از نشست رييسجمهور تا مردم و انتخابات
بدينترتيب مهمترين عامل افزايش مشاركت در اميدآفريني توسط نظام اجرايي و مسوولان انتخاباتي نهفته است كه متاسفانه معمولا به طور غيرمسوولانهاي وظيفهاي براي حضور گسترده مردم متصور نيستند. بسيار شنيديم از تئوريپردازيهايي كه وضعيت مطلوب سياسي را در مشاركت اندك ولي كسب نتايج مطلوب ميدانستند. حتي نظريهاي مبني بر مشاركت بالا، بيثباتي، تنش و ناامني بسيار تئوريزه شد و توهم «يكدستسازي معادل كارآمدي و ثبات» ملاك عمل برخيها قرار گرفت كه متاسفانه نظريههاي نادرستي از اين قبيل، امنيت و ثبات كشور ما را متاثر ساخت. در نظامهاي سياسي كه ثبات و امنيت خود را در حلقههاي جهاني تعريف نميكنند، بدون حضور مردم دچار بيثباتي خواهند شد؛ حتي دولتهاي با مشاركت بالا ميتوانند با قدرت بيشتري در عرصه بينالملل ظاهر شوند. از سوي ديگر، در نظامهايي شبيه به ايران، صندوقهاي راي به مثابه صندوقهاي امنيتزا عمل ميكنند. احساس مردم از برآورده شدن آمال خود در پاي صندوقها و حتي احساس تغييرخواهان اجتماعي و نسلي براي تحقق ديدگاههايشان در پاي صندوقها هم امنيتساز بوده و هم باعث پويايي، نشاط و تحول جامعه ميشود. در فرآيند انتخابات پيشرو، به طور كلي دولت و نهادهاي حاكميتي به ويژه صدا و سيما بسيار ديرهنگام، آن هم پس از بيانات رهبري به مساله انتخابات پرداختند. تا همين چند روز پيش، انگار نه انگار كه انتخاباتي در پيشرو است. اكنون كه قضاوتها و تصميمها براي رفتار رايدهندگان در افكار عمومي شكل گرفته، ايجاد تغييرات ذهني بسيار دشوار به نظر ميرسد. با اين وصف، چنانچه اعتقادي به صورت گرفتن مشاركت بالا به عنوان تنها مسير حلكننده مسائل اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي و الگوي بيبديل براي جامعه باثبات همراه با آرامش و حتي به عنوان مانعي در برابر تهديدات خارجي مورد پذيرش قرار دارد، براي انتخابات آتي خصوصا رياستجمهوري بايد از هماكنون فهم كرد كه درصد بزرگي از مسووليت افزايش يا كاهش مشاركت در انتخابات، به شيوه مواجهه مسوولان برگزاري انتخابات و مراجع تعيين صلاحيتها مرتبط است. در اين صورت نهادهاي مدني، روشنفكران و فعالان سياسي و اجتماعي و همچنين رسانهها هم ميتوانند بر بسيج رفتار مشاركتجويانه تاثير داشته باشند.