كه مي با ديگران خورده است و با من سر گران دارد
نيوشا طبيبي
بازار انتقاد از روس به دليل حمايتش از موضع ضد ايراني اعراب خليجفارس در موضوع جزاير سهگانه ايراني داغ است. حتي روسوفيلهاي محترم هم كه تا همين چند روز پيش براي «متحد استراتژيك» يقه ميدرانيدند به ناچار سخناني در سرزنش ملايم يار ديرين بيان كردهاند. رسانه رسمي دولت هم گفته كه اين حمايت چيز خاصي نبوده و در حد «يك بند در يك بيانيه است» كه نبايد بابت آن رفيق و همسايه قديم را رنجاند. مدير دستگاه ديپلماسي هم گفته كه در مكالمه تلفني، «خاطرنشان» فرموده كه ايران از حق خود نميگذرد و مانند اينها.
اما اين بيمهري روس سر درازي دارد. خباثت بريتانياييها و بعدا امريكاييها در تاريخ ايران ثبت است، اما روسيه هم در خيانت كردن و از پشت خنجر زدن به همسايه قديمي خود سابقهاي دراز دارد. خدا رحمت كند حكيم نظاميگنجوي را كه چندين قرن پيش در توصيف روس فرمود: «ز روس نجويد كسي مردمي...» البته ادامه اين مصرع را در ديوان مربوطه مطالعه فرماييد و ببينيد كه نام روسيه از ديرباز با عدم وفاداري به عهد مودت شهره آفاق بوده.
در تاريخ ايران هزار بار روسها از پشت به ما خنجر زدهاند. هر بار فرصتي يافتهاند، شمال خراسان و مازندران و گيلان و آذربايجان را اشغال كردهاند. هربار به هر بهانهاي كه آمدهاند به راحتي بيرون نرفتهاند. خدا مرحوم قوامالسلطنه را بيامرزد كه در كار ديپلماسي شاهكاري كرد و به هواي واگذاري انحصار نفت شمال به شوروي، استالين را اغوا و نجات آذربايجان از دست قواي اشغالگر را محقق كرد. سالهاي سال آنها از فرقههاي جداييخواه و نفاقافكني كه قصد گسستن تماميت ارضي و وحدت ملي ايران را داشتند به زبان و مال و پول و اسلحه و تجهيزات حمايت كردند. تا همين جنگ هشت ساله كه صدام به طمع جدا كردن خوزستان از سرزمين مادري به ما حمله كرد، تامينكننده و مشوق اصلياش بودند و در كشتن جوانان برومند ايران از هيچ پشتيبانياي رويگردان نبودند.
تهران و شهرهاي ديگر با هواپيماهاي ميگ و سوخو و بمبهاي ساخت روسيه مورد حمله قرار ميگرفتند. عراق با موشكهاي «اسكادبي» به شهرهاي ما و بافتهاي مسكوني حمله ميكرد و خون بيگناهان را ميريخت. مستشاران روسي به ارتش عراق آموزش ميدادند و شالوده ارتش آنها بر پايه نظم و قرار و اسلوب روسي چيده شده بود. هر جا هم كه توانستند با ستون پنجم و ارادتمندان روس، اطلاعات حساس و ذيقيمت نظامي و صنعتي ايران را دزديدند و در اختيار ارتش مهاجم عراق گذاشتند.
نمونه ديگر از آزاري كه روسها به ما رساندهاند، حضور بلندمدتشان در استانهاي شمالي و به دست گرفتن انحصار صيد در درياي خزر بوده، تاريخ را ببينيد كه آنها دست به چه جناياتي زدند تا در گيلان و مازندران بمانند، چطور حق مسلم صياد محروم ايران را مصادره و قوت و روزي مردم ما را تنگ ميكردند. انقراض و نابودي بسياري از گونههاي جانوري ايران به دست قواي مهاجم روس بوده است.
هر زمان دولت ايران رو به ضعف و سستي داشت آنها از فرصت استفاده ميكردند به صفحات شمالي ايران ميآمدند و هر چه از دستشان برميآمد عليه مردم ايران مرتكب ميشدند. در دورههايي مثل پادشاهي نادرشاه افشار و آقامحمدخان قاجار كه ايران صاحب دولتي مقتدر و شاهي با تدبير و جنگاور ميشد، بساطشان را جمع ميكردند و ميرفتند. عجيب نيست كه هر دوي اين پادشاهان ترور شدند؟ و براي دليل ترور هر دوي آنها هم حرفهايي باور نكردني سر هم كردهاند.
ايران در پيشينه تاريخي خود، هميشه تلاش كرده كه در ميانه صحنه بايستد و دفع افسد به فاسد كند. از زماني كه قدرتهاي شرق و غرب جهان ظهور كردهاند، ما اينچنين رخت خود را از ورطه بيرون كشيده و سرپا ماندهايم. همانطور كه سرزمين ما در ميانه جغرافيايي جهان ايستاده. بهترين نقش هم براي ما چنين بوده و هست.
نگارنده البته مفسر سياسي و تحليلگر نيست و براي خود هم شأن و صلاحيتي در اين موضوعات نميبيند، اما آنچه در اين روزها و بر سر موضوع پارههاي ناگسستني ايران يعني جزاير سهگانه ميگذرد و هزينههاي سنگيني كه ايران و ايراني بر سر تهاجم روس به اوكراين پرداخت كرده و ميكنند، آنچنان ناراحتكننده هستند كه نميشود از آن گذشت.
نام روس كه ميآيد، بدمستي و بدعهدي و تماميتخواهي و تهاجم و خشونت به ذهن متبادر ميشود. البته كه ملت روس و فرهنگ و ادبيات روسيه، جايگاهي رفيع در جهان دارند، اما رفتار تاريخي دولت روسيه با ما ايرانيها هميشه رنگي از خيانت و دورويي و بدعهدي داشته است. لابد اقتضاي سياست اين است، ميدان سياست، محوطه ميدان محله و سركوچه خودمان نيست كه بخواهيم «معرفت و ارادت بچه محلي» نشان بدهيم.
روسها با اعراب خوش ميگذرانند، پولهاي روسي در امارات و به ويژه در دوبي، جاي سرمايههاي ديگر را گرفته. دو طرف از اين رابطه سرمست و خوشند و دهانكجي و سرگرانياش را براي ما ميكنند.