعالی نداشت، بعد از جنگ ۲۰۲۰ قرهباغ که در روزهای آخر وزارت محمدجواد ظریف رخ داد؛ وزیر خارجه وقت کشورمان سفری به روسیه، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان داشتند و دیپلماسی قفقازی ایران تازه در آن زمان کلید خورد. در اولین سفر خارجی امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان به مسکو، ایشان در نشست خبری مشترکشان با سرگئی لاوروف، همتای روسی خود بر مسائلی چون حفظ منافع ایران در قفقاز تاکید داشتند، گزارهای که موجب تعجب لاوروف شد، چرا که تا پیش از این بحران قفقاز در اولویتهای دستگاه دیپلماسی کشورمان تعریف نشده بود. از منظری دیگر روسیه نیز از دیپلماسی فعالانهای پیروی میکند، چرا که بعد از جنگ با کیيف کرملین به هیچ عنوان نمی خواهد اوکراین جدیدی در آسیای میانه ظهور کند؛ اما ارمنستان و دولت نیکول پاشینیان لحظه به لحظه در حال دور شدن از روسیه و نزدیکی به اروپا و ناتو هستند.
شما به تنش ضمنی در روابط ارمنستان و روسیه اشاره کردید، ظاهرا به واسطه انفعال مسکو، نوعی بی اعتمادی میان دو بازیگر حاکم شده و موجب گشته تا ایروان به غرب نزدیک تر شود، چنین گزارهای تا چه اندازه می تواند پای غرب را به منطقه باز کند، بالاخص آن که ایران از مخالفان اصلی حضور بازیگران غربی و نقشآفرینی شان برای حل و فصل تنشها است.
پس از جنگ قرهباغ مقام معظم رهبری در سخنرانیشان پنج خطقرمز ایران در مسائل قفقاز را اعلام کردند؛ یکي اینکه ما از بازگشت اراضی به آذربایجان خوشحالیم، دوم اینکه نباید جنگ باشد، سوم: نباید حقوق ارامنه ساکن این منطقه تضییع گردد، چهارم، باید به حضور رادیکالها پایان داد و نکته آخر و مهم این بود تهران با قطع ارتباطهای مرزهای ایران و ارمنستان به هر بهانهای مخالف است. مساله مهمی که ما در این سالها متاسفانه اشتباه متوجه شدیم و در بین تحلیلگران داخلی و سیاست خارجی ما رایزنی در آن باب بسیار است، همصدایی با روسیه است. اما باید گفت در قفقاز منافع ایران با روسیه همخوانی ندارد. سوال این است: آیا ترکیه بدون اجازه روسیه میتوانست به عنوان بازیگر کلیدی در منطقه مانور دهد؟ آیا این کشور قادر بود در جنگ دوم قرهباغ دخالت کند؟ در پاسخ باید گفت، شاید پشت پرده توافقاتی بین ترکیه وروسیه حاصل شده است. امروزه روسیه هدف تحریمها قرار دارد اما نفت این کشور توسط ترکیه به فروش میرسد و تمام کالاهای تحریمی مورد نیاز مسکو توسط آنها تهیه و ارسال میشود و این مساله پنهانی نیست.
تصور بر این بود که ترکیه در راستای منافع خود درگیر جنگ قرهباغ شده و روسیه را ناچار کرده که نقشی منفعلانه داشته باشد؟
ترکیه با مانع ایران در طرح کریدور قفقاز جنوبی رو به رو شد و از همین رو طرح 2+2 را مطرح کرد که در چارچوبش، بازیگرانی چون ارمنستان و آذربایجان در کنار روسیه و ترکیه تعریف شدند اما پافشاری ایران بر منافع ملیاش و مذاکراتی که با روسها داشت موجب شد تا پلتفرم 3+3 منهای گرجستان تعریف شده و وزرای خارجه پنج کشور در تهران دیدار داشته باشند. این گزاره بخشی از ابتکار عمل موفق تهران بود.
نقش ترکیه به عنوان حامی اصلی آذربایجان در جنگهای قرهباغ را چطور ارزیابی میکنید؟
ترکیه میخواهد به هاب انرژی منطقه تبدیل شود مخصوصا در دوره جدید اردوغان آنها میخواهند بالاخص بعد از آنکه اردوغان بار دیگر به عنوان ريیس جمهوری ترکیه برگزیده شد، حال آنکارا در صدد است تا همه خط لولههای منطقه از ایران، عراق، آذربایجان و حتی آسیای میانه به ترکیه برسد و این کشور گاز اروپا و بسیاری کشورهای دیگر را تامین کند. از طرفی هم اردوغان به دنبال این است که ایده جهان ترک را برای استفاده تبلیغاتی در داخل پرورش دهد.
ایران و روسیه برای حل تنشهای احتمالی منطقه قفقاز جنوبی چه گزینههای جایگزيني دارند؟
امروز ایران باید تصمیمگیریهای پشت پرده وحضوری پر رنگتر و قدرتمندتر داشته باشد. اگر به این سمت حرکت نکنیم سالهای آینده شاهد اتحاد سهجانبه بین ارمنستان ترکیه و آذربایجان خواهیم بود. نخست وزیری ارمنستان رسما به تمامی امتیازات که آنکارا و باکو طلب کردند، پاسخ مثبت داده و به دنبال باز کردن مرزهای اقتصادی خود است. این تصور که ارمنستان ما را متحد قدیمی خود میداند به دلیل اینکه در سی سال گذشته تنها گذرگاه اقتصادی آنها بودیم غلط است ما باید با بازیگران مختلف این منطقه تعامل داشته باشیم و این نکته را لحاظ کنیم که امروزه جنگ، جنگ راهها است. این منطقه با اینکه وسعت بسیار کمی نسبت به مناطق پیرامونی ما دارد اما به محل تجمع بازیگران مهم دنیا تبدیل شده است و این بیدلیل نیست. امروزه قفقاز بهعنوان چهارراه مواصلاتی کریدورهای متعدد تبدیل شده است. مسیرهای شرق به غرب یا شمال به جنوب همگی از این منطقه عبور میکند؛ چه کریدور شمال به جنوب که از هند تا روسیه و فنلاند تعریف شده یا کریدور شرق به غرب که از چین تا اروپا است. امریکا در حال مقدمهچینی مذاکرات بین ارمنستان و آذربایجان برای گسترش راهآهن است و اگر نوار مرزی ایران با این کشورها را بررسی کنید خواهید دید که ریلگذاریها انجامشده و با بازسازی دو تونل که در جنگ اول قرهباغ تخریب شده این مسیر بازگشایی خواهد شد. امروزه بسیاری از کشورها از جمله امریکا، روسیه و کشورهای اروپایی میخواهند که روند مذاکرات صلح سریعتر پیش رفته و میانجی و نقش اصلی را این گروه از کشورها ایفا کنند. در دنیای امروز با همه تضاد منافعی که وجود دارد ما باید با جبهههای مختلف تعامل داشته و پلنهای جایگزین متعددی داشته باشیم و نقش میانجیگرانه خود را از دست ندهیم. اینطور گفته نشود که ایران با یک طرف ماجرا رابطه خوبی دارد و با طرف دیگر خیر.