گروه حوادث
« پس از به قتل رساندن زنان جسد آنان را مثله و سپس در جنگل رها ميكرد تا خوراك حيوانات شوند علت اينكه اجساد زنان پيدا نشدند به اين دليل بود كه جز اجساد دو زن كه در انبار خانه پدريم دفن كردم، بقيه را به جنگل بردم و پس از قتل و سرقت طلاها و اموالشان با توجه به اينكه قبلا آشپز بودم و به راحتي گوشت را تكه تكه ميكردم بدون وحشت و واهمه اجساد زنان را تكه تكه و آنها را در جاهاي پرت جنگل ميانداختم تا خوراك حيوانات بشوند. خيالم راحت بود كه هيچوقت گرفتار نميشوم.»
اين بخشي از اعترافات فرزاد، قاتل سريالي زنان گيلان است كه سه سال پيش در روز ۱۹ دي ماه ۱۳۹۹ در زندان لاكان گيلان به دار آويخته شد. اين قاتل سريالي در طول ۹ سال ۷ زن را به خاطر «سرقت طلاها و اموالشان» كشت و سلاخي كرد. از اتهامات متهم رديف اول، فرزاد ميتوان به «هشت فقره قتل عمد»، «سرقت طلاي مقتولان»، «جنايت بر ميت شش مقتول از طريق مثله كردن اجساد» و براي متهم رديف دوم، همسر فرزاد «ارتكاب معاونت در قتل عمد» و همچنين «مورد معامله قرار دادن طلاهاي مسروقه» اشاره كرد. كارآگاهان جنايي پليس گيلان ارديبهشت سال ۱۳۹۵ در پي كشف جسد زني ميانسال در رودخانه سياهكل تحقيقاتي را در اين رابطه آغاز كردند. با وجود شناسايي هويت مقتول مشخص نشد او چرا و به دست چه كسي كشته شده است تا اينكه آذر ماه همان سال جسد دو زن ديگر در استان گيلان كشف شد. همچنين جسد زن ميانسالي نيز در استان قزوين پيدا شد كه بررسيهاي صورتگرفته نشان داد آخرين قرباني ساكن استان گيلان بوده اما قاتل، جسد را آنجا رها كرده است. در اين ۴ پرونده، جسد دو نفر از قربانيان مثله شده بود. باتوجه به نحوه قتلها و گروه سني زنان كه حدود ۴۵ تا ۵۵ ساله بود، احتمال سريالي بودن قتلها مطرح شد. از آنجا كه طلاهاي قربانيان به سرقت رفته بود انگيزه قتلهاي سريالي سرقت طلا در نظرگرفته شد.
دستگيري متهم
پس از تحقيقاتي كه توسط تيم جنايي صورت گرفت، معلوم شد قاتل مرد جواني حدود ۳۰ تا ۴۰ ساله، داراي پرايد خاكستري و راننده مسافركش در مسير شهرستان رشت و امامزاده هاشم است كه در محله گل سرك تردد دارد. باتوجه به اينكه در اين محله افراد بومي و غير بومي زيادي حضور دارند، تمامي خانهها يك به يك شناسايي شد. درنهايت عامل قتلها شناسايي و با دستور بازپرس؛ رشيد ذره كارگر از شعبه ۴ بازپرسي در فروردين سال ۹۶ دستگير شد. با اعترافات فرزاد مشخص شد او با كمك همسر دومش اين جنايتها را مرتكب شده بود. تحقيقات پليسي نشان داد فرزاد و همسر دومش مدتي بعد از ازدواج باهم نقشه سرقت از زناني كه وضعيت مالي خوبي داشتند و طلا و جواهرات همراهشان بود را طراحي كردند. شيوه كار آنها به اين ترتيب بود كه سوار بر خودروي پرايد خاكستري رنگشان شده و بعد از پرسه زدن در خيابانهاي حاشيه شهر رشت ابتدا طعمههايشان را سوار ميكردند، بعد همسر او پياده ميشد و فرزاد با روسري زنان را خفه ميكرد. فرزاد در ادامه جسد را به حمام خانهاش انتقال ميداد و در آنجا آنها را تكه تكه ميكرد. ماموران كه احتمال ميدادند فرزاد مرتكب قتلهاي ديگري هم شده باشد، به بازجوييها از او ادامه دادند تا اينكه مرد جنايتكار لب به اعتراف گشود و راز سه جنايت مشابه ديگر خود را در سالهاي 87 و 88 فاش كرد و گفت: «بعد از اين سه قتل توبه كردم اما هفت سال بعد توبهام را شكستم و به قتل زنان ادامه دادم.»
پليس گيلان انگيزه اين قاتل سريالي زنان را انتقام اعلام كرد و گفت: «او پس از جدايي همسر اولش از زنان كينه به دل گرفته و در نقش مسافركش، آنها را شناسايي و پس از قتل و سرقت طلاهايشان، اجساد آنها را مثله ميكرد.»
اعتراف برادر يكي از مقتولان
براي تعطيلات به گيلان رفته بوديم. روز دوم سفر خواهرم صبح از خانه خارج شد و ديگر بازنگشت. به پليس اطلاع داديم اما از آن زمان ۱۰ ماه گذشت و هيچ خبري يا نشاني از خواهرمان نبود تا اينكه هفته پيش پليس با ما تماس گرفت و گفت خواهرمان به قتل رسيده است. تاكنون تنها متوجه شديم، قاتل اهل زيباكنار رشت است اما اينها براي ما چه اهميتي دارد، خواهر ما كشته شده، آن هم به طرز فجيعي و حتي جنازهاش هم پيدا نشده و اصلا معلوم نيست كه جنازهاي باقي مانده باشد.
در دادگاه متهم چه گذشت؟
او كه به خفاش شب گيلان مشهور شده بود در جريان مراسم دادگاه با ادعاي اينكه حال روحي مناسبي نداشت از قاضي دادگاه درخواست كرد كه لايحه دفاعيهاش را قرائت كند. در متن اين لايحه او تنها قتل سه زن را پذيرفت و ادعا كرد: «برخي مطالبي كه پيشتر و در جلسات ديگر نوشته شده و منسوب به من بوده قبول ندارم و تنها بخشي از اعترافهايي كه به دست خط و امضا و اثر انگشت خودم است، ميپذيرم. حتي بخشي از اظهارات را با زور و تهديد و با وعده تخفيف حكم و برائت همسرم و همچنين تحت فشار روحي براي آينده فرزندم از من گرفتهاند كه همه آنها را رد ميكنم.»
او در دفاع از خود گفت: «برخي قتلها نيز به خاطر اعترافهاي بيهوده همسرم به گردنم افتاد. همچنين بسياري از اعترافها و صحنهسازيها در كيفرخواست غير واقعي بوده و من تقاضاي تشكيل دادگاه ديگري در ملأ عام و با حضور رسانهها را دارم. من بسياري از مقتولها را نميشناسم و اتهام شرب خمر را نميپذيرم.»
اين قاتل سريالي زنان گيلان در ادامه نيز گفت: «بيشتر مقتولها دچار فساد اخلاقي بودند. انگيزه قتلها به هيچوجه مالي نبوده چون اگر چنين قصدي داشتم طلاهاي افرادي كه به عنوان شاهد آمدهاند را هم برداشته و آنها را هم ميكشتم.»
در ادامه دادگاه نماينده دادستاني گفت: «ضد و نقيض بودن اظهارات متهمان و انكار آنها نشان از تلاش آنها براي فرافكني دارد. همچنين آزادي بيان او درباره نقض يا تاييد اظهارات متهم رديف اول نشان ميدهد اظهارات او براي اعتراف زير فشار صحت ندارد. متهم كه به عنوان خفاش شب گيلان شناخته شده است در تشريح برخي صحنهها تنها بوده و محل دقيق قتل و اختفاي جسد را با جزييات بيان كرده است.»
نماينده دادستاني در خصوص استفاده از سيمكارتها و تلفنهاي همراه متعدد توسط متهم رديف اول گفت: «رد پاي قاتل در چند مورد كاملا مشهود است. در خصوص قتل خانم (م.آ) 2 شماره تلفن توسط قاتل مورد استفاده قرار گرفته كه يكي از اين خطوط پس از ارتكاب قتل در گوشي تلفن همراه مقتول روشن شده است. همچنين با همان خطي كه با يكي از مقتولان در ارتباط بوده، با يكي از نجاتيافتگان نيز در ارتباط بوده است.»
نماينده دادستان گفت: «تمامي شواهد مكتوب از زبان نجاتيافتگان و حتي اعترافهاي جسته و گريخته هر دو متهم دلالت بر همدستي متهم رديف دوم؛ همسر قاتل در جلب رضايت و ايجاد حاشيه امنيت در ذهن مقتولان و فراهم كردن زمينه مناسب براي ارتكاب جرم توسط متهم رديف اول دارد.»
اين زن در جلسه رويارويي با يكي از نجاتيافتگان در جلسه بازپرسي گفت: «همان شب بايد تو را ميكشتيم، همسرم همان شب 2 بار ميخواست تو را بكشد ولي دخترم از خواب بيدار ميشد و همسرم نتوانست تو را بكشد! تو باعث شدي كه ما را بگيرند!» اين امر اتهامهاي آنها را ثابت ميكند. همچنين چندين پرونده مفتوح قتلهاي مشابه با اين پرونده موجود است كه با ادعاي متهم رديف اول بايد به گردن او ميافتاد كه نشد و ادعاي او از اين بابت مردود است. سپس يكي از اولياي دم در جايگاه ايستاد و خواستار قصاص نفس متهمان و اعدام چندباره آنها شد.
دادگاه پس از وقفهاي 20 دقيقهاي با اشاره به اتهامهاي متهم رديف اول به ارتكاب 8 فقره قتل عمد، سرقت طلاي مقتولان، جنايت بر ميت 6 مقتول از طريق مثله كردن اجساد و براي متهم رديف دوم به ارتكاب معاونت در قتل عمد تعدادي از مقتولان با همكاري متهم رديف اول و همچنين مورد معامله قرار دادن طلاهاي مسروقه و خودداري از كمك و مساعدت براي فردي كه در معرض خطر بوده، از متهمان خواست تا آخرين دفاعيات خود را مطرح كنند.
متهم رديف اول همچنان ادعاهاي قبلي خود را تكرار كرد و گفت: «تنها قتل 3 زن را ميپذيرم. جنايت بر ميت «ل.د» را قبول دارم و حتي طلاهاي «ف.م» را با او دفن كردم. برداشتن بقيه طلاهاي مقتولان نيز به خاطر آن بود كه آنها ديگر مرده بودند و در هنگام دفن طلاهاي آنها را برميداشتم و در خانه نگهداري ميكردم. شايد همسرم آنها را برداشته و فروخته است.»
متهم رديف دوم نيز در آخرين دفاع خود گفت: «من از هيچكدام از كارهاي همسرم خبر نداشتم و همانطور كه پيشتر گفتم يك شب در سال 95 زني را ديدم كه در دستشويي خانه غش كرده بود اما وقتي از همسرم موضوع را پرسيدم او به من حملهور شده و گلويم را گرفت و سپس مرا به اتاق انداخت و در را روي من و دخترم بست. اظهارات مكتوب خفاش شب گيلان در اعترافها دستخط خودم بوده اما برخي از آنان را قبول ندارم. من هرگز نگفتم كه با همسرم و فرزندم در خيابان افرادي را سوار ميكرديم و حضور من به خاطر جلب اعتماد مقتولان بوده است. تنها فروش 2مورد از طلاها را قبول دارم كه آن هم قبل از اطلاعم از اقدامهاي همسرم بود.»