• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۷ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5673 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۸ دي

«مصحف صنعاء1» و اعتبار قرآن

عظيم محمودآبادي

در سال 1972 ميلادي (1351شمسي) كارگراني كه مشغول تعمير و بازسازي بخشي از ديوار غربي و سقف مسجد جامع صنعاء در يمن بودند، با صحنه‌اي شگفت مواجه شدند. اين ديوار بر اثر بارندگي سيل‌آساي سال قبل صدمه ديده و تخريب شده بود. اين كارگران به ناگاه در فضايي مابين سقف و ديوارهاي فوقاني ساختمان مسجد، به شمار زيادي از اوراق پوستي و كاغذي برخوردند كه از مدت‌ها پيش در آنجا رها شده و بسياري از آنها در اثر گذشت زمان و رطوبت، دچار فرسودگي شده بود. با هماهنگي اداره اوقاف يمن، اين اوراق پوستي و كاغذي به مكاني ديگر منتقل شدند و رايزني براي شناسايي و دسته‌بندي آنها آغاز شد.

 

بيشتر اوراق كشف شده  در مسجد جامع صنعاء قرآن بود

در چند سال نخست، اين اوراق را در گوني‌هاي سيب‌زميني در زيرزمين موزه ملي يمن نگهداري كرده بودند تا اينكه چند سال بعد، بنايي به نام «دارالمخطوطات» در كنار مسجد جامع صنعاء يمن ساخته شد و مجموعه اين مصاحف به آنجا انتقال يافت. بعد از اين مرحله نوبت به ترميم، بازشناسي و بازخواني اين اوراق تازه كشف شده رسيد. ابتدا اين دانماركي‌ها بودند كه پيشنهاد انتقال اين مجموعه بي‌نظير به كپنهاگ را براي بررسي‌هاي فني و بازخواني مطرح كردند كه مورد موافقت قرار نگرفت. نهايتا در سال 1974، آلبرشت نت (1999-1937)، استاد وقت مطالعات عربي و اسلامي در دانشگاه بن آلمان، هنگام بازديد از صنعاء، به اهميت بالاي اين گنجينه از ميراث اسلامي پي برد و توانست دولت آلمان را بر ضرورت مشاركت در احياي اين آثار در خود صنعاء، متقاعد كند. اما فرآيند اين توافق، نزديك به 6 سال طول كشيد. در نهايت در پاييز سال 1980 قرارداد پروژه بازشناسي و مرمت آثار قرآني كشف شده در صنعاء منعقد شد. جداسازي قرآن‌ها و شماره‌گذاري هر يك از نسخه‌هاي كشف شده (اكنون محفوظ در دارالمخطوطات صنعاء)، نخستين‌بار بر اساس نظم و نظامي كه گِرد پويين (متولد 1940.م - محقق آلماني در حوزه رسم‌الخط تاريخي قرآن است كه به مطالعه تحقيقاتي و تفسير نسخه‌هاي خطي باستان مي‌پردازد. پويين همچنين متخصص كتيبه‌شناسي عربي است. او مدرس عربي در دانشگاه زارلاند در شهر زاربروكن آلمان است) وضع كرده بود، صورت گرفت. آنچه در اين ميان لازم به توجه است اينكه پيدا شدن اين اسناد و رمزگشايي از آنها در دهه‌هاي اخير به دستاوردهاي تازه و سترگي در شناخت متن قرآن منجر شده و تحولي بي‌بديل را در افزايش اعتبار متن مقدس مسلمانان رقم زده است. اين تحول البته چندان به مذاق «تجديدنظرطلبان غربي» (Western Revisionist) - كه تبارشناسي متن قرآن را به پيش از اواخر قرن دوم هجري نمي‌كشاندند - خوش نمي‌آمد. اما فارغ از خشنودي يا ناخشنودي ايشان، كشف و انتشار متن برخي مصاحف به خط مايل يا حجازي بر جاي مانده از قرن نخست هجري توانست هم در ميان مسلمانان و هم در ميان محققان غربي چنان ولوله‌اي بيفكند كه پژواك آن تا سال‌ها در گوش محققان و قرآن پژوهان شرقي و غربي خواهد پيچيد. اهميت اين كشف بزرگ شايد بيش از هر چيز ديگري در اين باشد كه قدمت متن قرآن را به دوران پيش از خلافت عثمان‌بن عفّان خليفه سوم مي‌برد. چنانكه مي‌دانيم مسلمانان همواره بر اين باور بوده‌اند كه نياي مصحف موجود قرآن، به دست‌نوشته‌هايي بازمي‌گردد كه حدود سال 30 هجري به دستور عثمان (متوفي 35 ه.ق) و توسط كميته منصوب او تدوين شد و نسخه‌هايي از آن متن واحد را به شهرهاي مهم قلمروي اسلامي در عهد وي ارسال كردند. حال كه كشفيات دهه‌هاي اخير برمبناي «مصحف صنعاء1»، به لابراتوارهاي تخصصي فرستاده شده نتايج به‌مراتب خيره‌كننده‌اي را رقم زده است.

بر اساس آزمايش كربن14 كه بهنام صادقي روي برگه استنفورد 2007 در آزمايشگاه آريزونا انجام داد، برگه در فاصله يك انحراف معيار به احتمال 68%، قدمتش به سال‌هاي 614 تا 656 ميلادي مي‌رسد. خوانندگان محترم توجه دارند كه تاريخ هجرت پيامبر (ص) در سال 621 ميلادي واقع شده است. اين آزمايش بر اساس دو انحراف معيار، به احتمال 90%، متعلق به سال‌هاي ميان 578 تا 669 ميلادي است. وي اطلاعات تفصيلي اين برگه، خوانش لايه زيرين آن و نيز نتايج آزمايش خود را در مقاله‌اي مشترك با اُوِه برگمن در سال 2010 ميلادي منتشر ساخت. اين همان دستاوردي است كه به مذاق مستشرقان تجديدنظر طلب، خوش نيامده و تا جايي كه توانستند از هيچ كوششي در كتمان و پنهانكاري اين شواهد و نتايج حاصل از آن مضايقه نكردند. آنها البته براي التيامِ آلامِ ناشي از اين انكشاف مبارك به سنتي نامبارك تمسك جستند و برخلاف نتايج آزمايش‌هاي انجام شده، سعي بر القاي ترديد و تشكيك در وثاقت نص مقدس مسلمين كردند. آنها از همان نخستين سال‌هاي دسترسي‌شان به اين نسخه‌هاي كشف شده در صنعاء، زمزمه‌هايي را مبني بر مخدوش بودن اعتبار متن كنوني قرآن به راه انداختند. منشأ اصلي اين اتهام اما، برخي پژوهشگران آلماني و شايد در راس همه آنها گِرد پويين بود كه پيش از اين نيز به نام وي اشاره شد. «مصحف صنعاء1 و مساله خاستگاه قرآن» نوشته بهنام صادقي و محسن گودرزي با ترجمه مرتضي كريمي‌نيا به همت انتشارات هرمس در 413 صفحه منتشر شده و اكنون به چاپ دوم رسيده و بار ديگر در دسترس علاقه‌مندان به مطالعات قرآن‌پژوهي معاصر قرار گرفته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون