به بهانه موافقت تركيه با عضويت سوئد در ناتو مطرح شد
معامله دو سر برد «اردوغان»
اين هفته، پارلمان تركيه درنهايت پيشنهاد سوئد براي عضويت در ناتو را تاييد كرد. رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه نيز به سرعت اين اقدام را تاييد كرد. پيوستن سوئد به ناتو بيش از يكسال به طول انجاميد. درحالي كه ساير اعضاي ناتو جز مجارستان از پيوستن استكهلم حمايت كردند، رهبران تركيه اين كشور اسكانديناوي را به پناه دادن به آنچه آنها «تروريستهاي كرد» مينامند، متهم كردند. آنها از سوئد خواستند قوانين مبارزه با تروريسم خود را تشديد كرده، افرادي كه متهم به فعاليتهاي تروريستي در تركيه هستند، استرداد و فروش سلاح به تركيه را از سر بگيرد. به نظر ميرسد كه ايالات متحده تاييد عضويت سوئد در ناتو را با فروش جنگندههاي F-16 امريكا به تركيه مرتبط كرده است. با متوقف شدن روند عضويت سوئد، تحليلگران نسبت به افول اتحاد هشدار دادند و طيف وسيعي از سياست چماق و هويج پيشنهادي براي مهار آنكارا گفتند. برخي تا آنجا پيش رفتند كه پيشنهاد كردند تركيه از ناتو اخراج شود، بهرغم اينكه چنين اقدامي بر اساس منشور شوراي آتلانتيك شمالي تقريبا غيرممكن بود، اين نگرانيها و تهديدها در زماني اوج گرفت كه كارشناسان امريكايي، سياست خارجي تركيه را معاملهمحور توصيف كردند، به اين معني كه منافع ملي تركيه بر ارزشهاي مشترك ناتو غلبه دارد. استدلال حاميان چنين تحليلي اين است كه زماني تركيه متحد قابل اعتماد و غرب محوري براي ايالاتمتحده بود، اما اكنون به دنبال منافع خود است كه اغلب با منافع ايالاتمتحده و كشورهاي اروپايي در تضاد است. براي درك وضعيت تركيه بايد به تاريخ اين بازيگر نظري انداخت. اين كشور تقريبا چهار سال صبر كرد تا سرانجام در سال 1952 به ناتو پيوست. اين تجربه سياستگذاران تركيه را متقاعد كرد كه روابط با ايالاتمتحده، ناتو و كشورهاي غربي هميشه مستلزم حدي از تعامل است. روابط تركيه و ناتو در هفت دهه بعد اغلب اين ديدگاه را تقويت كرده كه اين عضويت گاهي به نفع تركيه و گاهي به ضرر اين كشور بوده است.
آنگونه كه فارين پاليسي نوشته، تلاشهاي تركيه براي پيوستن به ناتو و ساير نهادهاي تحت تسلط ايالاتمتحده پس از جنگ در شرايط ناامني شديد براي اين كشور انجام شد. رهبران تركيه در طول جنگ جهاني دوم كشور خود را بيطرف نگه داشتند و بدون اينكه خود را بازيگر متخاصم متفقين بدانند، از بريتانيا و فرانسه كمك گرفتند و ابزار و تسليحات به آلمان فروختند. در پايان درگيري، تركيه دوستان كمي در ميان فاتحان متفقين يافت. تركيه از چند طرف توسط رژيمهاي تحت كنترل مناطق و كشورهاي كمونيستي همچون بلغارستان در غرب و جمهوريهاي شوروي؛ گرجستان، ارمنستان و آذربايجان در شمال شرقي احاطه شده بود. در آن بازه زماني شوروي و انگليس به ترتيب شمال و جنوب ايران را اشغال كردند. شوروي از خودمختاري گروههاي قومي آذري و كرد منطقه حمايت ميكرد. همزمان مقامات شوروي همچنين رهبران تركيه را تحت فشار قرار دادند تا در مورد معاهدات مربوط به ترانزيت از تنگههاي بسفر و داردانل مذاكره كرده و كنترل چندين استان مرزي شمال شرقي را واگذار كنند. از نظر آنكارا، تهديد شوروي وجودي به نظر ميرسيد.
اما تركيه به جاي پيروي از خواستههاي شوروي، به انگليس و امريكا روي آورد. با ناتواني لندن در حفظ نقش گسترده خود در شرق مديترانه، واشنگتن تعهدات خود را درقبال تركيه و يونان افزايش داد و از طريق دكترين ترومن و طرح مارشال كمكهاي خود را به هر دو كشور هدايت كرد. اما رهبران امريكا و اروپاي غربي از گنجاندن تركيه در ناتو خودداري كردند. آنكارا براي اولينبار در سال 1948، زماني كه ائتلاف در حال شكلگيري بود، درخواست عضويت كرد، اما با مخالفت مواجه شد. تركيه در سال 1950 دوباره تلاش كرد، اما تنها «وضعيت وابسته» به او پيشنهاد شد. اعتراض رهبران غربي به عضويت كامل تركيه براساس آرمانهاي «دموكراسي، آزادي فردي و حاكميت قانون» مندرج در منشور ناتو نبود، بلكه اتحاد نظامي شامل ديكتاتوري پرتغال نيز ميشد. در عوض، استدلال آنها راهبردي بود به اين معنا كه نميخواستند تعهدات سياسي و نظامي ناتو را تا شرق گسترش دهند.
تركيه حتي پس از سالهاي 1950 و 1951 كه آنكارا هزاران سرباز ترك را براي جنگ در كنار ايالاتمتحده در برخي از وحشيانهترين ماههاي جنگ كره فرستاد، حمايت قاطعانه ايالاتمتحده را براي عضويت خود در ناتو به دست نياورد. واشنگتن در ماه مه 1951 الحاق تركيه را پيشنهاد كرد و از سوي شوراي ناتو و كل شوراي ناتو حمايت شد، درنهايت عضويت تركيه در سال 1952 به همراه يونان پذيرفته شدند. از ميان تمام درگيريها بين تركيه و متحدانش در ناتو در دوران پس از جنگ سرد، محوريترين درگيريها بر سر روابط با گروههاي كرد بوده است. واشنگتن بارها به گروههاي كرد با عنوان شركاي محلي در عملياتهاي نظامي -ابتدا عليه صدام در عراق و بعدا عليه گروه تروريستي داعش فعال در سوريه و عراق- متوسل شده است. بنابراين به نظر ميرسد رهبران تركيه تصميم گرفتند كه نبردي را در داخل ناتو انتخاب كنند، زيرا اين ائتلاف يكي از معدود نقاطي است كه ميتوانند از آنجا بر كشورهاي غربي فشار وارد كنند، چراكه از طريق ناتو، آنكارا ميتواند توجه را به نگرانيهاي امنيتي خود جلب كند و در اين راه امتيازات مهمي به دست آورد.