عكس روي جلد اين هفته اكونوميست: فرمانرواي دريا كيست؟
اكونوميست: حوثيها نود درصد تجارت كانال سوئز را متوقف كردند؟
داوود ميدري
موضوع اصلي شماره اخير نشريه اكونوميست جنگ دريايي در درياي سرخ و حمله به حوثيهاست. تحليل اكونوميست بر اين نكته تاكيد دارد كه نظم دريايي جهان تغيير كرده است. قدرت دريايي امريكا با چين به لحاظ تعداد نيروها تقريبا برابري ميكند، نيرويي مانند حوثي كل تجارت دريايي جهان را متاثر ساخته و تجارت غيررسمي دريايي به شدت افزايش يافته است. اين تحولات ميتواند جنگ كنوني و اقتصاد جهاني را وارد مرحله جديدي سازد. تحليل اكونوميست از جنگ دريايي اخير در ذيل آمده است.
تقريبا در ۵ دهه اخير امريكا قدرت اول و بدون رقيب در درياها بود. اما شرايط در سالهاي اخير بسيار تغيير كرده و توفاني در راه است. حوثيها با تجهيزات نظامي خود و حمله به كشتيها موفق شدهاند كه ۹۰ درصد تجارت را در كانال سوئز متوقف كنند. در ۱۲ ژانويه (22 ديماه) امريكا و انگليس ۶۰ پايگاه حوثيها را در يمن مورد حملات خود قرار دادند. در نتيجه ميتوان گفت جنگ در خاورميانه از اسراييل و فلسطين فراتر رفته است. بايدن، رييسجمهور ايالات متحده امريكا تهديد به افزايش حملات نظامي در منطقه و اعلام كرد: امريكا اجازه نميدهد كه هيچ گروهي يكي از مهمترين شاهراههاي تجاري دنيا (كانال سوئز) را به خطر بيندازد.
در طول ماههاي اخير تنها درياي سرخ محل تنش ميان كشورها نبوده است و امروز شاهد تنش در بسياري از مرزهاي آبي در جهان هستيم. درياي سياه محل جنگ اوكراين و روسيه شده است. در درياي شمال و درياي بالتيك تاسيسات لولههاي گازي و نفتي كشورهاي اروپاي غربي مورد حمله قرار گرفته است. تحول بزرگ ديگر افزايش قدرت نيروي دريايي چين است. چين و امريكا بر سر تايوان نزاع طولاني داشتهاند. چين بازگرداندن تايوان را هدف قرار داده كه امريكا مخالف آن است. بعد از انتخابات ۱۳ ژانويه در تايوان احتمال افزايش تنشها (بين نيروي دريايي چين و امريكا) نيز وجود دارد.
نزاع در دريا يك اتفاق تصادفي نيست، بلكه بيانگر تغيير در نظم جهاني است. اقتصاد امروز جهان به تجارت دريايي وابسته است. ۸۰ درصد از حجم تجارت از مسير دريا حمل ميشود، ۵۰ درصد از ارزش كل تجارت از اين مسير حمل ميشود. با وجود اهميت حمل و نقل دريايي اتفاقات اخير خبر از ظهور ابرقدرتهاي جديد و از بين رفتن قواعد پيشين دارد. اتفاقات اخير بيانگر عميق شدن تضادهاي ژئوپليتيكي است. اين براي اولينبار بعد از جنگ سرد است كه درياها محل تلاقي قدرتها شده است. بعد از جنگ جهاني دوم (۱۹۴۵) نظم جديدي در دنيا حاكم شد. از جنگ جهاني تا امروز امريكا قدرت بلامنازع درياها بود و از سال ۱۹۹۰ دريا نمادي از جهاني شدن و افزايش قدرت نظامي و تجاري امريكا شد. نيروي دريايي امريكا با سيصد و چهل هزار نفر نيرو تقريبا بهطور انحصاري تامينكننده امنيت در درياها شده است، اما امروز ديگر نميتوان امريكا را قدرت بلامنازع درياها دانست.
اين نظم گسترده و پيچيده جهاني با دو چالش روبهرو است. افزايش قدرت نظامي نيروي دريايي چين، ژئوپليتيك اقيانوس آرام را تغيير داده است. امريكا از سال ۱۹۴۵ تا به امروز قدرت بلامنازع اقيانوس آرام بوده و با ظهور چين اين اقتدار از بين رفت. در ضمن بازيگران ديگري هم در اين مدت وارد شدهاند. حوثيهاي وابسته به ايران نمونهاي از اين تغيير است. تجارت غيررسمي يعني تجارتي كه تابع مقررات سازمانهاي بينالمللي نيست، افزايش يافته است. چين هر جا ميتواند اهميتي به قوانين تجاري دريايي دنيا نميدهد. علت ديگر افزايش غيررسمي در درياها تحريمهاي كشورهاي غربي است. امروزه ۱۰ درصد از كل كشتيهاي حامل مايعات (مانند نفتكشها) به صورت غيرقانوني فعاليت ميكنند و قوانين مالي و تجاري دنيا را رعايت نميكنند. اين آمار نسبت به ۱۸ ماه گذشته دوبرابر شده است.
نزاع قدرت در دريا هزينههاي متعددي دارد. مشخصترين آن افزايش هزينه تجاري است. تجارت دريايي ۱۶ درصد از درآمد كل جهان را تشكيل ميدهد. تجارت دريايي ميتواند ريسك بزرگي بر اقتصاد جهاني وارد سازد. حمله حوثيها در درياي سرخ نوسان شايد يك شوك قابل مديريت باشد، اما گسترش جنگ در درياها اقتصاد جهاني را وارد دوره جديدي خواهد ساخت. حمله حوثيها اگر تا به امروز فقط نرخ بيمه و حمل و نقل را افزايش داده به اين دليل است كه ظرفيت مازاد در حمل و نقل دريايي و صنعت انرژي وجود دارد و از سوي ديگر ميتوان از مسيرهاي جايگزين استفاده كرد و به جاي منابع سوختي خاورميانه تا حدودي از كشورهاي ديگر سوخت را تامين كرد. افزايش قيمت امروز (۱۲ ژانويه) را نميتوان علت حمله حوثيها دانست و بيشتر به علت حمله امريكا و انگليس به حوثيها است. تنگه هرمز از تاثيرگذارترين نقاط تجاري دنياست كه حجم عظيمي از نفت و گاز دنيا از اين تنگه ميگذرد. اگر ايران مستقيما وارد جنگ شود يا اتفاقي براي اين تنگه بيفتد شاهد افزايش چشمگير قيمت نفت و در نتيجه افزايش قيمتها در كشورهاي غرب خواهيم بود. قبلا هم بحران حمل و نقل دريايي منجر به ايجاد تورم در كشورهاي غربي شده است. در سال ۲۰۲۱ به دلايل متعدد شركتهاي كشتيراني نتوانستند تقاضا براي كالا را تامين كنند در نتيجه تورم در كشورهاي غربي افزايش يافت.
براي حل اين مساله بايد رويكرد را عوض كرد. براي مثال كشورهاي غربي بايد هزينههاي خود را در زيردريايي و تكنولوژي دريايي چند برابر كنند. در ضمن متحدان بايد منابع بيشتري براي اين بخش تامين كنند تا بتوانند همچون دورههاي پيشين نظارت خود را بر دريا اعمال كنند. امريكا در حمله به حوثيها نمونهاي از ايجاد توافق بين كشورهاي متحدالمنافع را براي پيشبرد اهداف نشان داد. اگرچه در ۱۲ ژانويه فقط امريكا و انگليس به حوثيها حمله كردند ولي ۴ كشور ديگر نيروي پشتيبان خود را ارسال كرده بودند. بدون نظم دريايي اقتصاد جهان در خطر خواهد بود.