• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5694 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۴ بهمن

ادامه از صفحه اول

ايران و پاكستان (۲) 

طول مرز ايران و پاكستان و افغانستان، نزديك به دو هزار كيلومتر است.  كنترل امنيتي چنين مرزهاي طولاني بدون همكاري ايران و پاكستان عملي نيست، حكومت طالبان فعلا خارج از مدار گفت‌وگوست. در واقع تلفيقي از همان گروه‌هاي تروريستي كه امنيت پاكستان را تهديد مي‌كنند، بر افغانستان حاكم شده‌اند. يا با حاكميت طالبان در افغانستان به تعبير ويتگنشتاين شباهت خانوادگي دارند!
اما نسبت ايران و پاكستان متفاوت است. گرايش تبليغ و ترويج وهابيت كه از زمان ضياءالحق در پاكستان با سرمايه‌گذاري برخي كشورهاي عربي آغاز شد، حاصلش همين گروه‌هاي تروريستي است كه نام بردم.  تبليغ و ترويج تنفر نسبت به شيعيان و كينه‌ورزي و دشمني نسبت به ايران، از مباني اعتقاد آنان است. چنان‌كه مي‌دانيم فرهنگ پاكستان و نيز زبان اردو به عنوان مهم‌ترين حامل فرهنگ در پاكستان، با زبان فارسي آميخته است.  علامه اقبال لاهوري، در واقع امتداد فرهنگ و ادب و عرفان و فلسفه اسلامي-ايراني در پاكستان و 
شبه قاره است.  كليات اشعار فارسي و حتي اردوي او براي هميشه سند   اشتراك مباني فرهنگي ايران و پاكستان است. كشورهاي عربي حامي وهابيت، با سرمايه‌گذاري بسيار كوشيده‌اند كه زبان فارسي و ترويج آن را در نظام آموزشي و دانشگاهي پاكستان به حاشيه برانند يا حذف كنند.  در واقع افزون بر مبارزه با زبان فارسي و حضور فرهنگي ايران در پاكستان، ترويج وهابيت، سناريوي ديگري بود كه اجرا شد.  احسان الهي ظهير (۱۹۸۷-۱۹۴۵) عالم وهابي و ناصبي و بنيانگذار جماعت اهل حديث كه همچنان كتاب‌هايش در كتابفروشي‌هاي دور و بر مسجد النبي و مسجد الحرام توزيع مي‌شود، نقش موثري در ايجاد تنفر نسبت به شيعه و ايران داشت. همكاري سياسي و امنيتي و نظامي  پاكستان و ايران در تقابل با تروريسم، اگر نگاهي به ترويج مبانيه اعتقادي تروريسم نداشته باشد؛ مبارزه با سرشاخه‌هاست، ريشه‌ها بر جاي مي‌ماند و زماني ديگر از جايي ديگر سر بر مي‌كشد و امنيت پاكستان و ايران را تهديد مي‌كند.


نقد و نقّادي - 1

ضرورتِ نقد:  ضرورت انتخاب، لزوم وجودي نقد را مي‌طلبد. آنان كه مشتاق بازبيني و بازخواني دوباره از دلِ عادت‌ها، تلقين‌ها، تقليدها و... مي‌باشند و كساني كه در خود احساسِ تحوّل و دگرگوني و به قولِ فرنگي‌ها رِنسانس (Renaissence) مي‌نمايند و دردِ زايش دوباره (نوزايي) به آنها دست مي‌دهد، قادر نخواهند بود بدون محك تجربه (نقد) و بدون ارزيابي و سنجش گام بردارند. بايد آمادگي لازم را براي نقد كردن و صد البته نقد شدن در ظرفيت بالايي داشته باشند. ناگفته نماند، نقد هميشه متّرصدِ نشان دادن كاستي‌ها، كژي‌ها، عيب‌ها و ناتوانايي‌ها نيست، بلكه، ذّره‌بين نقد به توانايي‌ها، استعدادها و خلاقيت‌ها نيز مي‌تابد و آنها را جلا داده و به افكار عمومي مي‌شناساند.
در آموزه‌هاي ديني نيز از نشان دادن عيب‌ها به «هديه» تعبير شده. «رحِم‌الله من اهدي اِلي عُيوبي». درود پروردگار بر آن كس كه عيب‌هايم را به من هديه داد.
معيارِ نقد: انسان ذاتا خوبي را خواهان و از بدي گريزان است. جلب منفعت و دفعِ ضرر ما را به پيش مي‌راند و نيروي محرّكه زندگي است. آنجا كه اين موجود دوپا، به درجه خودآگاهي و شعور دست مي‌يابد، فكر و هوش به مدد او مي‌آيند، عقل با دو مكانيزم نظارتي كارش را آغاز مي‌كند:  يكي روي راه‌هايي كه فكر و هوش را نشان مي‌دهد و ديگري روي خوبي‌ها و بدي‌هايي كه دايم ما را به خود مي‌خوانند و در ذهن ما به مقابله بر مي‌خيزند، كه خوبي چيست و بدي چيست؟
زشت چيست و زيبا كيست؟نقد و ارزيابي از نظارت عقل سرچشمه مي‌گيرد، پس از آن نوبت جمع‌آوري تجارب و نتيجه‌گيري از آنها و به دست آوردن شناخت و ارزيابي هدف‌ها (زشتي‌ها و زيبايي‌ها) مي‌رسد كه چرخه زندگي انسان را به حركت در مي‌آورد و عقل سليم عهده‌دار انجامِ اين مهمّ است و چونان موتوري با چراغ‌هاي پر نور مسير را روشن كرده و پيش مي‌رود. به اين نعمت خدادادي ايمان بياوريم و محور و مدارِ انتخاب و معيارِ زندگي‌مان قرارش دهيم. چه، اين معيارهاي ثابت چونان نور، وسيله اندازه‌گيري سنجش و نقد در دنياي نسبيت‌ها هستند...ادامه دارد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون