فقدان گفتوگو، حلقه مفقوده ارتباطات در جامعه ايران
حال اگر نگاهي به پيامدهاي تكگويي در همه عرصهها بيندازيم، جز انفعال در همه ميدانهاي زندگي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي چه ميتوانيم ببينيم و در نهايت تربيت انسانهايي كه استعداد و شكوفايي و انديشهورزي در آنان به تدريج ميميرد و افزايش فرادستاني كه از اين باب، به همه چيز دست مييابند. حال سوال اين است كه چه بايد كرد كه فرهنگ تكگويي در تعاملات ما كمرنگ شود و جايش را يك گفتوگوي دو جانبه و دو سويه بگيرد؟ براي پاسخ به سوال فوق، ابتدا به تعريف مفهوم گفتوگو ميپردازيم. در مورد گفتوگو - يعني والاترين ارتباط گفتاري آدمي - به تناسب تعاريف مختلف داراي مولفههايي است كه در ادامه به مهمترين آن ميپردازيم. گفتوگو؛ ارتباط گفتاري يا «عمل ارتباطي» دو فرد، فرد با گروه يا چندين فرد با يكديگر به وسيله بيان يا نوشته است. اين ارتباط از طريق جريان و انتقال ايده و معنا در درون يا بين افراد و در ميان جمع در مورد موضوع مشترك به منظور «مفاهمه و روشنگري» درباره اين موضوع در فضاي مشترك رابطه انجام ميشود و مهمترين مولفههاي آن اعتماد، صداقت و گوش دادن است. اگر در راستاي تعاريف فوق، نگاهي به تعاملات انساني در ميدانهاي زندگي در جامعه ايران داشته باشيم، خواهيم ديد، اعتماد كه سنگ زيرين يك ارتباط گفتوگويي است، سالهاست كه جايش را ريا، دورويي، چاپلوسي، تكگويي، مشاجره، منازعه و بحران گرفته است و از اين باب ميتوانيم به آمار بالاي طلاق در خانواده، افزايش آسيبهاي اجتماعي در جامعه، فرادستي و فرودستي در ميدان سياست و زيست غيراخلاقي در فرهنگ اشاره كنيم. در جايي كه تكگويي حضور جدي دارد و نشاني از پرسشگري و انتقاد نيست، اساسا گفتوگويي هم وجود ندارد و جايش را نابرابري، تمايز، تبعيض، خشونت و منازعات اجتماعي- سياسي گرفته است. سوال نهايي و پاياني اين يادداشت اين است كه چه بايد كرد تا گفتوگويي مبتني بر بستر اعتماد در همه تعاملات خانوادگي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي شكل گيرد؟ در پاسخ به سوال فوق بايد گفت هدف گفتوگو، مفاهمه و روشنگري است، اگر اين تفاهم و روشنگري در ارتباط خانوادگي و اجتماعي و سياسي جاري و ساري شود، آرام آرام روابط ميان انسانها به سوي يك ارتباط دموكراتيك و انساني حركت ميكند و اگر اينگونه شود، بسيار طبيعي است كه گفتوگو به عنوان يك ابزار و راهكار راهبردي ميتوانددر توسعه فرهنگي، اجتماعي و سياسي در خانواده و جامعه حضوري جدي و محكم و تاثيرگذار داشته باشد.(جامعهشناس)