از سنت جيمز پارك تا ليگ عربستان
سرنوشت شخصيت شرور فوتبال چه ميشود؟
يك تصادف جالب: مورينيو كار خود را در رم از دست ميدهد، درست زماني كه نيوكاسل ميلنگد! واقعا خندهدار است.
ليگ برتر اساسا محبوبترين ليگ در جهان است. بله، فوتبال هيجانانگيز است، برد و باخت در مسابقات وجود دارد و اين مهم است، اما در كنار آن درام دائمي، توطئههاي مضحك، دسيسهها و كلي نمايش مسخره هم اجرا ميشود. همراهي اين دو است كه فوتبال را به يك وسواس جهاني تبديل كرده است. ميدانيم كه بهترين سريالها هم به يك شخصيت شرور بزرگ نياز دارند و بزرگترين آنها در فوتبال، خوزه مورينيو است.
مورينيو اكنون 60 ساله است، موهايش سفيد است و چشمانش آن درخشش سابق را ندارد. مربي كهنهكار كمي ضعيف شده و قدرت پيشبيني روند مسابقات را از دست داده. فوتبال پيشرفت كرده و بازيكنان هم همينطور: او نميتواند مانند گذشته، آتش خشمگين انتقامجويش را همراه با مظلومنمايي زنده نگه دارد. او يكبار رافا بنيتز را به خاطر قهرماني در ليگ اروپا مسخره كرد. حالا او قهرماني در ليگ كنفرانس را جشن ميگيرد و وقتي قهرماني در ليگ اروپا در فصل گذشته را از دست داد آنقدر عصباني شد كه بعد از فينال در پاركينگ منتظر داور بازي آنتوني تيلور ماند تا با او تسويه حساب كند.
مورينيو كمرنگ شده است و با اين حال چيزي غيرقابل مقاومت در مورد او وجود دارد. چند ساعت پس از اخراج او از رم در روز سهشنبه، اخباري منتشر شد مبني بر اينكه نيوكاسل مطلقا قصد ندارد او را منصوب كند. البته نيوكاسل به جاي بيان يك بيانيه فعالانه، به سوالات پاسخ داد اما با اين وجود، اين نشان ميدهد كه چرا تعدادي از روزنامهنگاران و كاربران رسانههاي اجتماعي بهطور يكسان بين مورينيو و نيوكاسل پيوند ايجاد كردند. باشگاهي كه توسط ثروت هنگفت عربستان سعودي حمايت ميشود. سوال اين است آيا صندوق سرمايهگذاري عمومي عربستان مربياي را منصوب ميكند كه يك دهه است در اوج حرفه خود نبوده است؟
اكثر طرفداران نيوكاسل ممكن است با وجود فرم ضعيف همچنان از ادي هاو حمايت كنند. مدير ورزشي، دن اشورث، ممكن است به جاي مربي كه افتخاراتش مال سالها قبل است به كسي كه به پيشتازي تاكتيكي نزديكتر است، علاقه نشان دهد.
اما در واقع چه كسي تصميم ميگيرد؟ از آنجايي كه نيوكاسل از زماني كه هاو پس از اخراج اجتناب ناپذير استيو بروس در اكتبر 2021 جايگزين او شد، مجبور به تغيير مديريتي نشده است، هيچ كس دقيقا نميداند چه كسي اين تماسها را انجام ميدهد. ميدانيم كه هاله مورينيو براي اغوا كردن حتي يك رييس با تجربه مثل دنيل لوي رييس تاتنهام در سال 2019 كافي بود. آيا اگر مورينيو چشم ياسر الرميان يا يكي ديگر از مديران سعودي را به خود جلب كند، به ويژه با توجه به عضويتش در هياتمديره آكادمي ورزشي مهد در جده چه خواهد شد؟ اينكه او ارتباط نزديكي با شاهزاده بانفوذ ريما بنت بندر آل سعود وزير ورزش عربستان دارد، چه؟
علاوه بر اين، چيزي در مورد مورينيو و نيوكاسل وجود دارد كه باعث ميشود فوتباليها احساس كنند اين دو به درد هم ميخورند: بزرگترين موفقيتهاي مورينيو در پورتو، چلسي و اينتر بوده است. باشگاههايي كه ميتوانند خود را به عنوان خارجيهاي شورشي نشان دهند كه در حال نبرد با قدرتهاي ديگر هستند. اين دقيقا همان مفهومي است كه مدير اجرايي نيوكاسل، دارن ايلس، باشگاه را با آن به تصوير كشيد. نيوكاسل بدبخت فقير، نفرين شده با ثروتمندترين مالكان جهان كه توسط قوانين سود و پايداري محدود شده است.
از زمان مالكيت جديد به نظر ميرسد نيوكاسل طرف تاريك داستان را پذيرفته است. شور و شوق پارانوئيدي برخي طرفداران پر سر و صداي تيم، كساني كه هر نگراني در مورد نقض حقوق بشر را ميبينند يا منتقد دولتهايي كه عناوين قهرماني را «خريداري» ميكنند، هستند، انگيزه وفاداري به باشگاه را با يك توطئه جهاني تركيب كردهاند. همه اينها به نظر ميرسد زمينه مناسبي براي همكاري با فردي كلاسيك نظير مورينيو باشد. اينكه به صورت اتفاقي درست زماني كه مورينيو شغل خود را از دست داده نيوكاسل هم در 6 بازي از 7 بازي اخير خود در ليگ شكست خورده تقريبا بسيار عالي است.
اما با شكست نيوكاسل و بايد تاكيد كرد كه باشگاه قاطعانه معتقد است كه شغل هاو در خطر نيست، مورينيو به كجا ميرود؟ او اين واقعيت را پنهان نكرده كه خود را مناسب سرمربيگري تيم ملي پرتغال ميديده است. اما اين شغل در اولين فرصت پيش از يورو در دسترس نخواهد بود: 10 بازي روبرتو مارتينز در سرمربيگري، 10 پيروزي با 36 گل زده و تنها دو گل خورده ثبت كرده است.
چه باشگاههايي ممكن است او را بخواهند؟ سومين حضور در چلسي تحت مديريت تاد بولي كه بيشتر شبيه يك شوخي است. رفتن به پاري سن ژرمن؟ بازگشت پيروزمندانه به بارسلونا؟ اينكه ممكن است خوان لاپورتا انتصابي را انجام دهد كه در سال 2008 انجام نداد و به جاي مورينيو، پپ گوارديولا را انتخاب كرد.
مشكل اين است كه تقريبا هيچ گزينهاي وجود ندارد كه فورا خندهدار به نظر نرسد! حضور مورينيو در رم با ساير تيمهايي كه او در آن مربيگري كرده كمي متفاوت بود. با توجه به محبوبيت مورينيو تا آخرين دقايق حضورش در پايتخت ايتاليا در بين هواداران و ميزان سمي بودن نسبتا محدود فضا. اما همچنان اين حضور با الگوي آشنا مطابقت داشت: ورود پرزرق و برق او و ارتقاي فوري تيم همراه با موفقيت اوليه و سپس اصطكاك فزاينده با تيم يا مديران به دليل بدتر شدن نتايج قبل از فروپاشي نهايي.
با هر كار، اوجهاي مورينيو كمي پايينتر آمده است. از دست دادن مقام ششم در سري آ و ستايش آن به عنوان يك پيروزي با توجه به كمبود منابع، براي مربياي كه زماني با خدايان مبارزه ميكرد، ناپسند است.
پس مقصد بعدي كجاست؟ مورينيو به پول نياز ندارد. يك مطالعه اخير او را به عنوان ثروتمندترين مربي جهان با دارايي خالص نزديك به 100 ميليون پوند معرفي كرد. در عوض به نظر ميرسد كه او نياز دارد خودش را ثابت كند. نياز دارد اثبات كند آنچه در سال 2008 در مقابل فوتبال بارسلونا ارايه داد، درست بوده است.
اما براي انجام اين كار، براي كسب آخرين پيروزي بزرگ، او به صحنه خود نياز دارد. باشگاههايي كه ممكن است او را جذب كنند، باشگاههايي كه ميتوانند او را بخرند، احتمالا او را نميخواهند. منطق ميگويد مقصد بعدي او ليگ حرفهاي عربستان است، اما روايت درام بزرگ سريال ليگ برتر از مورينيو ميخواهد كه به سنت جيمز پرواز كند تا آخرين كار را به سرانجام برساند.
منبع: گاردين