سرنوشت شراكت راهبردي ايروان و مسكو به ماحصل جنگ اوكراين بستگي دارد
ايران و هند، رقباي تازه روسيه در قفقاز!
احسان پناه بر
نيكول پاشينيان، نخستوزير ارمنستان در مصاحبهاي در ماه سپتامبر به پوليتيكو اذعان داشت كه حمله روسيه به اوكراين به اين معناست كه ارمنستان ديگر نميتواند به مسكو در مقام ضامن امنيت خود، حتي با وجود نگراني از بازگشت به درگيري آشكار با آذربايجان تكيه كند. اين سخنان پاشينيان زماني بيان شد كه هنوز آذربايجان در حمله ماه اكتبر، منطقه قرهباغ را بازپس نگرفته بود. انتقاد غيرمعمول پاشينيان از ناتواني روسيه در ايفاي نقش صلحبان در قفقاز به اين احساس دامن ميزند كه كرملين در حال از دست دادن نفوذ خود در سراسر جمهوريهاي شوروي سابق است. سرخوردگي در ايروان ميتواند نقطه عطفي بزرگ براي اين كشور قريب سه ميليون نفري باشد، زيرا اين كشور بيشتر كنترل راه آهن، بخش انرژي و حتي مرزهاي خود را به روسيه پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي واگذار كرده است. زماني كه ارمنستان در سال 2020 جنگي 44 روزه را عليه نيروهاي قويتر و تحت حمايت تركيه در آذربايجان آغاز كرد، اين نيروهاي حافظ صلح روسي بودند كه براي حفظ آتشبس به كار گرفته شدند. اكنون كه روسيه كاملا درگير جنگ در اوكراين است، ترس در ايروان در مورد اينكه آيا سربازان ولاديمير پوتين مايل يا قادر خواهند بود كه به حفظ صلح در قفقاز پايبند باشند و از ارمنستان در قبال حملات بيشتر از جانب آذربايجان حمايت كنند، رو به افزايش است. سرخورده از حمايت كرملين، به نظر ميرسد كه ايروان در آستانه تدوين سياست خارجي جديدي قرار دارد. موافقت مسكو در طول جنگ يكروزه سپتامبر كه در آن آذربايجان منطقه مورد مناقشه قرهباغ كوهستاني را بازپس گرفت، به اين معني است كه اكثر ارامنه ديگر روسيه را در مقام متحد خود نميبينند و هرگز ديگر به اين كشور به مثابه ضامني امنيتي اهميت نميدهند. احتمالا ارمنستان هم به سمت غرب روي ميآورد و هم به سمت ديگر قدرتهاي بزرگ، به ويژه هند و ايران پيش ميرود. اما آيا اين سياست موفقيتآميز خواهد بود؟ و اينكه اگر ارمنستان بخواهد به سمت غرب حركت كند، چه زماني در عمل اين امر محقق ميشود؟
روايتي از نزديكي ايروان به كرملين
ارمنستان پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، زماني كه به بازيگري مستقل بدل شد، با كرملين همسو شده است. جنگي در سالهاي 1988 تا 1992 منجر به بستن مرزهاي غربي ارمنستان از سوي تركيه شد و مرزهاي شرقي آن با آذربايجان از طريق سرزمينهاي قرهباغ ميگذشت. آنگونه كه ريسپانسيبل استيت كرفت نوشته، پس از پيروزي در جنگ اول قرهباغ، ارمنستان يكپنجم خاك آذربايجان را اشغال كرد كه شامل منطقه مهم قرهباغ ميشد. در ماه مه 1992، با پايان يافتن جنگ، ارمنستان، روسيه و چهار كشور آسياي مركزي - همه جمهوريهاي شوروي سابق - پيمان تاشكند را به امضا رساندند. يكسال بعد گرجستان، آذربايجان و ازبكستان نيز آن را امضا كردند، اما در سال 1999 مشاركت خود را تمديد نكردند و در عوض با اوكراين و مولداوي در گروه طرفدار غرب گووام (GUUAM) (كه نام آن از حرف اول پنج عضو آن گرفته شد) همسو شدند. يك دهه بعد، شش عضو اصلي پيمان تاشكند به سازمان معاهده امنيت جمعي (CSTO) پيوستند، نهادي كه قرار بود در مقابل ناتو قد علم كند، ولي توسعه نيافت و طرح عقيم ماند. سياست امنيتي طرفدار روسيه در ارمنستان با روابط نظامي دوجانبه با روسيه كه در آگوست 1992 و مارس 1995 امضا شد، عميقتر شد. روسيه داراي دو پايگاه نظامي در گيومري و فرودگاه ايروان است. افسران ارمني در دانشكدههاي نظامي روسيه آموزش ميبينند و بيشتر تجهيزات نظامي ارمنستان روسي است. پيش از حمله روسيه به اوكراين، شايعه شده بود كه برنامههايي براي گسترش پايگاههاي روسيه در ارمنستان وجود دارد. در فوريه 2021، وزير دفاع ارمنستان، واغارشاك هاروتونيان، احتمال استقرار مجدد برخي تشكيلات نظامي پايگاه روسيه در بخش شرقي ارمنستان را مطرح كرد. در جبهه اقتصادي، روسيه در طول سه دهه گذشته كنترل خود را بر ارمنستان بهطور پنهاني گسترش داد. بخشهاي گاز و انرژي هستهاي ارمنستان را روسيه كنترل ميكند. ارمنيهاي بسياري در قالب نيروي كار در روسيه زندگي و كار ميكنند و با پولهايي كه به ارمنستان ارسال ميكنند، بخش قابل توجهي از بودجه دولت را فراهم ميكنند. اتحاديه اروپا ارمنستان را در كنار پنج جمهوري ديگر شوروي در شراكت شرقي كه در سال 2010 رونمايي شد، تعريف كرد. كرملين مشاركت شرقي را تهديدي براي حوزه نفوذ اوراسياي خود ميدانست و اتحاديه گمركي كشورهاي مستقل مشتركالمنافع را در پاسخ به اين اقدام ايجاد كرد. در سال 2012، ولاديمير پوتين، اوكراين و ارمنستان را تحت فشار قرار داد تا موافقتنامههاي ارتباط با اتحاديه اروپا را امضا نكنند. در سال 2013، اوكراينيها عليه خروج رييسجمهور ويكتور يانوكوويچ از توافقنامه اتحاديه اروپا شورش كردند، در حالي كه ارمنيها تصميم رييسجمهور سركيسيان را براي انجام اين كار پذيرفتند و ارمنستان به اتحاديه اقتصادي اوراسيا پيوست. بنابراين، روابط روسيه و ارمنستان در عميقترين سطح ادامه يافت.
آغازي بر پايان
پس از روي كار آمدن پاشينيان به قدرت در ايروان، او علاقه خود به سازمان پيمان امنيت جمعي (CSTO) را از دست داده است، زيرا نتوانست در جنگ دوم قرهباغ در سال 2020 مداخله كند. پاشينيان همچنين نيروهاي حافظ صلح روسيه را به دليل عدم مداخله در طرف ارمنستان در جريان بازپسگيري كوتاهمدت قرهباغ توسط آذربايجان در اوايل سال جاري محكوم كرد. اين اقدامات آغازي بود بر پايان اعتماد و همكاريهاي ايروان و مسكو. ولي در عين حال، ايروان همچنان به دنبال حفظ روابط سازنده با مسكو خواهد بود و با وجود سرخوردگي ناشي از، از دست دادن قرهباغ، تلاشها براي حل مناقشه طولانيمدت با آذربايجان و عاديسازي روابط با تركيه ادامه خواهد داشت. به باور ناظران، هم براي نخبگان ارمني و هم براي عموم مردم، رويدادهاي قرهباغ كوهستاني، ايده روسيه در مقام ضامن امنيت را از بين برده است. ايدهاي كه حداقل از آغاز قرن نوزدهم رايج بود و حتي به بخشي از هويت ملي ارمني تبديل شد. اما اكنون، حتي اگر بحران فوري حل شود، ارمنيها ديگر هرگز روسها را به همان شكل نخواهند ديد. در اين راستا، هميشه ارمنيهايي بودند كه خواستار روابط نزديكتر با غرب، از جمله از طريق پيوستن به اتحاديه اروپا و ناتو بودند، اما حداقل تا جنگ دوم قرهباغ در سال 2020، روياي آنها فرسنگها با تعبير شدن فاصله داشت. حتي انقلاب مخملي در سال 2018 و روي كار آمدن پاشينيان نزديك به غرب نيز در تحقق روياي آنها همگام نشد. درست است كه پاشينيان با رهبران غربي همچون امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه و جاستين ترودو، نخستوزير كانادا، تفاهم و نقاط مشتركي يافت، هيچ تلاشي براي ترسيم مسيري غربگراتر انجام نشد. پاشينيان حتي با فرستادن پزشكان و مهندسان نظامي به سوريه، از مداخله نظامي روسيه در حمايت از سوريه، ايالات متحده را رنجاند. به نظر ميرسد كه روسها دستكم تا مقطعي توان و تمايل حمايت از ايروان را داشتند. در حالي كه جنگ 2020 نشان داد كه ايروان از نظر بينالمللي در قرهباغ منزوي شده است، روسيه توانست با جلوگيري از نابودي كامل نيروهاي قرهباغ كوهستاني يا پاكسازي قومي در آنجا و استقرار نيروهاي حافظ صلح، تا حدي اعتبار خود را در ميان ارامنه حفظ كند. تنها زماني كه روسيه با تمام قوا در سال 2022 به اوكراين حمله كرد، متوجه شد كه وضعيت موجود در قرهباغ غيرقابل دفاع است، پس در قفقاز سياست بيطرفانه پيش گرفت. رابي گرامر، تحليلگر ديپلماسي و امنيت ملي در مجله فارِن پالسي بر آن است كه پوتين، به دليل اينكه نتوانست در اوكراين به سرعت به اهداف خود برسد، كمكم از قفقاز جنوبي كناره گرفت. او اين كنارهگيري را شكست ژئوپليتيكي مسكو ميداند، چرا كه از آن زمان ايروان شروع به روابط نزديكتر با غرب و ابراز آمادگي براي سازش بر سر قرهباغ كوهستاني كرد. در حالي كه غرب در جريان درگيريها با آذربايجان در سپتامبر 2022 از ارمنستان حمايت ديپلماتيك كرد، روسيه آشكارا بيطرف ماند. پس از بازپسگيري قرهباغ در سال 2023 از سوي قواي آذربايجان، به نظر ميرسد كه دولت پاشينيان به كلي از مسكو دل بريده باشد، هرچند كه اين جدايي براي ايروان چندان هم ساده نخواهد بود.
عبور از مسكو؟
جديترين مشكل براي ايروان البته همچنان درگيري با آذربايجان و حاميان آن است. مقامات آذربايجان از زمان بازپيگيري قرهباغ كوهستاني در لفاظيهاي خود رويكردي تهاجمي ندارند، اما رييسجمهور الهام علياِف هيچ عجلهاي براي امضاي اسناد عاديسازي روابط با ايروان ندارد. بنابراين، در غياب حمايت مسكو، مقامات ارمنستان تماسها را با همتايان غربي خود افزايش دادهاند و ايروان اصرار دارد كه ميخواهد در مورد توافق صلح با باكو در جايي در غرب و نه در روسيه، مذاكره كند. در ماه اكتبر، ارمنستان حتي قراردادي را براي تحويل تجهيزات نظامي با فرانسه امضا كرد. با اين حال، ايروان نميخواهد اشتباهات گذشته خود را با تكيه بيش از حد به تنها يك بلوك متحد تكرار كند. در نتيجه، بعيد است كه جستوجوي خود براي يافتن شركاي جديد را تنها به غرب محدود كند. آنها در بُعد راهبردي به ايران نيز تكيه دارند و اكنون مذاكراتي را با هند نيز براي فروش تسليحات آغاز كردهاند. با اين حال، هيچيك از شركاي جديد ارمنستان نميتوانند جايگزين مسكو در مقام ضامن امنيت آن شوند. وابستگي ايروان به مسكو، دستكم تا روشن شدن سرنوشت جنگ در اوكراين، ادامه خواهد داشت. تاراس كوزيو، استاد علوم سياسي در دانشگاه ملي آكادمي كييف- موهيلا معتقد است كه بهترين اقبال ارمنستان براي حركت به سمت غرب در صورتي است كه مسكو از اوكراين شكست بخورد ،چرا كه تاريخ روسيه در اواسط قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم نشان داده است رهبران روسيه بهطور سنتي از آشفتگي داخلي ناشي از شكستهاي نظامي جان سالم به در نميبرند. نمونه آن شكست مفتضحانه از ژاپن بود كه كار را براي حكومت تزار عملا به پايان برد. از سوي ديگر، در شرايط كنوني، ارمنستان، به ويژه زماني كه پاي مسائل ديگري مانند انرژي و حملونقل به ميان ميآيد به روسيه وابسته است. بعيد به نظر ميرسد كه غرب به سادگي بتواند جايگزين روسيه در همه اين زمينهها باشد. اين امر وقتي به قطعيت نزديك ميشود كه بدانيم جنگ در اوكراين و خاورميانه طولانيتر از آن چيزي شده است كه غرب فكر ميكرد. بسياري در ايروان اين شعار را مدام تكرار ميكنند: «اگر روسيه را در مقام متحد از دست بدهيم، دستكم بايد اطمينان حاصل كنيم كه اين بازيگر قدرتمند به دشمن بدل نشود».